Monday, October 29, 2007



نزدیکی احتیاط آمیز به روسیه‏‏ و‏ تضعیف محور فارس-کرد-ارمنی
-------------------------------------------------------------------------------
احسان آستارالي
-------------------------------------------------------------------------------
نظام بین الملل هر روز دچار تغییر و تحولات اساسی می شود و دوستان دیروز از نظر منافع ملی تبدیل به دشمنان ‏‏ امروز می شوند و دشمنان دیروز تبدیل به دوستان امروزی می شوند این رسم نظام بین الملل و سیاست بین الملل ‏در طول تاریخ بوده است.

آنها که با عینک منافع ملی به تحولات می نگرند این را بهتر از هر چیز می توانند ‏درک کنند یعنی منافع ملی ماوراء ایدئولوژی و دشمنی های تاریخی و سنتی قرار می گیرد در این برهه از تاریخ ‏هم فعالان ملی باید تمامی تحولات خاورمیانه و نظام بین الملل را با عینک منافع ملی بنگرند و دشمنی های سنتی و ‏قالبی که از گذشته بر ذهن ما حاکم گشته است باید کنار گذاشته شود تحولات امروزی را باید با درک امروزی ‏تحلیل کرد و بر اساس تحلیل درست تصمیم گیری کرد دشمنی های تاریخی نباید امروزه منافع ملی ما را به خطر ‏اندازد و ما نتوانیم به خاطر ذهنیت تاریخی منافع ملی خود را حفظ کنیم. سیاست ما باید رئالیستیک ملی گرایانه و ‏واقع گرایانه باشد بر اساس شعارهای تاریخی و سنتی نمی توانیم جلو برویم و پیشرفت کنیم. منطق حاکم بر ذهن ‏قالبی و تاریخی امروزه نمی تواند مدافع منافع ملی ما باشد.

دوستان و دشمنان آذربایجان باید بر اساس منافع ملی ‏امروزی و آینده تحلیل و مشخص شوند* نه بر اساس دشمنی ها و تجاوزات تاریخی. درست است که بعضی از ‏دشمنان تاریخی آذربایجان و ترکهای در ایران، امروزه هم بر اساس منافع ملی، دشمن محسوب می شوند ولی ‏بعضی از دشمنان تاریخی ما امروزه ودر آینده می توانند شریک اقتصادی و سیاسی خوبی برای ما باشند و روابط ‏خود را می توانیم بر اساس منافع ملی با آنها بر قرار کنیم از این ارتباط هر دو طرف سود ببرند و بازی برد- برد ‏را پیش ببریم.‏

تحولات آینده خاورمیانه ایران را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و ما چه بخواهیم و نخواهیم وارد این بازی ‏بزرگ خواهیم شد و این تحولات خواسته یا ناخواسته آذربایجان جنوبی را هم شامل خواهد شد و باید از حالا تمامی ‏افراد ملی و تشکیلات ملی آذربایجان از هر نظر خود را برای تحولات آینده آماده کنند تا بتوانیم منافع سرزمینی و ‏ملی خود را دفاع کنیم. برای اینکه آن روز دچار سردرگمی در شناخت دوست و دشمن نشویم باید از حالا دوستان ‏و دشمنان آذربایجان را بشناسیم و برای این کار باید ذهنیت تاریخی و قالبی را کنار بگذاریم و بر اساس داده های ‏امروز تحلیل کنیم. بعضی از شعار های تاریخی باید کنار گذاشته شوند و از کسانی که این شعار ها را می دهند ‏بخواهیم که مسئولانه با منافع ملی آذربایجان برخورد کنند. یکی از این شعارها، شعار معروف “روس، فارس، ‏ارمنی بوتون تورکون دشنی” است. این شعار باید تغییر یابد یا بکل کنار گذاشته شود. امروزه با تحلیل منافع ملی، ‏روسیه تقریبا به ما نزدیک است تا کورد، پس روسیه باید از این شعار حذف شود همچنین ارمنی ها هم امروزه در ‏محاصره قرار گرفته اند یواش یواش دارند خنثی می شوند.

