Saturday, November 24, 2007



موغام موسابيقه ‌سی
-------------------------------------------------------------------------------
منوچهر عزیزی (هارای)
-------------------------------------------------------------------------------
چوخ موحتشم موغام موسابيقه‌سی آزربایجان دونیاسينی و آزربایجان خالقی‌نین تمیز و اینجه دویغولارینی نومایش ائتدیره‌ره ک، موسیقی اینجه صنعت دونیاسینی درین حئیرتلره دالدیرمیشیدیر . هفته‌ده ایكی گون بئله بیر موحتشم وئریلیشلرین یایينلانماسی میلیونلار آزربایجانلی عايیله‌لری تئلئویزیون اطرافینا توپلایاراق، حتتا موسیقینی حرام سانانلاری بئله اؤزونه جلب ائتمیشدیر . بیر میللتین اَن تمیز و اینجه دویغولارینی ترننوم ائده ن موغاملارین گنج و یئنی یئتمه قیزلارین و اوغلانلارین ایفاسیندا دینله‌ نیلمه‌سی، 21 جی عصرده اکثر میللتلرین جاوانلاری طرفیندن اؤز میللی موسیقیلرینین اونودولماسینا عيبرت اولاراق بیر داها ايثبات ائتدی کی، هر میللتین دٶولتی‌نین میللی ایرثلرینه گؤسته ردیيی قایغی‌لار او میللتین میللی معنوی ثروتی‌نین قورنماسیندا و اينکیشافیندا چوخ درین تأثیری واردیر .

بئله بیر قیيمتلی ایمکانلاردان محروم قالان گونئی آزربایجان میللتی، موغام موسابيقه‌لری وئریلیشلریندن نه‌اینکی آنا سودو کیمی فایدالانیرلار، بلکه ناصر عطاپور، فرهاد ابراهیمی کیمی یوزلر نفر ایفاچی و خواننده‌ لری سیناق مئیدانینا گؤنده‌ ره‌ ره ک، اؤز خزینه ‌سینده بسله‌ نه ن‌ درین ايستئعدادلاری نومایيشه قویموشدور. هامی بیلیر کی فرهاد ابراهیمی و ناصر عطاپور کیمی مینلر ايستئعداد گونئی آزربایجانین بوتون شهه ر و کندلرینده یئتیشه ‌ره ک حسن دمیرچی، علی فرشباف، مرحوم علی آقا سلیمی، علی آقا دادستان پور، ماحمود شاطریان، و یوزلر گنج بسته کارلار و معلليملر طرفیندن شنلیک‌لره و میللی مراسیملره تقدیم ائتمیشلر و ائدیلمکده‌دیر.

گونئی آزربایجانین موسیقی طالئعی‌نین اللی ایللیک تاریخی‌نین جانلی شاهیدی کیمی ائعتيراف ائمه لی‌ یه م کی پیشه‌وری حرکاتی قانلی فاجيعه لرله داغیدیلدیقدان سونرا آزربایجان موسیقیسی کسکین یاساغا اوغرادی، فارسلار و ائرمنیلر آزربایجان موسیقیسينی ایفلاسا اوغراتدیلار، آزربایجان موغاملاریندان و رقصلریندن اثر قالمادی. اگر تئهراندا تخمینن سربست یاشایان علی آقا سلیمی، علی آقا دادستان پور، صفر علی جاوید، اسماعیل چشم آذر، عادل آخوندزاده، محرم بسیم، اردبیللی فریدون و جمشید قارداشلاری، حسن سیروس، رحمان اسداللهی، وحید اسداللهی کیمی ایفاچیلار و بسته‌کارلار سارا، راحله، شورا، یدالله زیوه، هدایت محمدزاده، اباذر، فاطما زرگری، ولی واحد، اسکندر، علیمحمد آغازی، ولی قاسمی، حمید عبادی، هلال کیمی خواننده‌لر و موغّننی‌لر، بهمن، مامد، جیران زرگری کیمی رقص اوستالاری، اسکندر، پُلی، قوباد و سایيره کیمی رققاصلار اولماسایدیلار، تئهران و تبریز تئلئویزیونوندا بیرینجی دفعه اولاراق شخصن اونلاردان فایدالانماغی باجارا بیلمه ‌سه ‌یدیم، هله ده گونئی آزربایجان موغاملاری بسته‌کار اثرلری، آشیق ماهنیلاری بو سویيه‌ ده اينکیشاف ائتمه‌ میشدیر.

