گذر از نشریات مجوزدار به نشریات زیر زمینی
-------------------------------------------------------------------------------
احسان آستارالي
-------------------------------------------------------------------------------
روزی که خبر توقیف نشریه” دیلماج” را از سوی دولت جمهوری اسلامی در اینرنت رویت کردم با خود گفتم مگر” دیلماج” چیزی بر علیه اسلام و حکومت اسلامی منتشر کرده است یا پایه های دین اسلام را به لرزه در آورده یا “تشویش اذهان عمومی” کرده که این آقایان با چنان عجله ای ماه نامه ای که می رفت به “دایره المعارف” آذربایجان جنوبی تبدیل شود توقیف کردند و نگذاشتند این نو نهال فرهنگ و اجتماع آذربایجان جنوبی به درختی تناور مثل “وارلیق” تبدیل شود.
دیلماج تنها نشریه ای بود که من تمامی شماره های آن را در کتابخانه خود دارم مطالب تمامی شماره های آن را خوانده ام و مطلبی که بتوان مستمسکی برای توفیق آن پیدا کرد در آن ندیدم مدیر مسئول و دست اندرکاران نشریه با وسواسی خاص تمامی محدویت های قانونی و توصیه ای را با کمال دقت مراعات می کردند تا بهانه ای به دست قلم شکنان ندهند ولی دیلماج هم بدون هیچ تقصیری گرفتار تیغ تیز آنها شد و بدست آنها از نظر ها غیب شد نگارنده چون تمام شماره های آن را در دسترس داشتم تصمیم داشتم نمایه(اندکس) برای این نشریه درست کنم، نمایه بر اساس نام نویسندگان، عنوان مقالات… تا پیدا کردن مطالب دلخواه برای هر فردی راحت باشد ولی بعد از توقیف دستم به کار نمی رود.
بهانه دولت جمهوری اسلامی برای توقیف دیلماج تقریبا مشابه داستان”کفتار و بره آهو” است که روزی کفتاری بره ای را در کنار نهر آبی می بیند و از بره می پرسد به کجا می روی رفیق؟ بره می گوید به طرف بیشه بالاا، کفتار می گوید راه بیشه بالا به طرف پایین است بره راهش را عوض می کند و به طرف پایین می رود باز کفتار می دود جلوش می گوید راه بیشه بالا به طرف غرب است باز بره راهش را به طر غرب تغییر می دهد کفتار که می بیند که بره آهو به دست او بهانه نمی دهد می گوید می خواهم تو را بخورم و حمله می کند و بره را می درد.
جمهوری اسلامی از روزی که دید “دیلماج” هر روز پربارتر از دیروز می شود و مورد توجه جوانان آذربایجان قرار گرفته به دنبال توقیف آن بود ولی به دنبال بهانه می گشت و مدیر مسئول و نویسندگان این نشریه هم هبچ بهانه ای به دست جمهوری اسلام نمی دادند ولی این عزیران نمی دانستند آنها هر چه قدر قوانین و توصیه ها را هم مراعات کنند دولت جمهوری اسلامی ول کن اینها نیست و می خواهد هر طوری که شده دیلماج را توقیف کند مثل ده ها مجله و نشریه آذربایجان جنوبی که بدون هیچ عذر و بهانه ای از سوی دست اندرکاران ضد تورک وزارت ارشاد توقیف شده اند و دیلماج هم به پیش ده ها گل فرهنگ و ادب آذربایجان که توسط جمهوری اسلام در عین طراوت پرپر شدند رفت و باد خزان جمهوری اسلامی قد گرفتن و رشد نداد.
به نظر می رسد که جمهوری اسلامی تحمل هیچگونه کار قانونی حتی بر اساس قوانین خودشان را ندارد و هر گاه مصلحت ببیند قوانین خود را هم زیر پا می گذارد و نشریات تورکی را توقیف می کند فعالان ملی در کنار اینکه باید به دنبال نشریات مجوزدار باشند تا حکومت با دوروئی و ریاکاری نگویند که آنها نمی خواهند ما در خدمتشان هستیم در کنار این کا باید به توزیع نشریات زیر زمینی بیشتر اهمیت بدهند امروزه سانسور برای جمهوری اسلامی سخت شده است و عصر ارتباطات و اطلاعات کابوسی شده برای سانسورچی ها و دیکتاتورها هر چقدر و توقیف می کنند نمی توانند جلو نشر اطلاعات را بگیرند جریان آزاد اطلاعات راه خود را پیدا می کند و بروز می کند.
