Wednesday, November 7, 2007



جنبش ملي آذربايجان ؛ بازيگر چالش دار
-------------------------------------------------------------------------------
سيد محمدحسين حسيني
-------------------------------------------------------------------------------
امروزه حرکت ملي آذربايجان جنوبي در يک شرايط خاص منطقه اي و بين المللي به عنوان يک بازيگر جدي مطرح است. بازيگري که در هر تغيير و تحول منطقه اي مي تواند نسبت به اکثر بازيگران منطقه اي نقش مؤثري را ايفا نمايد. اکثر استراتژيست هاي جمهوري اسلامي و برخي از استراتژيست هاي منطقه اي و بين المللي معتقدند که قابليت بازيگري ” حرکت ملي آذربايجان” بيشتر از آن تصوراتي است که در غرب و منطقه آن وجود دارد. حتي در داخل حرکت ملي آذربايجان افرادي هستند که درک درست از وضع استراتژيک خود ندارند. ولي مطالعه شاخصه هاي يک جنبش اجتماعي که به سطح بازيگري درسطح ملي و منطقه اي رسيده است، نشانگر اين است که نمودار حرکت ملي آذربايجان در اين شاخصه ها در حد استاندارد است.

فقط مطالعه دقيق و علمي قيام خرداد ماه آذربايجان ،‌سطح بازيگري جنبش ملي آذربايجان را مشخص مي کند. در اين قيام با اينکه وسايل اطلاع رساني در حد نزديک به صفر بود ، ۳۵ شهر آذربايجان لنگرهاي امنيتي دولت تهران را به لرزه درآورده و عملاً در طول يک ماه ، توزيع قدرت را که يکي از کارويژه هاي هر دولت است، در شهرهاي آذربايجان با اختلال جدي مواجه کرده بودند.

جمهوري اسلامي با درک سطح بازيگري حرکت ملي آذربايجان ، نگراني و توجه بيشتري براي کاستن از سطح بازيگري اين جنبش سياسي – اجتماعي آذربايجان نشان داد و با درک شرايط آينده خاورميانه ، که صد در صد آبستن حوادث بزرگ است، برنامه هايي در دستور کار دارد که به چند مورد اشاره مي شود؛

۱- جمهوري اسلامي بر اين اعتقاد است که حمله به کليت جنبش آذربايجان هميشه به نفع دولت تهران تمام نشده و بايد منازعه دولت تهران با آذربايجان را به منازعه آذربايجان با آذربايجان تبديل کرد. که شامل اختلافات استان با استان و بعد ايجاد اختلاف بين طيف هاي مختلف حرکت ملي آذربايجان است.(امروزه مطالعه پروژه هاي نهادهاي امنيتي و سوالاتي که در بازداشتگاههاي وزارت اطلاعات از فعالين مي شود بيانگر اين نکته است که دولت تهران ‌براي طيف و يا گروهي که با طيف ديگر حرکت مشکل دارد، با هدف پررنگ تر شدن اختلافات فضاي لازم را به وجود مي آورد).

۲- دولت تهران از بين المللي شدن حرکت ملي آذربايجان وحشت دارد به همين جهت تلاش مي کند شاخصه ها و استاندارد هايي را که مبين يک حرکت سياسي – اجتماعي است از حرکت ملي آذربايجان بگيرد. به عنوان نمونه دولت تهران در تلاش است قدرت بسيج پذيري ، استراتژي واحد،‌ داشتن رهبري ، … را در حرکت از بين ببرد و با بکار بردن اصطلاحاتي مانند تجزيه طلبان، شورشيان ، آشوب طلبان و … مي خواهد از به وجودآمدن تصور يک جنبش سياسي از حرکت ملي آذربايجان در دنيا ، جلوگيري کند. و از طرفي با ناميدن تجزيه طلب که در حقوق بين الملل طرفدار ندارد، دستشان براي سرکوب فعالين حرکت باز باشد.

۳- دولت تهران با ساماندهي کردها در شهرهاي آذربايجان ، يک بحران هدايت شده و در عين حال قابل کنترل را به اجرا گذاشته و بر اين باور است که مناقشه تورک ها و کردهاي مهاجر مي تواند بخش عظيمي از پتانسيل حرکت ملي آذربايجان را به اضمحلال بکشاند.

