نزدیکی احتیاط آمیز به روسیه و تضعیف محور فارس-کرد-ارمنی
-------------------------------------------------------------------------------
احسان آستارالي
-------------------------------------------------------------------------------
نظام بین الملل هر روز دچار تغییر و تحولات اساسی می شود و دوستان دیروز از نظر منافع ملی تبدیل به دشمنان امروز می شوند و دشمنان دیروز تبدیل به دوستان امروزی می شوند این رسم نظام بین الملل و سیاست بین الملل در طول تاریخ بوده است.
آنها که با عینک منافع ملی به تحولات می نگرند این را بهتر از هر چیز می توانند درک کنند یعنی منافع ملی ماوراء ایدئولوژی و دشمنی های تاریخی و سنتی قرار می گیرد در این برهه از تاریخ هم فعالان ملی باید تمامی تحولات خاورمیانه و نظام بین الملل را با عینک منافع ملی بنگرند و دشمنی های سنتی و قالبی که از گذشته بر ذهن ما حاکم گشته است باید کنار گذاشته شود تحولات امروزی را باید با درک امروزی تحلیل کرد و بر اساس تحلیل درست تصمیم گیری کرد دشمنی های تاریخی نباید امروزه منافع ملی ما را به خطر اندازد و ما نتوانیم به خاطر ذهنیت تاریخی منافع ملی خود را حفظ کنیم. سیاست ما باید رئالیستیک ملی گرایانه و واقع گرایانه باشد بر اساس شعارهای تاریخی و سنتی نمی توانیم جلو برویم و پیشرفت کنیم. منطق حاکم بر ذهن قالبی و تاریخی امروزه نمی تواند مدافع منافع ملی ما باشد.
دوستان و دشمنان آذربایجان باید بر اساس منافع ملی امروزی و آینده تحلیل و مشخص شوند* نه بر اساس دشمنی ها و تجاوزات تاریخی. درست است که بعضی از دشمنان تاریخی آذربایجان و ترکهای در ایران، امروزه هم بر اساس منافع ملی، دشمن محسوب می شوند ولی بعضی از دشمنان تاریخی ما امروزه ودر آینده می توانند شریک اقتصادی و سیاسی خوبی برای ما باشند و روابط خود را می توانیم بر اساس منافع ملی با آنها بر قرار کنیم از این ارتباط هر دو طرف سود ببرند و بازی برد- برد را پیش ببریم.
تحولات آینده خاورمیانه ایران را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و ما چه بخواهیم و نخواهیم وارد این بازی بزرگ خواهیم شد و این تحولات خواسته یا ناخواسته آذربایجان جنوبی را هم شامل خواهد شد و باید از حالا تمامی افراد ملی و تشکیلات ملی آذربایجان از هر نظر خود را برای تحولات آینده آماده کنند تا بتوانیم منافع سرزمینی و ملی خود را دفاع کنیم. برای اینکه آن روز دچار سردرگمی در شناخت دوست و دشمن نشویم باید از حالا دوستان و دشمنان آذربایجان را بشناسیم و برای این کار باید ذهنیت تاریخی و قالبی را کنار بگذاریم و بر اساس داده های امروز تحلیل کنیم. بعضی از شعار های تاریخی باید کنار گذاشته شوند و از کسانی که این شعار ها را می دهند بخواهیم که مسئولانه با منافع ملی آذربایجان برخورد کنند. یکی از این شعارها، شعار معروف “روس، فارس، ارمنی بوتون تورکون دشنی” است. این شعار باید تغییر یابد یا بکل کنار گذاشته شود. امروزه با تحلیل منافع ملی، روسیه تقریبا به ما نزدیک است تا کورد، پس روسیه باید از این شعار حذف شود همچنین ارمنی ها هم امروزه در محاصره قرار گرفته اند یواش یواش دارند خنثی می شوند.
