ابقاء خط عربي تدبيري در خدمت سياست آسيميلاسيون ملي است:
-------------------------------------------------------------------------------
حميد دباغي
-------------------------------------------------------------------------------
ادعاي مطرح شده در مقاله "مشكلات آذري" با واقعيات تاريخي منطبق است آنجا كه ميگويد سياست رسمي دولت ايران در ممانعت از تغيير خط فارسي, عربي به فارسي, لاتين در جهت آسيميلاسيون تركهاي ايران است. سياست دولتي در جلوگيري از تغيير خط زبان فارسي از عربي به لاتين به مثابه بخشي از تدابير اتخاذ شده براي تجريد تركهاي ايران از همزبانانشان در جمهوري آذربايجان و تركيه يعني مآلا تدبيري در راستاي آسيميلاسيون ملي آنهاست. معلوم است كه يكي از مقاصد جلوگيري از تغيير خط عربي به لاتين در ايران، به تعبير "م. ع. فروغي" افزودن بر بينونيت بين گروههاي ملي غيرفارس كشور با همزبانانشان در آنسوي مرزها ميباشد.
محمد فروغي (ماسون بزرگ، اجداد وي از يهوديان بغداد، تاجران ترياك از هندوستان و از اعضاي فراماسونري ايران بودند) ميگويد:
"من از كساني هستم كه خط ايراني (فارسي) را ناقص و داراي معايب ميدانم.... ما بايد يك مدت عوض شدن خط تركها(ي تركيه) و ابقاء خط حاليه خودمان را براي مصالح سياسي مغتنم بشماريم و استفاده بكنيم. يعني اختلاف خطي را كه بين تركهاي تركيه و تركهاي آذربايجان (ايران) حادث ميشود وسيله دور شدن آذربايجانيها از تركهاي تركيه و مزيد بينونيت بين آنها قرار دهيم. ولو اينكه بالمآل مصلحت ما هم در اصلاح ويا تغيير خط باشد."
منظور اين ايدئولوگ و نخست وزير منتخب رضاشاه ، بزرگ معمار رژيم پهلوي از "بينونيت" در اين كلام وي توضيح داده شده است:
"اول اينكه بايد خرسند و خوشوقت باشيم از اينكه مبتلا به تعهداتي راجع به اقليتهاي خودمان نشده ايم و عهدا و قانونا كسي نميتواند به جامعه ملل ويا هيچ مقام ديگر از دولت ايران نسبت به اين موضوع شكايت كند....ارمني و يهودي و نصراني (آسوري) چون عددا قليل اند كمتر محل ملاحظه اند. وليكن از سه عنصر مهم ترك و كرد و عرب نبايد غافل بود. حاجت به تذكار نيست كه مجاورت خوزستان يعني اراضي عرب نشين ما با عراق و مجاورت كردستان ما با تركيه و عراق و مجاورت تمام شمال و شمال غربي ما كه بسياري از سكنه اش ترك زبانند با تركيه، قفقاز و تركستان، موجب نگراني و بلكه مخاطره است....براي متحدالجنس نمودن ايران، بهترين كارها نشر معارف فارسي و ايران است. اما آنهم نه بطوريكه محسوس شود كه ميخواهند آنها را فارس كنند.....اقليتهاي ما مايه ادبي و معارفي ندارند."
"محمود افشار" از ايدئولوگهاي ايراني نژادپرستي (خود و خانواده اش ازعمال و هميشه در خدمت سياست استعماري بريتانيا و بعدها آ مريكا بوده اند) در رابطه با جلوگيري از تسهيل امر نگارش و خواندن و نوشتن به زبانهاي ملي غيرفارسي ايران، پس از تشريح عقايد خود در باره عدالت، آزادي و دمكراسي چنين ميگويد: " اگر افرادي سخن از عدالت، آزادي و دمكراسي بين الملل ميرانند كساني هستند كه يا ديگران را گول ميزنند يا خود گول خورده اند. ايرانيان دارنده چنين عقايدي فريب خوردگان هستند و خارجيان اظهار كننده چنان عقايد فريب دهندگان.... اينها سرودهاي استعمار و نغمه هاي استثمار است كه به گوش خوشباوران خوش ميآيند. چنين بوده، چنين است و چنين خواهد بود..... تنها فايده اي كه براي تدريس زبان تركي در دبستانها و رواج رسمي آن در ادارات ميتوان تصور نمود سهولت براي كودكان و مردم است.... زبان تركي يكي از عناصر مهم مليت بلكه مهمترين آنهاست....اگر مردم آذربايجان توانستند روزنامه هاي تركي را به آساني بخوانند و به تركي چيز بنويسند و شعر بگويند ديگر چه نيازي به فارسي خواهند داشت؟..... به همين ملاحظات نگارنده با آموختن پنج دقيقه زبان تركي هم در مدرسه يا دانشگاه آذربايجان مخالفم. تركي در ايران از تركتازي به وجود آمده است. اين زبان در چند قرن پيش به طور مهاجم وارد كشور شده و قسمتي از خاك وطن عزيز ما را گرفته است و هيچگاه لهجه بومي نيست و زبان ملي نتواند بود. مهمان ناخوانده و مزاحم است. مهماني است كه به ناموس وطن دست درازي كرده است..... و با مقدرات ملت هم اكنون بازي ميكند.....ميخواهم آموزش فارسي را اجباري و مجاني و عمومي نمايند و وسائل اين كار را فراهم آورند..... براي من ترديدي نيست كه بي هيچ زحمت و دردسري براي هيچ كس و مخالفتي از هيچ كجا به مقصود خواهيم رسيد، بي آنكه آذربايجانيها احساس كرده باشند بعد از پنجاه سال به زبان فارسي .....صحبت خواهند كرد.....بايد حتما اينكار به دست خود آذربايجانيها صورت گيرد..... مطب از دو حال خارج نيست: يا آذربايجاني ايراني هست، يا نيست. اگر هست ترك نميتواند باشد.....آذربايجانيان بايد خودشان پيشقدم شده و زبان ملي خود را (منظور نگارنده لابد فارسي است!!) رواج دهند تا كم كم تركي كه خارجي است برود."