۴- دولت تهران ، تورکيه و جمهوري آذربايجان شمالي را عمق استراتژيک حرکت ملي آذربايجان مي داند و با روي کار آمدن حزب عدالت و توسعه در تورکيه و با انعقاد قرارداد امنيتي با اين کشور ،‌تا حدودي نگراني خود را از جانب تورکيه از بين برده است. از طرفي با نفوذي که در سازمان پ. کا. کا. دارد ، هرزمان بخواهد مي تواند امنيت تورکيه را با چالش مواجه سازد. اما در مورد جمهوري آذربايجان فوق العاده نگران است و وجود اين کشور را به ضرر امپراطوري خود قلمداد مي نمايد. به همين جهت چهار سطح از سياست را در جمهوري آذربايجان شمالي دنبال مي کند که عبارتند از:

الف- ايجاد يک گروه اسلامگرا و سازمان دهي آن در کل آذربايجان با عنوان حزب اسلامي آذربايجان که در ۱۷ شهر شعبه دارد و ۶۰۰ نفر از اعضاي رسمي و غيررسمي اين حزب در شهر قم علوم حوزوي همراه با دروس مربوط به عمليات رواني خواندند و به آذربايجان برگشتند و ۱۶۰ نفر ديگر نيز دوره هاي “شهادت طلبانه” را در ايران گذراندند.

ب- سازمان دهي گروههاي قومي تالش، آوارها و در شرايط حاضر هم کردها در جمهوري آذربايجان. امروزه در کشورهاي مختلف جهان سرويس هاي اطلاعاتي ايران با تالش هاي مهاجر آذربايجان ارتباط برقرار کرده و آنها را به سمت دشمني با دولت جمهوري آذربايجان سوق مي دهند. شبکه تلوزيوني برون مرزي “سحر” وابسته به سپاه پاسداران ايران بيشترين تلاش را در اين راستا انجام مي دهد.

ج- حمايت از ارامنه جهت استمرار طويل المدت اشغال آذربايجان و همچنين حمايت غيررسمي از استقلال قره باغ ؛ در شرايط کنوني ۵۰ شرکت وابسته به نيروهاي امنيتي دولت تهران با پوشش هاي مختلف و همچنين يک رادار نظامي دولت تهران در قره باغ فعال است( البته دولت تهران برنامه هاي قومي را نيز براي ايجاد گروه استقلال طلب در نخجوان در دست اجرا دارد).

د- دولت تهران تلاش مي کند چند تا از لابي هايش را در دولت جمهوري آذربايجان حفظ کند و اين لابي ها پيام دولت تهران را بي واسطه به الهام علي اف برسانند و در شرايط حساس مانند انتخابات پارلماني و رياست جمهوري با حمايت سياسي از الهام علي اف و حزبش امتيازات کوتاه مدت دريافت نمايد.

۵- دولت تهران سعي مي نمايد با بزرگنمايي روابط باکو – اسرائيل ، دولت جمهوري آذربايجان را در مقابل دينداران آذربايجان جنوبي قرار دهد.

۶- دولت تهران با انعقاد قرارداد با ارتش سري ارمنستان (آسالا) در نظر دارد در مواقع بحراني ، شکار فعالين قوي حرکت ملي آذربايجان را به آنها بسپارد.

۷- دولت تهران هر روز حدود ۱۲۰ نفر از سرويس هاي اطلاعاتي خود را از استانداري تبريز و اردبيل ، با پوشش هاي مختلف از جمله تاجر و ‌ روزنامه نگار به باکو مي فرستد، تا نبض تحولات اين جمهوري را به روز داشته باشد. البته چندين نهاد رسمي دولت تهران از جمله کميته امداد ، دفتر فرهنگي ايران در باکو، انتشارات الهدي، … علاوه بر جمع آوري اطلاعات ، نفوذ قابل توجهي در برخي از لايه هاي جامعه آذربايجان دارند. آقاي اجاق نژاد نماينده فرهنگي ايران که يکي از نيروهاي امنيتي ايران مي باشد، در بين دينداران باکو به عنوان ريش سفيد شناخته مي شود و کتابهاي ديني به نفع جمهوري اسلامي را به نويسندگان باکو سفارش مي دهد.

۸- دولت تهران با شناسايي افراد نويسنده در سراسر جهان ، از آنها مي خواهد که عليه کشور آذربايجان و تورکها مطلب بنويسند. البته نزديک ۲۲۰ سايت و وئبلاگهاي اينترنتي هم با اسامي مختلف بر عليه آذربايجان فعال نموده است.

۹- دولت تهران تلاش دارد بازي را در زمين آذربايجان انجام دهد تا حرکت ملي آذربايجان را در زمين خود درگير نمايد. به عنوان نمونه ۸۰ سال است که حرکت ملي آذربايجان تلاش مي کند افترايي را که کسروي خائن با عنوان “آذري شاخه زبان فارسي است” مطرح کرده است را برطرف نمايد. و اکنون نيز با به وجودآوردن کلماتي مانند آران، ايران شمالي، … سعي ميکنند حرکت ملي آذربايجان اکثر وقتش را صرف افترازدايي بکند تا ابتکار.

ملاحظات راهبردي حرکت ملي آذربايجان:

•: اختلافات در درون حرکت به حداقل سطح اش برسد. فعاليني که صاحب رسانه هستند سعي کنند حرکت را به خودخوري نکشانند، امروزه بيشتر تنش ها در فضاي مجازي اينترنت است و در داخل آذربايجان اختلافات جدي وجود ندارد. صاحبان رسانه ها فضا را بيشتر درک نمايند.