برای اینکه دشمنان آذربایجان و ترکها دقیقا مشخص شوند به تحلیل اجمالی از بازیگران اصلی این مساله می پردازیم (همسایگان خود). همچنین به این مساله خواهیم پرداخت که چرا حرکت ملی آذربایجان باید به روسیه به صورت احتیاط آمیز نزدیک شود و در این نزدیکی چه سودی نهفته است.
روسیه
روسیه اگر چه دشمن تاریخی آذربایجان و ترکها بوده است امروزه می تواند برای دنیای ترک و آذربایجان منافع سرشاری داشته باشد و دنیای ترک با نزدیکی به آن می تواند بسیاری از تهدیدات را به فرصت تبدیل کند و منافع زیادی هم به دست آورد.
همانگونه که می دانیم روسیه ابرقدرت دیروز و بازیگر قهار امروزی در صحنه بین الملل می باشد که دارای ذخایر زیاد نفت و گاز و غیره می باشد و از نظر انرژی مشکلی ندارد و تامین کننده اصلی انرژی اروپا می باشد و علاوه بر این که ذخایرنفت و انرژی امروزه تبدیل به اهرم استراتژیک شده است روسیه یک قدرت نظامی و اتمی در جهان می باشد و دارای حق وتو در شورای امنیت است. آیا دشمنی با روسیه با این موقعیت به نفع حرکت ملی آذربایجان است؟ ترکیه با اینکه در قفقاز و آسیای میانه بیشترین رقابت را با روسیه دارد و همچنین در گذشته هم عثمانی و روسیه دشمن تاریخی همدیگر بودند ولی امروزه ترکیه در کنار روابط با غرب و آمریکا بیشترین بها را به روابط خود با روسیه می دهد و از این طریق هم، منافع زیادی عاید ترکیه شده است. چنانکه از نوشته روزنامه های ترکیه بدست می آید در سال گذشته توریستهای روسی بیشترین رقم را نسبت به دیگر کشورها داشته اند و بیشترین سود ترکیه از توریست، توریستهای روسی بوده است. و هلدینگ ها و شرکتهای بزرگ ترکیه هم در روسیه دست به سرمایه گذاری بلند مدتی زده اند و بازار روسیه را می خواهند به دست بگیرند از جمله آرچئلیک و بئکو…
حالا روسیه، آن روسیه ۱۰ سال پیش نیست که بعد از فروپاشی دچار آشفتگی بود امروزه روسیه اکثر بدهی های خارجی خود را به خاطر گران شدن نفت و گاز پرداخته است و قدرت اقتصادی روسیه هم بهبود قابل توجهی پیدا کرده است قدرت سیاسی روسیه هم افزایش یافته است و مردمش پولدار شده اند و برای خرج پولهای خود به ترکیه می روند.
روسیه در آسیای میانه، قفقاز، قفقاز جنوبی و دریای خزر یک بازیگر اصلی و تعیین کننده است ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با این قدرت جهانی که عضو هشت کشور صنعتی جهان هم است همسایه هستیم و باید راههای حفظ منافع خود در مقابل روسیه را بدانیم و با احتیاط به روسیه نزدیک شویم و محمل ما هم برای این کار می تواند اتباع جمهوری آذربایجان در روسیه و دیپلماتهای ملی گرای جمهوری آذربایجان باشد که به زبان روسی مسلط هستند و سیاست روسیه را بهتر درک می کنند. باید تشکلات ملی ما کمیته ویژه ای را برای نفوذ و لابی گری در روسیه برای آذربایجان جنوبی تشکیل دهند و نگذارند سیاست روسیه به طرف دشمنان ما، فارس و کورد متمایل شود و فعالان ملی هم در داخل دست از شعارهای احساسی بر علیه روسیه دست بر دارند و به صورت رئال و واقعگرایانه با مساله برخورد کنند.