من بو تشببوثو اؤزومه فخر حئساب ائدیره‌ م کی بیرینجی دفعه اولاراق 5 وئریلیش یاریم ساعاتلیق پيروقرام آزربایجان رقص، موغام و آشیق موسیقیسينی ترتیباتچیلق ائدره ره ک 40 ابل بوندان اه وول تئهران تئلئویزیونوندان و اوندان اه وول 46 ایل بوندان اه وول آشیق موسیقیسينی و شیمالی آزربایجان موغام هاوالارینی تبریز رادیو و تئلئویزیونوندان یایمیشام .

منوچهر عزیزی ( هارای )
24/08/86
تبریز

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



از انجمن هاي اسلامي تا جنبش دانشجويي آذربايجان
-------------------------------------------------------------------------------
اوختاي يورد سئون
-------------------------------------------------------------------------------
سال ها پيش در گير و دار اصلاحات و دوم خرداد كه بعنوان يك فعال جوان كم تجربه آذربايجاني در انجمن اسلامي دانشجويان قدم گذارده و براي پيش برد فعاليت هاي هويت طلبلنه آذرابجاني مجبور به جلب تاييد و حمايت اصلاح طلبان بودم ، شاي تصور چنين روزهايي برايم بسي دشوار و دور از ذهن مي بود.روزهايي كه ديگر اثري از فعاليت هاي روشن فكري و اصلاح طلبي تهران محور گذته نيست ولي حركت ملي آذربايجان با رشد روزافزون خود مي رود كه بعنوان مهمترين و تاثيرگذارترين جريان خودجوش نه تنها در آذربايجان بلكه ايران مبتكر گفتمان جديدي در ادبيات فرهنگي و سياسي منطقه باشد.

اينك اصلاح طلبي و تمامي مبارزاتي كه در جهت پيشرفت و سعادت ايران اما بدون در نظر گرفتن واقعيت هاي ملي موجود انجام مي گرفت،روز به روز به انفعال و نا اميدي كشيده مي شود و البته هميشه تاريخ يكصدساله ليران نيز چنين بوده است.چرا كه هميشه بنيان تعريف ايران و هويت ايراني از سوي دلسوزان آن عرصه ، نادرست و غير واقعي و مسائي با فارس گرايي و انكار موجوديت ملل غير فارس خصوصا مليون ها تورك زبان ايران بوده است و اين مهمترين دليل براي ناكامي ميهن پرستي (بخوانيد پان فارسيسم) در جهت بسيج تمام نيروهاي اجتماعي و سياسي ساكنين ايران در دستيابي به ايراني آباد و آزاد بوده است. امروز ديگر طراحان پان فارسيسم و حاميان سياست هاي ضد فرهنگي ترك ستيز در لباس ايران دوستي و وحدت ملي قادر به همراه كردن توده ملت آذربايجان خصوصا نخبگان و دانشجويان آذربايجان با سياست هاي ديكته شده مركز نخواهند بود.بيگاري و خدمتي كه لازمه آن بيگانگي از خود و ملت خويش و شيفتگي نسبت به زبان ، فرهنگ و هويت مركزنشينان و به تبع آن تلاش در خوش خدمتي به آنان است.امروز دانشجي آذربايجاني با آگاهي از تاريخ و موجوديت ملي خويش و با اعتقاد و افتخار به هويت تركي خود ، با اصل قرار دادن سعادت ملي آذربايجان ، با فيلتر منافع ملي آذربايجان به تمامي رويدادها و جريانات مي نگرد و حاضر نيست بازيگر سناريويي باشد كه ديكته شده ديگران و تنها تامين كننده منافع آنان و زمينه ساز حاكميت بي چون و چراي آنان بر طالع ملتش باشد. آري حركت هويت جوي آذربايجان به دنبال ارائه و رسميت بخشيدن به تعريف جديدي از ايران است ، تعريفي كه نه بر اساس زبان ، تاريخ ، فرهنگ و هويت اقليتي واحد و تامين كننده منافع حاكميت بي چون و چراي فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي و سياسي آنان كه در برگيرنده مؤلفه هاي هويتي تمامي ملل ساكن ايران و به تبع آن متضمن برابري و تقسيم عادلانه منابع اجتماعي ، اقتصادي و سياسي آن به نسبت جمعيتي ملل و متناسب با پتانسيل ها و حقوق حقه آنان باشد.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