نشریات زیر زمینی یکی از راه های مبارزه با سانسور و توقیف است فعالان ملی باید از طریق اینرنت تمامی مطالبی که بدرد بخور هستند از جمله مطالب استاد مهران بهاری و فعالان ملی دیگر را پرینت گرفته و بین دوستان خود توزیع کنند شبنامه ها و غیره و بیانیه ها هم نیازی به صدور مجوز ندارند حتی کتابهائی که مجور داده نمی شود باید از طریق زیرزمینی نشر و توزیع شوند اگر حاکمیت فارسگرا راه ما ببندد ما نباید نا امید شویم باید راهی جدید برای نفوذ به لایه های پایین جامعه پیدا کنیم امروزه زمان ده چهل و پنجاه نیست که برای چاپ مطالب دچار مشکل بودند ولی آنها با آنکه از روش سنتی توزیع استفاده می کردند باز از ما موفق تر در تمامی لایه های جامعه نفوذ کرده بودند چرا که هیچ وقت دست از کار نکشیده بودند رزیم طاغوت را به زانو در آوردند.
اگرچه چند مورد توزیع نشریات زیرزمینی در جامعه صورت گرفته است ولی گاها دیده می شود که اولویت و سلسله مراتب توزیع به نحو احسن صورت نمی گیرد مثلا چندی پیش مطلبی درباه نگاه گروه های” پان فارس” به مساله قیام ملی خرداد در جامعه منتشر شده که گروه “دیره نیش” مدعی شد که این مطلب قبلا از طرف آنه منتشر شده است کاری به این نداریم که کدام گروه جلوتر این مطلب را نشر داده بود و بااینکه این مطلب باید توسط گروهی که برای بار دوم منتشر می کردند باید ذکر می شد ولی هدف من گفتن این مساله است که دوستان باید در انتشار مطلب توالی و سابقه مطلب منتشره را رعایت کنند این دوستان باید اول مطلب و مدارک کامل قیام ملی خرداد را در بین جامعه منتشر می کردند و بعد نظریات احزاب دوم خردادی و دیگر احزاب پان فارس را منتشر می کردند اول ملت ما باید قیام خرداد را با جان دل درک کنند بعد از درک آن می توانند قضاوت درستی درباره نقطه نظرات گروه های پان فارس داشته باشند بدون داشتن زمینه و درک قیام ملی خرداد قضاوت درباره بیانیه ها و نظرات احزاب پان فارس باری ملت کمی سخت است و احزاب و فعالان ملی باید این را مد نظر داشته باشند
توزیع زیر زمینی نشریات ملت آذربایجان را برای خواندن و فهمیدن حریص تر می کند و ملت مجبور می شود کنجکاو شود و بداند که حتما خبر هست که اینگونه مطالب و کتابها زیرزمینی توزیع می شوند و خود اقدام به توزیع می کنند و جامعه دست به دست هم می دهد برای آگاه کردن همدیگر آن روز روز پیروزی ما خواهد بود چرا که ملت را برای حل مشکل خویش به حرکت در آورده ایم و ملت خود می خواهد با دشمنان خویش مبارزه کند و جوانان خود را تنها نخواهد گذاشت این وظیفه ماست که آنها را در مقابل مشکلات مسئول بار بیاوریم به ملت یادآور شویم که مشکل آذربایجان جنوبی تنها مشکل جوانان هویت طلب نیست بلکه مشکل همه ملت آذربایجان است این مساله را باید تعریف اصولی کنیم تا ملت خود در کنار هویت طلبان قرار گیرند با راهمنائی هویت طلبان پیشرو و رهبران جوان حرکت ملی از جمله عباس لسانی، سعید متین پور، هدایت ذاکر، ابراهیم جعفرزاده…بتوانیم آذربایجان را به آزادی برسانیم.
Labels: احسان آستارالي
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home