فارسستان
دشمن تاریخی و سنتی ترکها و آذربایجان در طول تاریخ فارسها بوده و امروزه هم دشمن درجه یک ترک و آذربایجان می باشد. فارسها دشمن فرهنگ، زبان، تاریخ و سرزمین آذربایجان و در کل دنیای ترک می باشند و امروزه هم با آسیمیله کردن فرزندان ترک می خواهند تمامی موجودیت ما را با نابودی روبرو کنند هویت و سرزمین ما را می خواهند نابود کنند فارس با زبان خوش سرجای خود نخواهد نشست و چرا که امتیازات زبانی، اقتصادی، سیاسی که تابحال برای خود تعریف کرده و بر اساس آن ملت تورک را نابود می کند اگر بخواهد از این امتیازات دست بکشد باید تمامی دروغهای ساخته و پرداخته تاریخی خود را قبول کند که نمی خواهد این کار را بکند و دست به اسلحه برای کشتن ترکها خواهد زد. از حالا باید برای آن روز خود را آماده کنیم.
همچنین در این کار هم اروپا با فارسها خواهد بود چرا که اروپا و غرب این فرزند نامشروع(پان فارسیسم) را خیلی دوست دارد به این خاطر در مورد مساله اتمی ایران بیشترین شکیبائی را نشان داده و به این راحتی ها نمی خواهد این قوم را از دست بدهد. چرا که اروپا و غرب این فرزند را بزرگ کرده و بر جان ملل منطقه انداخته است و برای این گروه تاریخ و پیشینه درست کرده است و حکومت ایران را با کودتا بدست این قوم داده است. علاوه بر آن لابی پان فارسیسم در اروپا و آمریکا قوی است و در تمامی مراکز لانه کرده اند و شرق شناسان بسیاری هم برای اینکه دروغهای آنها هم رو نشود از این قوم حمایت می کنند. تلاش ۸۰ ساله لابی پان فارسیسم باعث شده که سیاستمداران بزرگی همچون رایس و جک استرو(وزیر خارجه سابق انگلیس) دانسته یا ندانسته به تله اینها بیافتند و از تمدن و فرهنگ ایران (فارسها) صحبت کنند.
کردستان
قوم تازه سیاسی شده خاورمیانه می باشد که به راحتی می تواند به عنوان عامل قدرتهای خارجی قرار گیرد و برای ملل منطقه و از جمله آذربایجان جنوبی و ترکیه مشکل ساز باشد. این قوم از نظر فرهنگی یا سیاسی تاثیر بر آذربایحان ندارند و هیچ ترکی هیچ وقت نمی خواهد کورد شود یا در بین کوردها آسیمیله شود این قوم فقط به فکر گسترش ارضی می باشد و فقط از این نظر می توانند بر آذربایجان جنوبی مشکلاتی را به وجود بیاورند و الا از نظرزبانی و فرهنگی نمی توانند تاثیر گذار باشندو برخلاف فارسها که علاوه بر ادعای ارضی بر سرزمین آذربایجان خواهان از بین بردن زبان و تاریخ تورکها و تحمیل زبان فارسی هم هستند و بسیاری از تورکها هم را با خود همراه کرده اند.
ظهور عنصر کورد به صورت سیاسی و حمایت سیاسی و نظامی از آن در تاریخ معاصر بیشتر مرهون فارسها بوده است خصوصا بعد از جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی بیشترین حمایت را از پ.پ.ک و کوردهای عراق به عمل آورده است و فارسها در این کار، دولت و سیاستمداران ترکیه را فریب داده اند. در ظاهر بر علیه پ.پ.ک صحبت کرده اند در باطن به پ.پ.ک کمک کرده اند چگونه است ایران بزرگترین گروه تروریستی (مجاهدین) خود را زمین گیر می کند ولی از پس چند کورد بر نمی آید؟ آیا این پذیرفتنی است؟ حتی پ.پ.ک را برای تضعیف داخل ترکیه هم تجهیز می کند. همچنین طالبانی و بارزانی هم از کمک ۲۷ ساله فارسها بی نصیب نمانده اند حالا هم به صورت نامحسوس، ایران برای تشکیل دولت کورد کمک می کند.