به عنوان مثالي ديگر در راستاي پروژه بينونيت افزائي كه عدم تغيير خط از عربي به لاتين نيز بخشي از آن است، عباس اقبال آشتياني" (از طراحان سياست زباني دولت ايران دائر بر امحاء زبانهاي ملي كشور) پس از آنكه در نوشته اي از خواست دمكراتيك احياء و تقويت زبانهاي ملي ايران و اهميت دادن به زبانهاي غيرفارسي به روشي راشدان گونه با تعبيرات "جنبش مصنوعي، خطر بزرگ، نهضت دروغي، شجره خبيثه، نيرنگ و افسون، عاري از هر گونه نجابت و اصالت و شرافت، خيال خام، عجيب و مضحك، شوم و ناساز، حركتي مذبوح و ابلهانه، افكار شوم، بازي مفتضح، توليد كننده اشمئزاز و انزجار كه توسط تخمهاي فاسد خارج كشور، اذهان آلوده به اغراضي خاص، دشمنان سفسطه كار، هرزه درايان بيخبر، مشتي تيره دل در پي هوي و هوس كودكانه، بازيگران بيهنر، محقق نمايان مغرض..." ياد ميكند (و اينهمه در يك مقاله!!!) در ترسيم سياست زباني دولت ايران، سياست انكار, امحاء چنين ميگويد:
"آمديم بر سياست زباني كه دولت بايد در داخله ايران معمول و مجري دارد....در باب دو زبان عربي و تركي .....دولت بيش از همه بايد در يك امر بسيار مواظب و شديدالعمل باشد....مخصوصا مامورين او نبايد بگذارند كه هيچ روزنامه و كتاب و مجله اي كه به اين زبانها در خارج از ايران منتشر شده ....داخل كشور و در بين مردم بخصوص اطفال مدارس منتشر گردد."
٢, مسئله تغيير خط مسئله تمام ملتها و زبانهاي ايران است:
مباحثه كنندگان محترم بنا به عادت مالوف مساوي شمردن ايران و فارس كه مسائل ادبي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي ايران را فقط از جنبه اين گروه ائتنيك مورد ارزيابي و بررسي قرار ميدهد، به مسئله تغيير خط نيز فقط از جنبه زبان فارسي پرداخته اند. حال آنكه مسئله تغيير خط براي زبانهاي غيرفارسي ايران كه متكلمين به آنها حدود شصت در صد از جمعيت يعني اكثريت مردم اين كشور را تشكيل ميدهند نيز مطرح و حتي داراي اهميت مضاعف است. مسائل زباني ايران منحصرا عبارت از مسائل زبان فارسي نميباشد.
اتخاذ الفباي لاتين به جاي عربي در ايران، به دليل آوائي بودن الفباي لاتين، باعث ثبت و بگارش زبانهاي ملي ايران، يعني زبان اكثريت مردم با سهولت و دقت بسيار ميشود، امري كه الفباي عربي فعلي از انجام آن بكلي عاجز است. علاوه بر اين نگارش و تسهيل امر تعليم و تعلم به اين زبانها و در نتيجه شكوفائي ادبياتشان تاثير بازدارنده مثبتي بر روند فعلي كه عبارت از مرگ تدريجي تمام زبانهاي غيرفارسي است خواهد داشت. آشكار است كه اتخاذ تدابيري و كوشش براي حفظ و گسترش زبانهاي در حال مرگ، اين ميرث گرانبهاي مشترك بشريت يكي از مبرمترين و شريف ترين وظائف جامعه آگاه و فعالين دموكرات سراسر جهان (البته به جز برخي راستهاي افراطي بعضا چپ نما) ميباشد.