تهران برای ترکها نا امن شده است
-------------------------------------------------------------------------------
احسان آستارالی
-------------------------------------------------------------------------------
دستگری فعالان سیاسی، حقوق بشری، دانشجویئ و در کل مدافعان بی دفاع آذربایجان در تهران با شدت و حدت ادامه دارد و با گذشت چندین ماه از دستگیریهای گسترده فعالان حقوق بشری و سیاسی در زنجان دولت فارسگرای تهران بدون توجه به حقوق بشر فعالان ملی آذربایجان در تهران را به حبس می برد و حق گرفتن وکیل و داشتن دادگاه عادلانه را هم از آنها می گیرد.

اولین یورش ماموران امنیتی به فعالان ملی در تهران از اواسط تابستان با دستگیر وکیل صالح کامرانی در کرج صورت گرفت و بعد از آن فعالان ملی آذربایجان به صورت سریالی یکی بعد از دیگری به محبس برده شده اند عبدالله عباسی جوان، دکتر محمد علی حیدری، یعقوب سالکی نیا(ایلقار مرندلی)، محمد نصرتی، سید قاسم سیدین زاده از جمله افرادی هستند که توسط توسط نیروهای امنیتی به صورت غیر قانونی دستگیر شده و به زندان اوین برده شده اند و تابحال هیچ کدام از این افراد نتوانسته اند برای خود وکیل بگیرند و بعضی از این افراد هم نتوانسته اند با خانواده خویش ملاقات داشته باشند.

اولین دستگری گسترده ترکها در تهران به اردیبهشت سال 1383بر می گردد که با یورش نیروهای امنیتی به خانه یکی از فعالان ملی با دستگیری ابراهیم جعفرزاده و جمعی دیگر از فعالان ملی و همچنین دستگیر تعدادی از فعالان ملی به همراه فرزاد صمدلی در روز 24 آوریل 1383 در جلو کلیسای سرکیس صورت گرفت که در آن زمان طوفانی به پا کرد و اخبار دستگیری گسترده ترکها در تهران در صدر اخبار قرار گرفت و افزوده شدن مساله ترک-فارس-ارمنی به این مساله هم جاذبه خاصی داده بود فضای نسبتا باز آن روز موجب شد که افکار عمومی به این دستگیریها عکس العمل نشان دهد و دولت مجبور شد که هر چه زودتر فعالان ملی را که بیش از 10 نفر بودند آزاد کند

این نوع دستگیری ها حکومت های بلوک شرق را در ذهن تداعی می کند که نیروهای امنیتی آن حکومتها با دستگیری یک نفر تمامی دوستان و فامیل آن فرد را در مدت زمان کوتاهی دستگیر می کرد تا اطلاعاتی از آنها بگیرد و این دستیگریها به هیچ قانونی مبتنی نبود بسیاری از مواقع دیده می شد که افرادی را دستیگر کرده اند که هیچ خبری از ماجرا نداشته و سالها بدون اینکه تفهیم اتهام شود در زندان می ماند بعدا بدون اینکه عذری خواسته شود فرد یا افراد را آزاد می کردند این بی قانونی و بی احترامی به نوع انسان یادگار این حکومتهای کمونیستی و فاشیستی است که امروزه در جمهوری اسلامی هم بکار گرفته شده است.