حتی کورد ها را برای اشغال کرکوک به صورت غیر مستقیم تشویق می کنند چرا که وجود دولت کورد در عراق را بر ضد منافع خود نمی دانند و می خواهند از اهرم کورد بر علیه ترکیه و آذربایجان جنوبی در آینده استفاده کنند. متاسفانه سیاسمتداران ترکیه در این کار فریب ژستهای سیاسی فارسها را خورده اند و سیاستمداران ترکیه ایران را دشمن خود نمی دانند در حالی که اکثر فارسها و سیاستمداران فارس دشمن ترکیه و ترک می باشند. حتی در صحبتهای درون گروهی خود آشکار این دشمنی را اعلام می کنند.
فعالان ملی باید سیاستمداران ترکیه را از این فریب آگاه کنند. تشکیلات ملی خود را برای یک کارزار بزرگ با عنصر کرد آماده کنند چرا که توهم قدرت و اشغال اراضی آذربایجان جنوبی به کمک فارسها و دیگران، کردها را از تصمیم عاقلانه بدور کرده است و فارسها هم اینها را می خواهند از حالا شیر کنند و به کشتن دهند سایت روزآنلاین یک هفته است که هر روز ار کردها و از نقض حقوق بشر کردها می نویسد و دریغ از یک خبر در مورد بازداشت فعالان ترک در زنجان و انتقال آنها به زندان اوین. محور فارس – کرد در آینده هم تقویت خواهد شد در زمان حادثه به اوج خود خواهد رسید. حتی فارسها در آینده کردها را برای کشتن ترکها تشویق خواهند کرد و به آنها بیشتر کمک خواهند کرد.
ارمنستان
ارامنه در حال حاظر در تله دیپلماتیک ترکیه و آذربایجان گیر افتاده اند راه پس و پیش ندارند و در آینده مجبور به تسلیم خواهند شد، اقتصاد ارمنستان به شدت آسیب دیده است و از بین رفته است و اکثر مردم از دروغهای کوچاریان خسته شده و عطای ارمنستان بزرگ را به لقایش بخشیده اند چرا که رویاهای مالخولیائی سیاستمداران افراطی داشناک، ارمنیان را آواره دنیا کرده است ۷۰ هزار کارگر ارمنی به صورت غیر مجاز در ترکیه کار می کنند و هزاران نفر از آنها در روسیه وکشورهای اروپائی کارگری می کنند و کشور ارمنستان برای آنها تبدیل به جهنم شده است و فقر و فساد اداری بیداد می کند اینگونه بود که ارمنستان و آینده مردم آن قربانی زیاده خواهی داشناکها شدند و حالا علاوه بر این که باید پیازه را بخورند چوب را هم باید بخورند. حالا اتحادیه اروپا هم هر روز به ارمنستان فشار می آورد که اراضی اشغالی آذربایجان را پس بدهد و باید استانداردهای اروپائی را رعایت کند و دست از اشغال گری بردارد و دست از حمایت از دولت خود خوانده قاراباغ هم بکشد اینها برای ارمنیان و ارمنستان حکم جام زهر را دارد ولی دیر یا زود باید این جام زهر را سر بکشند وبجای دشمنی با تورکها راه دوستی را در پیش گیرند.
خطر ارمنستان برای آذربایجان جنوبی در حال کمرنگ شدن است و شاید یک گروه از آنها از فارسها و کردها حمایت کنند ولی در کل ارمنستان قدرت ضربه زدن به آذربایجان جنوبی را از دست داده است و حتی از آذربایجان جنوبی بیشترین ترس را دارد چرا که در صورت آزادی آذربایجان ارمنستان کلا به محاصره در خواهد آمد.
*انگلیسی ها می گویند ما نه دشمن و نه دوست همیشگی داریم بلکه منافع همیشگی داریم.
Labels: احسان آستارالي
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home