فتواي ميرزا فضل الله مجتهد اورميه اي
نيز اين تثبيت مقاله كه مصلحين و روشنفكران آذري مدافع و پيشگام تغيير خط از عربي به لاتين بوده اند صحيح است. علاوه بر ميرزا فتحعلي آخوندزاده و ابولقاسم آزاد مراغه اي كه از پيشگامان و اصرار كنندگان اين امر بشمار ميروند، ميتوان از آيت الله اورميه اي حاجي ميرزا فضل الله مجتهد نام برد. اين آيت الله ترك آذربايجاني در فتوايي كه در سال ١٢٩٧ داده است چنين ميگويد:
جريده اختر، سال ١٢٩٧ ، شماره ٢٢ .
"تغيير در خط كتب يا اختيار خطي جيدي مطلق جايز است بلا اشكال. بلكه هر گاه موجب تسهيل تعليم و تعلم و تصحيح قرائت بشود راجح خواهد بود. اگر كسي توهم بكند كه اين تغيير تشبه به اهل خارجه است و جائز نيست، اين توهم ضعيف است كه اينگونه تشبيهات حرام نيست و الا استعمال سماور بايد جائز نباشد."
دقيقا در مخالفت با سياست زباني انكار, امحاء دولت و براي حفظ و گسترش زبانهاي ملي ايران است كه امروزه نشريات ترك هاي ايراني در جوامع دمكراتيك خارج از كشور همه يا تماما با خط لاتيني ويا با دو خط لاتيني تركي و عربي تركي چاپ ميشوند. نشريات تركمنهاي ايراني خارج نيز به دو الفباي لاتيني تركمني و عربي تركمني چاپ ميگردند. استفاده از خط لاتين براي بگارش زبان كردي هم كه سابقه طولاني داشته و به سالهاي دهه سي ميلادي باز ميگردد روز به روز گسترده تر ميشود. اخيرا جمعي از بلوچها اتخاذ خط لاتيني بلوچي را اعلام نموده اند و براي نگارش زبان لري نيز در ايران خطي لاتيني پيشنهاد شده است. جمعيت كنوانسيون يوروفارسي فعاليتهايي در مورد لاتين سازي زبان فارسي آغاز و خطي لاتيني براي زبان فارسي (اروفارسي و يا يوني پرس) پيشنهاد كرده است.
اينجانب براي آشنائي هر چه بيشتر دوستان با روند لاتين سازي زبانهاي ايران، خطوط لاتيني چند زبان عمده رايج در ايران را در زير ميآورم:
الفباي لاتين تركي:
Aa, Bb, Cc, Çç, Dd, Ee, Əə, Ff, Gg, Ğğ, Hh, İi, Iı, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Ññ, Oo, Öö, Pp, Qq, Rr, Ss, Şş, Tt, Uu, Üü, Vv, Xx, Yy, Zz, ‘
الفباي لاتين تركمني:
Aa, Ää, Bb, Çç, Dd, Ee, Ff, Gg, Hh, İi, Iı, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Ññ, Oo, Öö, Pp, Rr, Ss, Şş, Tt, Uu, Üü, Ww, Yy, Ýý, Zz
الفباي لاتين كردي:
Aa, Bb, Cc, Çç, Dd, Ee, Êê, Ff, Gg, Hh, Ii, Îî, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Oo, Pp, Qq, Rr, Ss, Şş, Tt, Uu, Ûû, Vv, Ww, Xx, Yy, Zz
الفباي لاتين لري:
Aa, Ææ, Bb, Cc, Çç, Dd, Ee, Éé, Ff, Gg, Hh, Ħħ, Ii, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Ññ, Oo, Pp, Rr, Ss, Şş, Tt, Uu, Üü, Ww, Xx, Zz
الفباي لاتين فارسي:
Ãã, Aa, Bb, Cc, Dd, Ee, Ff, Gg, Hh, Ii, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Oo, Pp, Qq, Rr, Ss, Šš, Tt, Uu, Vv, Ww, Xx, Yy, Zz, Žž
الفباي لاتين بلوچي:
Aa, Bb, Cc, Dd, Ee, Ff, Gg, Hh, Ii, Jj, Kk, Ll, Mm, Nn, Oo, Pp, Qq, Rr, Ss, Tt, Uu, Vv, Ww, Xx, Yy, Zz
1 - از مكاتيب خصوصى مرحوم فروغى٫ مجله يغما٫ ١٣٢٧ ٫ شماره ٧ .
2 - محمد فروغى يغما٫ شماره ٧ ٫ مهرماه ١٣٢٩ ٫ سال ٣ .
3 - "يگانگى ايرانيان و زبان فارسى"٫ دكتر محمود افشار٫ مجله آينده٫ سال ١٣٧٧ ٫ تهران.
4 - عباس اقبال آشتيانى. مجله يادگار٫ سال دوم٫ شماره هاى ٣ و ٦ ٫ سال ١٣٢٤ .
Labels: حميد دباغي
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home