قصد حاکمیت از این دستیگریها هرچه باشد ولی حرکت ملی نشان داده است که بیدی نیست با این بادها بلرزد و حاکمیت هرچقدر فشار غیر قانونی و نامشروع خویش را بر فعالان ملی در تهران زیاد کند حرکت ملی قویتر و جهانی تر می شود، گسترش حرکت ملی از بطن آذربایجان به تهران و دیگر استانهای ممالک محروسه نشان از رشد فزاینده افکار ملی در میان ترکهای ساکن در جغرافیای ممالک محروسه دارد در این مساله اگر امروزه تهران برای فعالان سیاسی ترک نا امن شده ولی یک برگ موفقیت برای حرکت ملی و فعالان ملی است چرا که حرکت ملی جنگ را از خانه خویش به خانه دشمن آورده است در خانه حریف به مبارزه با دشمن می پردازد این یکی از تاکتیکهای مبارزاتی است که فعالان ملی به صورت سیال، مبارزه را از بطن آذربایجان به حاشیه ها برده وحریف را در این مراکز مشغول کرده است، این سیاست باید ادامه داشته باشد از سویوق بولاق(مهاباد)، قزوین گرفته تا ساوه و انزلی و رشت هم به این مساله باید بپیوندند و حاکمیت از جاهای مختلف باید تحت فشار قرار گیرد و در جاهای متعدد باید مشغول شود دیگر نباید ما در خانه خویش با حریف مبارزه کنیم و انرژی خویش را تحلیل ببریم باید نقاط مختلف مبارزاتی فعال شوند از جمله قشقایستان هم برای این مساله دارای پتانسیل زیادی است باید این نقطه را هم فعال کرد و به جمع مبارزات ترکها پبوند زد در هر شهری که ترکها زندگی می کنند باید فعالیت ملی زیادتر شود و سیالیت مبارزه حریف را خسته کند نا امن شدن تهران برای فعالان ملی نباید ما را بترساند در عوض باید فعالیت در این نقطه را زیادتر کرد و حومه تهران و مراکز ترک نشین اطراف تهران را هم باید به میدان مبارزاتی فعالان ملی تبدیل شود اگر بیداری ملی را در این مناطق تقویت کنیم حاکمیت مجبور خواهد شد واقعیت حرکت ملی را به عنوان یک واقعیت سیاسی بپذیرد و قبول این واقعیت شکستی بر حاکمیت تلقی خواهد شد و حرکت ملی یکی یکی خاکریزها را فتح خواهد کرد و سنگر به سنگر پافارسیستها را عقب خواهد راند چگونه که تابحال فعالان ملی با حرکت مدنی خویش توانسته اند حاکمیت را عقب برانند و ورقهای زرینی بر مبارزات ملی خویش بیافزایند.


Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



گونئی آذربایجان اویرنجی حرکاتیندا یئته نک لر و یئترسیزلیک لر
-------------------------------------------------------------------------------
احسان تبریزلی
-------------------------------------------------------------------------------
(هئچ زامان اونوتمایاجاغیم رضا عباسی قارداشیما سوندوم)

گیریش

بو یازیدا قیساجا اویرنجی حرکاتی نین یارانیش و دئیشمه سوره جی اله آلینیب، آذربایجان میللی حرکتی یارانیشیندا اولان رولو دارتیشیلاجاقدیر. یازی دا اویرنجی لرین یئته نک لری و یئترسیزلیک لری نده نلری اوزه رینده دورولاجاقدیر و گله جه یه ایلشکین پلانلارا گوز آتیلاجاقدیر.