برای اینکه دشمنان آذربایجان و ترکها دقیقا مشخص شوند به تحلیل اجمالی از بازیگران اصلی این مساله می ‏پردازیم (همسایگان خود). همچنین به این مساله خواهیم پرداخت که چرا حرکت ملی آذربایجان باید به روسیه به ‏صورت احتیاط آمیز نزدیک شود و در این نزدیکی چه سودی نهفته است.‏

روسیه

روسیه اگر چه دشمن تاریخی آذربایجان و ترکها بوده است امروزه می تواند برای دنیای ترک و آذربایجان منافع ‏سرشاری داشته باشد و دنیای ترک با نزدیکی به آن می تواند بسیاری از تهدیدات را به فرصت تبدیل کند و منافع ‏زیادی هم به دست آورد.‏

همانگونه که می دانیم روسیه ابرقدرت دیروز و بازیگر قهار امروزی در صحنه بین الملل می باشد که دارای ‏ذخایر زیاد نفت و گاز و غیره می باشد و از نظر انرژی مشکلی ندارد و تامین کننده اصلی انرژی اروپا می باشد ‏و علاوه بر این که ذخایرنفت و انرژی امروزه تبدیل به اهرم استراتژیک شده است روسیه یک قدرت نظامی و ‏اتمی در جهان می باشد و دارای حق وتو در شورای امنیت است. آیا دشمنی با روسیه با این موقعیت به نفع ‏حرکت ملی آذربایجان است؟ ترکیه با اینکه در قفقاز و آسیای میانه بیشترین رقابت را با روسیه دارد و همچنین در ‏گذشته هم عثمانی و روسیه دشمن تاریخی همدیگر بودند ولی امروزه ترکیه در کنار روابط با غرب و آمریکا ‏بیشترین بها را به روابط خود با روسیه می دهد و از این طریق هم، منافع زیادی عاید ترکیه شده است. چنانکه از ‏نوشته روزنامه های ترکیه بدست می آید در سال گذشته توریستهای روسی بیشترین رقم را نسبت به دیگر کشورها ‏داشته اند و بیشترین سود ترکیه از توریست، توریستهای روسی بوده است. و هلدینگ ها و شرکتهای بزرگ ‏ترکیه هم در روسیه دست به سرمایه گذاری بلند مدتی زده اند و بازار روسیه را می خواهند به دست بگیرند از ‏جمله آرچئلیک و بئکو… ‏

حالا روسیه، آن روسیه ۱۰ سال پیش نیست که بعد از فروپاشی دچار آشفتگی بود امروزه روسیه اکثر بدهی های ‏خارجی خود را به خاطر گران شدن نفت و گاز پرداخته است و قدرت اقتصادی روسیه هم بهبود قابل توجهی پیدا ‏کرده است قدرت سیاسی روسیه هم افزایش یافته است و مردمش پولدار شده اند و برای خرج پولهای خود به ‏ترکیه می روند.

روسیه در آسیای میانه، قفقاز، قفقاز جنوبی و دریای خزر یک بازیگر اصلی و تعیین کننده است ما چه بخواهیم و ‏چه نخواهیم با این قدرت جهانی که عضو هشت کشور صنعتی جهان هم است همسایه هستیم و باید راههای حفظ ‏منافع خود در مقابل روسیه را بدانیم و با احتیاط به روسیه نزدیک شویم و محمل ما هم برای این کار می تواند ‏اتباع جمهوری آذربایجان در روسیه و دیپلماتهای ملی گرای جمهوری آذربایجان باشد که به زبان روسی مسلط ‏هستند و سیاست روسیه را بهتر درک می کنند. باید تشکلات ملی ما کمیته ویژه ای را برای نفوذ و لابی گری در ‏روسیه برای آذربایجان جنوبی تشکیل دهند و نگذارند سیاست روسیه به طرف دشمنان ما، فارس و کورد متمایل ‏شود و فعالان ملی هم در داخل دست از شعارهای احساسی بر علیه روسیه دست بر دارند و به صورت رئال و ‏واقعگرایانه با مساله برخورد کنند.‏

