Saturday, September 8, 2007



فقر زنانه
-------------------------------------------------------------------------------شهناز غلامي 6/12/85
-------------------------------------------------------------------------------

فقر زنانه يكي از مهمترين معضلات عصر حاضر است كه ميليون ها نفر انسان را به خود گرفتار كرده است و در اين ميان زنان قربانيان تلخ فقر در جهان به شمار مي روند.

هر چند به علت كمبود اطلاعات درباره ي گرههاي مختلف زنان فقير تحليل اين پديده در ايران به خوبي امكان پذير نيست اما همين اطلاعات محدود نيز نشان دهنده اين واقعيت تكان دهنده و تأسف انگيز است كه زنان به مراتب بيشتر از مردان از مسئله فقر آسيب مي بينند.

تعريف فقرزنانه

اصطلاح فقر زنانه براي اولين بار در سال 1970 توسط «دايانا پيرس» مورد استفاده قرار گرفت.

اين اصطلاح به معناي افزايش زنان در تركيب جمعيت فقير مي باشد، «پيرس» در سال 1976 دوسوم جمعيت فقير بالاي 16 سال را زنان اعلام كرد و روند روبه رشد آن را در جامعه پيش بيني نمود.



آمارفقرزنان

بر طبق آمار در حال حاضر 3/1 ميليارد نفر در دنيا با روزي كمتر از يك دلار زندگي مي كنند كه هفتاد درصد آنان را زنان تشكيل ميدهند»1

«هفتاد درصد فقراي جهان را زنان تشكيل مي دهند و در سطح جهاني زنان به طور ميانگين 50 درصد مردان درآمد دارند»2

«به گفته ي دبير كل سابق كميسيون سازمان ملل در حاليكه زنان پنجاه درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهند اما يك سوم نيروي كار محسوب مي شوند و يك دهم درآمد جهان و تنها يك صدم مالكيت املاك را دارا هستند و چه متأثر كننده است كه نيمي از كره ي زمين تنها يك صدم سهم جهان را دارا است و به اقرار اهل نظر فقر چهره اي زنانه دارد و سياست هاي ليبراليسم نو يكي از علل عمده زنانه شدن فقر بر شمرده مي شود»3



فقر زنان-سازمان هاي جهاني

توجه بين المللي به بعد زنانه بودن فقر در چهارمين كنفرانس زنان در سال 1995 در شهر پكن بود.

در سال 1996 كميته ي بررسي وضعيت زنان سازمان ملل متحد از چهلمين جلسه خود مسئله فقر زنان را مورد مطالعه قرار داد. و در آنجا اين نكته مورد توجه واقع شد كه علاوه بر انجام اقدامات ريشه كني فقر موضوع جنسيت نيز مورد تأكيد واقع گردد.

در اين جلسه اقدامات حمايتي در رابطه با زنان انجام گرفت كه از جمله اين اقدامات مي توان به مسئله حمايت اقتصادي-اجتماعي زنان در زمان بيماري، بيكاري، بارداري، مراقبت كودك، بيوه گي و دوران كهولت و سالمندي اشاره كرد.

لازم به توضيح است كه بعد از كنفرانس پكن اكثر كشورها عمليات اجرايي موفقيت آميزي را در ارتباط با بعد جنسيتي دادن به فقر، ريشه كني فقر بخصوص در نقاط روستايي و...انجام دادند. مدير اجرايي صندوق جمعيت ملل متحد «ثريا احمد عبيد» طي گزارشي در لندن وضعيت جمعيت جهان در سال 2005 را تشريح كرد و در ابتداي سخنان خود گفت:‌ «گزارش امسال بر وعده برابري بين زنان و مردان و تحقق بخشيدن به آنان تأكيد دارد. اين گزارش يك ماه پس از اجلاس سران جهان در نيويورك ارائه مي شود كه طي آن رهبراي جهان تا سال 2015 نخواهند توانست فقر را پشت سر بگذارند مگر آنكه ابتدا به تبعيض جنسيتي پايان دهند.