گونئی آذربایجان اویرنجی حرکاتی نئجه یاراندی؟

هر بیر دموکراتیک توپلومدا گئنل اولاراق اویرنجی لر بللی بیر فیکیر و دوشونجه سیستمینه مالیک اولان سیاسی پارتی لرین اوزانتی سی اولاراق اونیورسیته لرده سیاسی دوزه نه قارشی چیخارکن پارتیالارین گنج قوللارین تشکیل ائده ر لر. بئله بیر توپلومدا اویرنجی لر اونیورسیته دیشیندا اولان آیدین لاردان ایلهام آلاراق اونلارین فیکیر و دوشونجه لرینی توپلوم ایچره گوتوروب کوتله ایله پایلاشارلار. آما آذربایجاندا اویرنجی حرکاتی اولوشومو بو سوره جی کئچیرمه میشدیر. بونون ایسه بللی نده نلری واردیر. مشروطه دونمینده ن بو طرفه آذربایجان آیدینلارینین هر تورلو دموکراتیک دئیشیم لره ایلیشکین چابالاری اوغورسوزلوقلا نتیجه لنمیشدیر. رحمتلیک شیخ محمد خیابانی و پیشه وری حرکاتی چوخ آجیناجاقلی شکیلده اورتادان قالدیریلمیشدیر. تکجه پیشه وری حرکاتیندا 25000 ده ن آرتیق انسان شهید اولموشدور. سون دونم لرده ایسه هر تورلو توپلومسال دئیشمه یه یونه لیک حرکتلر وحشیجه سینه دوردورولموش و هئچ زامان آذربایجاندا میللی آیدین طبقه سی نین یارانماسینا ایذین وئریلمه میشدیر. ایران ایسلام انقلابی ایسه سول دوشونجه لی و سیاسی ایسلام چی لار الی ایله ثمره چاتسادا چوخ آز زاماندا بیر آنتی دموکراتیک و ارتجاعی سیستمه دونوشموش و هر تورلو اویرنجی و آیدین ایلیشکی لرینی اورتادان قالدیرمیشدیر. بئله بیر دورومدا اویرنجی لر آراسیندا فیکیر یوخسونلوغو اورتایا چیخاراق میللی چیخارلار آدینا کیمسه دوشونمه میشدیر. بو آجیناجاقلی سوره ج ایران و عراق ساواشینین سونونا قده ر آشاغی- یوخاری دوام ائتمیشدیر. ساواشدان سونرا آچیلان آزاجیق اتمسفر و داها اونملی سی کئچمیش شوروی دولتینین داغیلماسی و آذربایجان جمهوریتی نین باغیمسیزلیغی و ائلچی بی کیمی حقیقی میلیتچی لرین ایش باشینا گلمه سی ایله گونئی آذربایجاندا اویرنجی لرده دوشونمه یه باشلامیشلار. دوشونمه یه باشلایان اویرنجی لر گئری یه باخارکن هئچ بیر میللی آیدینی گورمه میشلر و ائله اونا گوره ده اویرنجی یوردلاریندا اوز- اوزلرینه دوشونمه یه، استراتژی بلیرله مه یه و میللی کیملیکلرینده ن یئنی بیر آنلام چیخارماغا جهد گوسترمیشلر. آذربایجان-ائرمنیستان ساواشی و خوجالی تراژدیسی و ایرانین بو ساوشدا ظالیم ائرمنی لرده ن یانا اولماسی، میللی دوشونجه نی ده اونیورسیته لرده داها درین بیر حاله گتیرمیشدیر. یاواش- یاواش اویرنجی لریمیزده میللی دوشونجه دالغاسی یارانمیش و اوزونو 70- لی ایللرین گوستری لرینده آچیقجاسینا اورتایا قویموشدور. تبریز، ارومیه و تهران اونیورسیته لرینده اولان گوستری لر اویرنجی لری بیر آرایا گتیرمه گی باشارمیشدیر. گوستری لرین ان باشیندا گئده ن 19 اردیبهشت 1374 اولایی تام معنادا یئنی بیر سوره جین باشلانیشی اولاراق