فارسستان

دشمن تاریخی و سنتی ترکها و آذربایجان در طول تاریخ فارسها بوده و امروزه هم دشمن درجه یک ترک و ‏آذربایجان می باشد. فارسها دشمن فرهنگ، زبان، تاریخ و سرزمین آذربایجان و در کل دنیای ترک می باشند و ‏امروزه هم با آسیمیله کردن فرزندان ترک می خواهند تمامی موجودیت ما را با نابودی روبرو کنند هویت و ‏سرزمین ما را می خواهند نابود کنند فارس با زبان خوش سرجای خود نخواهد نشست و چرا که امتیازات زبانی، ‏اقتصادی، سیاسی که تابحال برای خود تعریف کرده و بر اساس آن ملت تورک را نابود می کند اگر بخواهد از این ‏امتیازات دست بکشد باید تمامی دروغهای ساخته و پرداخته تاریخی خود را قبول کند که نمی خواهد این کار را ‏بکند و دست به اسلحه برای کشتن ترکها خواهد زد. از حالا باید برای آن روز خود را آماده کنیم.‏

همچنین در این کار هم اروپا با فارسها خواهد بود چرا که اروپا و غرب این فرزند نامشروع(پان فارسیسم) را ‏خیلی دوست دارد به این خاطر در مورد مساله اتمی ایران بیشترین شکیبائی را نشان داده و به این راحتی ها نمی ‏خواهد این قوم را از دست بدهد. چرا که اروپا و غرب این فرزند را بزرگ کرده و بر جان ملل منطقه انداخته ‏است و برای این گروه تاریخ و پیشینه درست کرده است و حکومت ایران را با کودتا بدست این قوم داده است. ‏علاوه بر آن لابی پان فارسیسم در اروپا و آمریکا قوی است و در تمامی مراکز لانه کرده اند و شرق شناسان ‏بسیاری هم برای اینکه دروغهای آنها هم رو نشود از این قوم حمایت می کنند. تلاش ۸۰ ساله لابی پان فارسیسم ‏باعث شده که سیاستمداران بزرگی همچون رایس و جک استرو(وزیر خارجه سابق انگلیس) دانسته یا ندانسته به ‏تله اینها بیافتند و از تمدن و فرهنگ ایران (فارسها) صحبت کنند.‏

کردستان

قوم تازه سیاسی شده خاورمیانه می باشد که به راحتی می تواند به عنوان عامل قدرتهای خارجی قرار گیرد و ‏برای ملل منطقه و از جمله آذربایجان جنوبی و ترکیه مشکل ساز باشد. این قوم از نظر فرهنگی یا سیاسی تاثیر بر ‏آذربایحان ندارند و هیچ ترکی هیچ وقت نمی خواهد کورد شود یا در بین کوردها آسیمیله شود این قوم فقط به فکر ‏گسترش ارضی می باشد و فقط از این نظر می توانند بر آذربایجان جنوبی مشکلاتی را به وجود بیاورند و الا از ‏نظرزبانی و فرهنگی نمی توانند تاثیر گذار باشندو برخلاف فارسها که علاوه بر ادعای ارضی بر سرزمین ‏آذربایجان خواهان از بین بردن زبان و تاریخ تورکها و تحمیل زبان فارسی هم هستند و بسیاری از تورکها هم را ‏با خود همراه کرده اند.

ظهور عنصر کورد به صورت سیاسی و حمایت سیاسی و نظامی از آن در تاریخ معاصر ‏بیشتر مرهون فارسها بوده است خصوصا بعد از جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی بیشترین حمایت را از ‏پ.پ.ک و کوردهای عراق به عمل آورده است و فارسها در این کار، دولت و سیاستمداران ترکیه را فریب داده ‏اند. در ظاهر بر علیه پ.پ.ک صحبت کرده اند در باطن به پ.پ.ک کمک کرده اند چگونه است ایران بزرگترین ‏گروه تروریستی (مجاهدین) خود را زمین گیر می کند ولی از پس چند کورد بر نمی آید؟ آیا این پذیرفتنی است؟ ‏حتی پ.پ.ک را برای تضعیف داخل ترکیه هم تجهیز می کند. همچنین طالبانی و بارزانی هم از کمک ۲۷ ساله ‏فارسها بی نصیب نمانده اند حالا هم به صورت نامحسوس، ایران برای تشکیل دولت کورد کمک می کند.