•: فعالين و نخبگان حرکت ملي آذربايجان ادبياتي را به وجود آورند که وزن حقوقي و سياسي داشته باشد و اين ادبيات بيانگر واقعي يک جنبش سياسي- اجتماعي و ملي باشد. به عنوان نمونه اصطلاح “فدراليسم” نمي تواند مبناي يک جنبش سياسي – اجتماعي منطقه اي باشد، بلکه تفويض بخشي از قدرت دولت مرکزي به استانهاو ايالتهاست. ولي جنبش “حق تعيين سرنوشت ” (در چارچوب استقلال طلبي) مي تواند مبناي يک جنبش سياسي منطقه اي باشد. البته فدراليسم مي تواند به عنوان يک فاکتور در هنگام مذاکره با دولت تهران مورد استفاده قرار گيرد.

•: در مذاکره با سران کردها بايستي آنها را متوجه کرد که ابزار بازي هاي کثيف دولت تهران هستند و از اين کار سودي عايدشان نمي شود. لازم به ذکر است که بايستي مردم آذربايجان غربي را متوجه اقدامات شوم تروريست هاي کرد بنماييم.

•: حزب عدالت و توسعه و دولت اردوغان کل تورکيه نيست و فرصت هاي مختلفي در لايه هاي مختلف اجتماعي تورکيه وجود دارد که مي توان از آنها به نفع حرکت ملي آذربايجان سود برد. در جمهوري آذربايجان نيز با در نظر گرفتن منافع ملي اين جمهوري ، مي توان از ديپلمات هاي آنها جهت شناساندن حرکت ملي در جهان بهره برد.

•: در مورد سازمان هاي تروريستي ارمني که با دولت تهران قراردادهاي همکاري دارند ، اطلاع رساني لازم صورت گيرد.

•: فعالين خارج تلاش نمايند کميته هاي حقوق بشر و کميته هاي دفاع از زندانيان سياسي را ايجاد نمايند و بخش عظيمي از فعاليتشان اطلاع رساني در خصوص اوضاع وخيم آذربايجان به نهادهاي بين المللي باشد.

•: نسل کشي تورکهاي آذربايجان توسط دولت تهران در زمان پهلوي را به صورت جدي در جهان مطرح و حوزه رسانه اي دنياي تورک و برخي NGO هاي بين المللي را در اين خصوص آگاه سازند.

•: حرکت ملي آذربايجان بايستي تغيير و تحولات منطقه اي را تجزيه و تحليل عميق نموده و سناريو خود را از امروز تهيه کرده ، براي هر سطحي از تحولات سناريوي خاصي را تعريف نمايد.

•: در درون حرکت ملي آذربايجان احزاب مختلف به وجود آيد تا تمام قشرهاي ملت آذربايجان پوشش داده شوند. و در موارد حساس رؤساي احزاب بتوانند از طريق تشکيل شوراي رهبري از طرف ملت برنامه ريزي کنند.

•: از اکنون دايرةالمعارف آذربايجان جنوبي تهيه شود و دوستان، دشمنان ، امکانات ، مقدورات، محذورات، مناطق استراتژيک ، شعارها، … را مشخص نمايند تا در مواقع بحراني با خلاء اطلاعاتي مواجه نشوند. (البته اين مجموعه بايستي نزد رهبران حرکت حفظ شود). از طرفي بدين طريق کليدواژه هاي حرکت ملي آذربايجان تنظيم مي گردد. براي نمونه از اصطلاح هاي ؛ ملت آذربايجان، قيام خرداد ۱۳۸۵ آذربايجان، مرزهاي تحميلي آذربايجان، دولت شبه مدرن فارس، حق تعيين سرنوشت، امپراطوري ايران، نسل کشي ۱۳۲۵ آذربايجان، دولت ملي آذربايجان در سال ۱۳۲۴ ٫ … مي توان نام برد.

•: مراکز مطالعاتي در حرکت ملي بايد فعال باشند و از نخبگان دنياي تورک مي توان در اين مراکز بهره برد.

•: حرکت بايستي از حالت مکانيکي به حالت ارگانيکي درآيد و گروههاي مختلف در حوزه هاي حقوقي، سياسي، استراتژيک، اقتصادي، … فعال باشند.

•: فعالين خارج از کشور تلاش نمايند رسانه هاي مختلفي را براي اطلاع رساني حرکت ايجاد نمايند.

•: خاطرات زندانيان سياسي و سوالاتي که از آنها پرسيده مي شود جمع آوري گردد تا سوالات فني وزارت اطلاعات ايران نسبت به حرکت ملي مشخص گردد.


Labels:

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home