اویرنجی گونو آدیلا تانیملانمیش دیر. هر کسه بللی اولدوغو کیمی بو گونده تبریز اویرنجی لری آغیر باسقی اولماسینا باخمایاراق جسارتله سیاسی دوزه نه قارشی اوز میللی کیملیک لرینی قوروماق آماجی ایله اونیورسیته قارشیسندا بویوک گوستری دوزه نله میشلر. گوستری نین اساس آماجی ایراندا اولان آپارتاید دوشونجه سیستمینه جیددی اعتراض اولاراق ده یرلندیریله بیلیر. بویوک بو گوستری پلیس واطلاعات آژانلاری طرفینده ن باسدیریلسادا تکرار کوزه رمه یه باشلادی و اون ایل اوزه رینده ن کئچمه ده ن بویوک بیر افتخار و دونوش نوقطه سینه چئوریلدی. حتی او گونه قده ر آذربایجان اویرنجی لری آراسیندا تام معنی دا سیاسی و میللی ادبیات گلیشمه میش حالا اویرنجی لر بیر فیکیر پوزغونلوغو ایچینده اولموشلار. بو اولایلارین آردیندان اویرنجی لر اونیورسیته لرده یئنی بیر دوشونجه سیستمی اورتایا قویاراق هم حرکتین آیدینی و هم مئیدانلاردا یوروین کیشی لری اولدولار. اونیورسیته لرده اویرنجی لر یازماغا و یاراتماغا باشلادیلار و آذربایجان مرکزلی دوشونجه سیستمیینی یئنی ده ن برپا ائتمه گه جهد گوستردیلر. ماذون اولانلار ایسه ائشیکده اویرنجی لر له بیرلیکده آذربایجان میللی حرکتین تمل لرینی قویماغا باشلادیلار. بو دورون اونودلماز کیشی لرینده ن اولان رحمتلیک پرفسور دوکتور محمد تقی زهتابی جنابلاری اویرنجی لرین فیکیرلرینین اولوشومو و دوزه نله نمه سینده اینانیلماز رولو اولموشدور. اونون گله جه یه ایلیشکین فیکیرلری و دوشونجه یه وئردیگی اوستونلوک نتیجه سینده اویرنجی لر داها آرتیق اوخویوب، دوشونوب و یاراتماغا دوغرو یونه لدیلر. ساغلام دوشونجه سیستمی نین بینوره سینی موحکم لندیرمکده سایین دوکتور زهتابی نین اونودلماز رولو اولموشدور. اویرنجی لر اونو ایلهام قایناغی اولاراق گورموشلر و طلب ائتدیگی دوغرولتودا آدیملامیشلار(اونو هر زامان اوره گیمیزده یاشاداجاغیق). 80- لی ایللرده اویرنجی حرکاتی میللی حرکتین اون سیراسیندا یئنی بیر آیدین طبقه سی یارتماغی باشاریر. بو آیدین طبقه اوزونو توپلانتی لاردا، یازدیغی یازی لاردا، کئچیردیگی کنفرانسلاردا و ان سون اویرنجی سل درگی لرده اورتایا قویور. اویرنجی دوشونجه سی اونیورسیته لرده ن ائشیگه آشیب- داشیر و بئله لیکله آذربایجان میللی حرکتی سیاسی آلانا گیرمیش اولور. اویرنجی حرکاتی نین اوزه للیکلری اونیورسیته اورتامی گنج لرین توپلانان یئری دیر. اویرنجی یاتقخانا و یوردلاریندا گئج ساعتلارا قده ر یاتمایان اویرنجی لر بیر آرایا گلدیکده فیکیرلری اویره نیر و یئنی فیکیرلر یاراتماغا باشلارلار و سیاسی دوزه نه قارشی اعتراضلارا باشلارلار. آذربایجان توپلوموندا اولان مین بیر ظولمون نده نلرینی سیاسی دوزه نین فاشیستی داورانیشلاریندان قایناقلاندیغینی آنلایانلار اوز میللی وارلیقلارینا سویکه نه