حتی ‏کورد ها را برای اشغال کرکوک به صورت غیر مستقیم تشویق می کنند چرا که وجود دولت کورد در عراق را بر ‏ضد منافع خود نمی دانند و می خواهند از اهرم کورد بر علیه ترکیه و آذربایجان جنوبی در آینده استفاده کنند. ‏متاسفانه سیاسمتداران ترکیه در این کار فریب ژستهای سیاسی فارسها را خورده اند و سیاستمداران ترکیه ایران ‏را دشمن خود نمی دانند در حالی که اکثر فارسها و سیاستمداران فارس دشمن ترکیه و ترک می باشند. حتی در ‏صحبتهای درون گروهی خود آشکار این دشمنی را اعلام می کنند.

فعالان ملی باید سیاستمداران ترکیه را از این ‏فریب آگاه کنند. تشکیلات ملی خود را برای یک کارزار بزرگ با عنصر کرد آماده کنند چرا که توهم قدرت و ‏اشغال اراضی آذربایجان جنوبی به کمک فارسها و دیگران، کردها را از تصمیم عاقلانه بدور کرده است و ‏فارسها هم اینها را می خواهند از حالا شیر کنند و به کشتن دهند سایت روزآنلاین یک هفته است که هر روز ار ‏کردها و از نقض حقوق بشر کردها می نویسد و دریغ از یک خبر در مورد بازداشت فعالان ترک در زنجان و ‏انتقال آنها به زندان اوین. محور فارس – کرد در آینده هم تقویت خواهد شد در زمان حادثه به اوج خود خواهد ‏رسید. حتی فارسها در آینده کردها را برای کشتن ترکها تشویق خواهند کرد و به آنها بیشتر کمک خواهند کرد. ‏

ارمنستان

ارامنه در حال حاظر در تله دیپلماتیک ترکیه و آذربایجان گیر افتاده اند راه پس و پیش ندارند و در آینده مجبور به ‏تسلیم خواهند شد، اقتصاد ارمنستان به شدت آسیب دیده است و از بین رفته است و اکثر مردم از دروغهای ‏کوچاریان خسته شده و عطای ارمنستان بزرگ را به لقایش بخشیده اند چرا که رویاهای مالخولیائی سیاستمداران ‏افراطی داشناک، ارمنیان را آواره دنیا کرده است ۷۰ هزار کارگر ارمنی به صورت غیر مجاز در ترکیه کار می ‏کنند و هزاران نفر از آنها در روسیه وکشورهای اروپائی کارگری می کنند و کشور ارمنستان برای آنها تبدیل به ‏جهنم شده است و فقر و فساد اداری بیداد می کند اینگونه بود که ارمنستان و آینده مردم آن قربانی زیاده خواهی ‏داشناکها شدند و حالا علاوه بر این که باید پیازه را بخورند چوب را هم باید بخورند. حالا اتحادیه اروپا هم هر ‏روز به ارمنستان فشار می آورد که اراضی اشغالی آذربایجان را پس بدهد و باید استانداردهای اروپائی را رعایت ‏کند و دست از اشغال گری بردارد و دست از حمایت از دولت خود خوانده قاراباغ هم بکشد اینها برای ارمنیان و ‏ارمنستان حکم جام زهر را دارد ولی دیر یا زود باید این جام زهر را سر بکشند وبجای دشمنی با تورکها راه ‏دوستی را در پیش گیرند.‏

خطر ارمنستان برای آذربایجان جنوبی در حال کمرنگ شدن است و شاید یک گروه از آنها از فارسها و کردها ‏حمایت کنند ولی در کل ارمنستان قدرت ضربه زدن به آذربایجان جنوبی را از دست داده است و حتی از ‏آذربایجان جنوبی بیشترین ترس را دارد چرا که در صورت آزادی آذربایجان ارمنستان کلا به محاصره در خواهد ‏آمد.‏

‏*انگلیسی ها می گویند ما نه دشمن و نه دوست همیشگی داریم بلکه منافع همیشگی داریم.

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home