ما تا زماني كه به خشونت عليه زنان و دختران خاتمه ندهيم نمي توانيم فقر را پشت سر بگذاريم تا زماني كه زنان از حقوق كامل اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي برخوردار نباشند ما نمي توانيم فقر را ريشه كن كنيم.

پيام گزارش امسال اين است: با افزايش سرمايه گذاري در طي دهه آينده در آموزش فرصت هاي اقتصادي، حقوق انساني و بهداشت باروري براي زنان و جوانان ما مي توانيم صدها ميليون نفر را از فقر برهانيم، جان 30 ميليون كودك و 2 ميليون مادر را نجات دهيم و روند شيوع ايدز را معكوس نماييم. بسياري از رهبران خواهان تجارت آزاد به منظور تشويق رشد اقتصادي مي باشند. زمان آن فرا رسيده تا خواهان اقدام براي رهايي زنان از تبعيض، خشونت و فقر بهداشتي باشيم كه همه روزه با آن روبه رو هستند.

اين اقدام توان نيمي از بشريت را براي مشاركت در رشد اقتصادي آزاد خواهد ساخت.

نابرابري از نظر اقتصادي زيانبار است ناقض حقوق انساني است و براي تندرستي خطرناك مي باشد.

دستيابي به هدف هاي توسعه هزاره نيازمند مردان و زنان تندرستي است كه دو شادوش و برابر با يكديگر به كار بپردازند.

همان گونه كه رهبران در اجلاس سران اعلام كردند، پيشرفت زنان پيشرفت همگان است»



فقرزنان درايران

نيمي از مردم جهان در فقر مطلق يا نسبي در شرايط بسيار سخت و غير انساني زندگي مي كنند و بنا به اخبار رسانه هاي جمعي فقر شديد در 50 كشور جهان كه سازمان ملل متحد آنها را كشورهاي كمتر توسعه يافته اعلام نموده است، متمركز شده است و كشور ما نيز از اين مسئله بي نصيب نبوده و بنا به آمارهاي ارائه شده« 12 ميليون نفر در كشور با تعريف حداقل استاندارد ما فقيرند. 4

طبقات درآمدي زير خط فقر با افزايش جمعيت گسترده تر شده است و در اين ميان خانواده هايي كه در آنها سرپرست خانوار زنان هستند ضريب خط فقر افزايش يافته است و اين نشان دهنده زنانه شدن فقر است.

در جامعه ما در واقع فقر يك ساختار جنسيتي دارد به اين معنا كه در زنان و دختران تأثيرات سوء بيشتري دارد. ساختار اجتماعي-اقتصادي نظام مردسالار پوشش حمايتي براي مردان جامعه ايجاد كرده است و در مقابل آن كم توجهي هاي فراواني نسيت به زنان به چشم مي خورد. و از سوي ديگر وجود برخي ويژگيهاي شخصيتي و جسمي در زنان و دختران باعث تشديد اين مسئله مي شود.



علل فقر زنانه

*«درصد زنان در ميان فقرا طي دو دهه گذشته پيوسته افزايش يافته است. معمولا فقر بخصوص در ميان زنان داراي كودك هاي خردسال كه نياز به مراقبت دائمي دارند، بيشتر است.

در اينجا يك دور باطل وجود دارد: زني كه مي تواند شغلي با درآمد نسبتا خوب بدست آورد چون مجبور است هزينه هاي مراقبت از كودك را بپردازد ممكن است از لحاظ مالي فلج شود با وجود اين اگر به طور نيمه وقت شروع به كار كند درآمدش كاهش مي يابد.

هر گونه احتمال پيشرفت شغلي از بين مي رود و همچنين مزاياي اقتصادي ديگري را مانند حقوق بازنشستگي كه كاركنان دريافت مي كنند از دست مي دهد.5

*«وجود تبعيض در بازار كار به معناي دستمزد كم براي زنان و محدود بودن امكانات برخورداري آنها از خدمات رفاهي است، پس بسياري از زنان به حيطه ي پايين ترين مزايا و بيشترين آزمون هاي استطاعت مالي فرو مي افتند كه به نوبه ي خود، فقر آنها را تداوم مي بخشد و باعث ادامه ي تبعيض هاي موجود در بازار كار مي شود.