ره ک موباریزه یه باشلاییرلار. اونلار عدالتچی، اوزگورلوک سئو ه ن، تام ایده آلیست و اولدوقجا سیاسی اویونلاردان اوزاق میللی وارلیقلارینی قوروماغا چالیشیرلار. اونلار اوزلری دوشونور، یارادیر و عمل ائدیرلر. اویرنجی حرکاتینین اوزه للیکلری اونون تمیزلیگی و اخلاقی داورانیشلاری دیر. باغیمسیز اولان بو حرکت صداقت و دوزلویون دیشیندا اولان هر تورلو دیکتاتوری یایا قارشی دورور و مدرن بیر گله جه گین اوزه للیک لری و خریطه سینی میللتینه چیزمه گه باشلاییر. عائله ده ن اوزاق دوشن گنج لر مینلر بدبخت لیگین نده نی نی، توپلومسال سورونلارین و اقتصادی گئری قالمانین سبب لرینی ارتجاعی حاکیمیت ده گوره ره ک، اوزگورجه سینه اوزونه مخصوص و اوزونه یاراشان بیر دوزه نی قورماغا چالیشیر. 2-1 اویرنجی حرکاتی نین یئتنک لری اویرنجی لرین عائله ایچره اقتصادی سوروملولوقلارینین اولماماسی، گنج و انرژیک یاشلاردا اولمالاری، توپلو حالینده یاشامالاری، ایده آلیست لیک لری، یئنی دوشونجه قایناقلاری ایله اولان یاخین ایلیشکی لری و گله جه یه دوغرو مدرن بیر یاشام قورما آرزوسو اونلارین یئنی بیر حرکت باشلامالارینا زمین یارادیر. اونلار راحتجا سینا بیر-بیر لرینین دیلینی تاپیر، تمناسیز چالیشیر و بیرلیک قورا بیلیرلر. سون ایللرده اونلارین بو اوزه للیکلری نده نی ایله چوخ گوزه ل و ساغلام فیکیرلر اویرنجی سل درگی لر چرچیوه سینده یارانماغا باشلادی. اویرنجی لر ملتین اعتماد و گوونی نی راحتجاسینا قازانیر و میللته اومود قایناغی اولورلار. اونلار عائله ایچره یاراتدیقلاری فیکیرلری پایلاشیر و میللی اویانیش سوره جی نی سورعتله ایره لی گوتورورلر. اونیورسیته اورتامی و توپلو حالدا اولماقلاری گوونلیک گوجلری طرفینده ن اونلارین سس لرینی راحات راحات بوغماغا ایذین وئرمیر. داها دوغروسو اویرنجی اونیورسیته ده ائشیکده ن زیاده گوونلی دیر و ائله اونا گوره قورخمادان اوز فیکیرلرین اورتایا قویور و زامانیندا گره کن گوستری لره قاتیلیر. 2-2 اویرنجی حرکاتی نین یئترسیزلیک لری چوخ تاسف اولسون کی یورد دیشیندا بعضی سیاسی لرین و یا داها دوغروسو سیاسی ادا چیخارتماغا چالیشانلارین نوماینده لری اویرنجی لرین دوم-دورو دویغولاریندان سو ء استفاده ائده رک اونلاری اونیورسیته لرده اوز قوندارما تشکیلاتلارینین اوزانتی لاری کیمی گورمک ایسته ییرلر و بئله لیکله اویرنجی حرکاتیندا اولان او باغیمسیز اوزه للیگین زده له مه یه چالیشیرلار. اونلار تام معنادا باشاری سیز اولسالاردا زامان-زامان اویرنجی لر آراسیندا قوپوق لوقلارا نده ن اولورلار. اویرنجی حرکاتی نین چوغونلوقدا اولان کسیمی بو موضوع یا سویوق قانلی یاناشسادا ایستر- ایسته مز گوجونون بیر قیسمتی نی دوشمن یوخ بلکه جاهیل دوستلارین توطئه لرین خنثی ائتمک و یانلیش دوشونجه لری گیدرمه یه