حركت ملي دمكراتيك ترك آزربايجاني
-------------------------------------------------------------------------------
داداش ق.ق.
-------------------------------------------------------------------------------
نشريه دانشجوئي دان اولدوزو-اصفهان-شماره 8
جوهر مسئله ائتنيك در ايران٫ پذيرش و تثبيت چند مليتي و چند ائتنوسي بودن كشور ايران از سوي دولت اين كشور در سيستم قانوني و حقوقي خويش است. نتيجه طبيعي اين تثبيت قانوني و حقوقي به دو شكل زير تجلي خواهد كرد:
مسئله زبانهاي ملي
مسلئله حاكميتهاي سوورن.
منظور از "مسئله زبانهاي ملي" در وجه عام آن كسب استاتوي "زبان رسمي" (كاربرد در سيستم اداري٫ تحصيل٫ رسانه ها) بدون استثناء براي تمام زبانهاي رايج در ايران٫ و در وجه خاص آن اعلان زبان تركي به عنوان يكي از دو "زبان دولتي" ايران است. اين خواستهاي دمكراتيك٫ ميبايست آشكارا و مصرانه در داخل ايران نيز بر زبان آورده شده و همگاني شوند.
مقصد از "مسئله حاكميتهاي سوورن" برپايي حاكميتهاي سوورن –بسته به شرايط در يكي از فرمهاي خودمختار٫ فدرال٫ كنفدرال- در معناي عام آن از سوي تمام ملت- خلق- قومها و در معني خاص آن از سوي تركها در سرزمينهايي كه به طور متراكم در آن ساكن ميباشند است.
هرچند كه تركهاي ايران در تمام سطح كشور پراكنده شده اند٫ با اينهمه اين خلق در سه منطقه جغرافيايي مشخص متراكم شده است: آزربايجان جنوبي (ائتنيك)٫ قشقايستان در جنوب ايران و اكسكلاو افشار در شمال خراسان. بنابراين هنگامي كه از مسئله ترك در ايران (در رابطه با حاكميتهاي سوورن) سخن گفته ميشود٫ صحبت از اين سه زير مسئله ترك يعني مسئله آزربايجان جنوبي٫ مسئله قشقايستان (قاشقاي ائلي) در جنوب ايران و اكسكلاو افشار (افشار ائلي) در شمال خراسان است.
در حاليكه گروههاي ترك ساكن در آذربايجان جنوبي (ائتنيك) و قاشقايستان (قاشقاي ائلي) هر دو به لهجه هاي آذربايجاني زبان تركي (به شيوه هاي گوناگون آن) سخن ميگويند٫ تركهاي ساكن در اكسكلاو افشار (افشار ائلي) در شمال خراسان به لهجه هاي اندك متفاوت تركي يعني تركي خراساني متكلمند. در هر سه منطقه تركي مذكور٫ باورمندان ترك همه اساسا بر مذاهب جعفري شيعه و علوي ميباشند.
روند تشكل ملي تركها ميبايست كه بر اساس "وحدت زبان" بنياد گذارده شود. اما ميبايست تاكيد نمود كه منظور از "وحدت زباني" در اينجا٫ وحدتي كه گويا در آينده بناست كه ايجاد شود نبوده٫ بلكه منظور وحدت زباني موجود فعلي بين تركهاي آذربايجان جنوبي٫ قشقايستان و اكسكلاو افشار در شمال خراسان است.
معلوم است كه در ايران به جز تركها سه گروه توركي ديگر نيز ساكن اند: تركمنها٫ خلجها و قزاقها (و بنا به بعضي منابع اويغورها). از اين سه٫ تركمنها كه در تركمنستان در شمال شرق ايران و خلجها كه در ناحيه خلجستان آزربايجان جنوبي ساكنند٫ هر دو داراي نياخاك متراكم خويش ميباشند. از سوي ديگر قزاقها در تركمنستان ايران ساكن و پراكنده بوده و داراي سرزمين متراكم از آن خود نميباشند. زبان تركمني مانند تركي٫ با آنكه متعلق به گروه اوغوزي زبانهاي توركي ميباشد٫ با اينهمه لهجه ويا شيوي اي از زبان تركي محسوب نميشود. زبان خلج نيز به تنهايي شاخه اي مستقل از زبانهاي توركي را بوجود ميآورد. بنابراين ما تركها با اين دو گروه توركي داراي "وحدت زباني" نيستيم و اساسا از آنجائيكه اين گروهها خقلهايي متشخص و مستقل اند٫ ايجاد "وحدت زباني" با ايشان نيز غيرممكن است.
رابطه ما تركها با تركمنها و خلجها٫ حمايت از رسمي شدن زبانشان (مانند زبان همه ديگر ملل و گروههاي ساكن ايران) و دفاع از خواست تشكيل حكومت مليشان در نواحياي كه به صورت كمپاكت در آن ساكن اند ميباشد.
بنابراين به اختصار:
حركت ملي دمكراتيك ترك در ايران٫ صراحتا خواستار "دولتي شدن" زبان تركي به همراه زبان فارسي در ايران است. همچنين مدافع "رسمي" شدن تمام زبانهاي رايج در ايران بدون استثناء (و در اين ميان تركمني و خلجي) در سيستم اداري٫ تحصيل و رسانه ها ميباشد.
حركت ملي دمكراتيك ترك در ايران خواستار برپائي حاكميتهاي سوورن تركها در مناطقي كه خلق ترك به طور متراكم در آن ساكن است يعني آزربايجان جنوبي (ائتنيك) و اكسكلاوهاي قاشقايستان (قاشقاي ائلي) در جنوب ايران و افشار ائلي در شمال خراسان٫ نيز مدافع حق برپايي حكومتهاي سوورن مشابه براي همه مليت - خلقهاي ساكن در ايران در نواحي اي كه به طور متراكم در آن ساكن اند (و در اين ميان تركمنها و خلجها) ميباشد. همچنين باقي ماندن خلجستان ائتنيك در تركيب آزربايجان فدرال را خوش آمد ميگويد (هرچند كه تصميم گيري نهايي در اين موضوع بر عهده خلق خلج است).
Labels: داداش قاراقويونلو قيزيلباش
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home