خلاصه آنكه موقعيت زنان به عنوان مددجويان وابسته به خدمات رفاهي ساخته و پرداخته مردان است حاصل وابستگي مفروض آنها به مردان نان آوراست» 6

*دليل ديگري كه باعث زنانه شدن فقر شده است مسأله كسري بودجه دولت هاست. مسأله كسري بودجه اي كه از طرف صندوق بين الملل پول و بانك جهاني جهت اعمال فشار بر كشورهاي جهان سوم انجام مي گيرد باعث شده است تا اين كشورها مجبور شوند يك سري از خدمات اجتماعي خود را قطع كنند و بيشتر اين محروميت ها متوجه زنان مي شود.

*از ديگر مسائل مهمي كه باعث شده است تا فقر چهره اي زنانه برخود بگيرد مسئله وضع برخي قوانين اسلامي در جامعه ما است كه به طرزي زن ستيزانه و به منظور وابستگي اقتصادي زنان به مردان وضع گرديده است كه به عنوان نمونه مي توان به موارد زير اشاره نمود:

الف: «ديه» ميزان پولي كه بعنوان خسارت از سوي قاتل يا كسي كه صدمه ديده يا خانواده كسي كه كشته شده، پرداخت مي شود در قوانين ايران ارزش جان زن نصف ارزش جان مرد در نظر گرفته شده است».

ب-«براساس قانون مدني بعد از مرگ پدر و مادر پسران دو برابر دختران ارث مي برند. اگر مردي فوت كند و زن و بچه داشته باشد زن يك هشتم از اموال شوهرش را ارث مي برد و اگر شوهر بچه نداشته باشد زن يك چهارم اموال شوهر را ارث مي برد. البته زن هيچ گاه از زمين ارثي نمي برد. اگر مردي بميرد و چند همسر داشته باشد همان سهم يك هشتم يا يك چهارم يا يك چهارم بين تمام زنانش تقسيم مي شود. اما اگر زني بميرد و شوهر و بچه داشته باشد شوهر يك چهارم از اموال زن را ارث مي برد و اگر زن بچه نداشته باشد شوهر نصف اموال را ارث مي برد. پس عملا شوهر دوبرابر زن ارث مي برد. دردناكتر آنكه اگر زني فوت كند و هيچ وارثي غير از شوهر نداشته باشد تمام اموال او به شوهرش به ارث مي رسد اما اگر مردي فوت كند و غير از زنش هيچ وارثي نداشته باشد فقط يك چهارم از قيمت ابنيه و اشجار و اموال منقول شوهر به او ارث مي رسد و بقيه اموال شوهر متعلق به دولت خواهد بود يعني دولت به آن مرد نزديك تر است، تا زنش كه يك عمر با او به سر برده است».

-«در قانون تأمين اجتماعي با انكه زنان و مردان به يك اندازه پول بيمه مي پردازند فرزندان نمي توانند از حقوق بازنشستگي يا خدمات درماني مادر استفاده كنند بعني زنان نمي توانند بعداز مرگ براي كودكان خود آسايشي فراهم كنند»7



فقر زنانه-ارائه ي راهكار

«فريزر» «سه الگو پيشنهاد مي كند كه بر پايه آن مي توان عدم تعادل موجود بين جنسي ها را از ميان برداشت:

«الگوي نان آور جمع»-Universal Bread Winner-

زنان را تشويق مي كند تا بدنبال دستمزد مساوي با مردان باشند و به حوزه فعاليت هاي غير خصوصي وارد شوند. در اينجا شهروندي به مثابه دريافت كنندگان دستمزد مساوي تعبير مي شود.

الگوي«برابري وظايف مراقبتي»

--Universal Care Giverبدين معناست كه زنان بايد فعاليت در حوزه هاي خصوصي ادامه دهند اما ارزش كار آنها بايد به همان ميزان كار مردان در حوزه ي عمومي به رسميت شناخته شود.

«فريزر» نسبت به اين كه هر دو الگو موضع انتقادي دارد. اولي در باب شهروندي مرتكب اين اشتباه مي شود كه از زنان انتظار دارد شبيه مردان شوند و دومي اشتباهي در باب شهروندي مبتني بر تفاوت دارد، يعني زنان را در نقش كدبانوگري غير مردانه زنداني مي كند.

ترجيحي كه او براي الگوي«وظايف مراقبتي عام» قائل است. همين دليل كه اين الگو مظهر بستري انتقادي است كه غالب فمينيست ها طرفدار آن هستند بنا به اين الگو مردان و زنان هر دو به حوزه هاي خصوصي و عمومي دسترسي دارند. و بنابراين در مسئوليت هاي مربوطه به كارهاي دستمزدي و غير دستمزدي به شكلي برابر سهيمند». 8

علاوه بر نظريات«فريزر» در كتاب «سياست اجتماعي چيست؟» و يا «دولت رفاه» مي توان به موارد زير به طور خلاصه و غير مشروح بعنوان ديگر راههاي بدون رفت از دايره بسته فقر زنانه اشاره داشت:

*گسترش آموزش عالي.

*تقويت فعاليت هاي اقتصادي درآمدزا.

*افزايش مراكز خوداشتغالي.

*بهبود وضعيت شغلي زنان در حوزه هاي مديريت

*بازنگري در سنت هاي فرهنگي-اجتماعي.

*اصلاح قوانيني كه به نوعي زنان را از حق مالكيت منع مي كند. مثل قانون ارث.

*تلاش براي ايجاد سپهر امنيت اقتصادي، توسط ايجاد تأمين اجتماعي براي زنان.

در نقش مددجو وابستگي زنان به خدمات رفاهي بيشتر از مردان است اين امر تا حدودي از اين واقعيت سرچشمه مي گيرد كه عمر زنان به طور متوسط بيشتر از مردان است و از همين رو دوران استفاده آنها از حقوق بازنشستگي، مراقبت هاي درماني و خدمات اجتماعي طولاني تر از مردان است.



نتيجه گيري

زناني كه فقر را با همه پوست و گوشت خود لحظه به لحظه در نهايت درد و رنج تجربه مي كنند امكان دسترسي به منابع حياتي مانند زمين، پول وارث را ندارند.

كار بدون دستمزد خانگي آنها كار شناخته نمي شود و در رابطه با اشتغال نظام مردسالارانه حاكم اجازه رقابت با مردان را براي آنها فراهم نمي آورد و به همين دليل دچار فقر نابرابري طبقاتي و جنسيتي مي شوند.

همچنين به مراقبت هاي سالمتي و نيازهاي غذايي آنها اهميتي داده نمي شود، دسترسي آنها به تحصيل و خدمات تأمين اجتماعي حداقل استو و با قرار گرفتن در چرخه فقر رفته و رفته بر محروميت آنها افزوده مي شود.



منابع:

1-زنانه شدن فقر رهاورد ليبراليسم نو-مؤلف ليدا فخري- نشريه ايران8/6/83.

2-فقر مؤنث-منبع نماير كتابخانه ي مركزي تبريز.

3-زنانه شدن فقر رهاورد ليبراليسم نو-مؤلف ليدا فخري.

4-فقر زنان در 50كشور جهان-مؤلف زحمتكش-نشريه راه مردم9/3/84.

5-جامعه شناسي، آنتوني گيدنز، صفحه190.

6-سياست اجتماعي چيست؟ مؤلف: توني فيتز-مترجم هرمز همايون پور، تهران 1381 صفحه ي 284.

7-تأثير قوانين در زندگي زنان- يك ميليون امضاء براي تغيير درقوانين تبعيض آميز-

موارد7-8-11 كه در كتابچه آمده است.

8-سياست اجتماعي چيست؟ مؤلف توني فيتز پيتريك-مترجم هرمز همايون پور-تهران1381 صفحه ي149.

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home