چالیشیرلار. سون زامانلاردا اوزه للیکله اویرنجی سل درگی لرین قاپانماسی ایله اویرنجی لر آراسیندا یازیب یاراتماغا اولان هوس آزالمیشدیر. بعضی ائتگین اویرنجی سل تشکیلات لارین ایچلرینه قاپانمالاری دا بونو داها آرتیق شیددت له میشدیر. اویرنجی لریمیز هر زامان اوخویوب یئنه اوخویوب و سونرا یازارکن فیکیر یاراتمالی دیرلار. اینترنت اورتامیندا آرتان فیلترینگ ایسه اویرنجی لرین قیسما ده اولورسا اولسون یئنی دوشونجه و اولای لاردان خبرسیز قالماسینا نده ن اولموشدور. بو فیلترینگ و مانع لر هئچده تصادفی دئییل دیر. اویرنجی لریمیز ده یرلی یازیلاری اوز آرالاریندا کپی ائدیب پایلاشما ایله آزاجیق دا اولسون بو مانع لره غلبه ائده بیلرلر. اویرنجی حرکاتی سیاسی کادرولار یئتیشدیرمکده ده چوخ زورلوق چکمک ده دیر. گونده ن گونه گوجلشن میللی حرکتیمیزه یئتنک لی کادرولار گره کیر. اویرنجی حرکاتی فعاللاری ایله ماذون لار آراسیندا اولان قوپوقلوق بئله بیر کادرولارین یارانماسینا ایذین وئرمیر. اونیوریسیته ده اولان حراست و دیشاریدا اولان اطلاعات قوه لری اویرنجی لرین هر تورلو درنک و اورگوت یارتماسیندان اندیشه لی و بونا اصلا ایذین وئرمیرلر. سون گونلرده بیر نئچه اویرنجی سل در گیسینین و تشکیلاتینین(آرمان، جمعیت اسلامی و ادبی انجمنلر...) قاپانماسینا سوزوموزه ان بویوک ثبوت دور. اویرنجی لرین بئله بیر چتین لیک لری قارشی لاریندان گوتورمه لری و یئنی اورگوتلنمه یوللارینی تاپمالی دیرلار. ان آزیندان اینترنت اورتامیندا هله لیک بئله بیر هدفه چاتا بیلمک اولور. گله جه یه دوغرو اویرنجی حرکاتی استراتژیک شوعارینی گله جه یه یونه لیک سئچه سه ده جیددی اولاراق گله جه یه آچیق-آیدین بیر پلان اورتایا قویمامیشدیر. دوزدور اویرنجی حرکاتی بیر سیاسی پارتی دئییل دیر، آما ان آزیندان پارتی لره گله جکله ایلگیلی اونری لر و قیکیرلر وئره بیلیر. بو دا حرکاتین باغیمسیزلیغین زده له مز. اویرنجی لر بیلیمسل چالیشمالارلا گله جه یه گئده ن یوللاری کاغیذ اوزه رینده اولسون بئله چیزه بیلرلر. گله جکده یونه تیجی کادرولارین اوزه للیک لرین تانیملاییب، اونا زمین حاضیرلامالیدیرلار. ایندی ده ن گله جک آذربایجانین مودورلرین یارادیب، یئتیشدیرمه لی دیرلر. آذربایجان اویرنجی حرکاتی نین دموکرات، اوزگور، سکولار و گلیشمیش بیر آذربایجان آرزوسوندا اولماغی یئترلی دئییل دیر. اویرنجی حرکاتی کیچیک هدفلر اوزه رینده اوداقلاناراق اونلاری اله گئچیرمک له اوزلرینه و توپلوما مورال و انگیزه-هیجان وئره بیلیر. مدنی بیر فعالیت اورتامیندا اولان اویرنجی لر گئنیش قاپسامدا ان آزی" تورک دیلی نین رسمی اولماسی" نی اون پلانا قویا بیلرلر. نئجه کی اسفندین ایکی سینده ده آزدا اولسا بئله بونا شاهید اولدوق. بلکه 19 اردیبهشت اولان اویرنجی گونو بیر یئنی باشلانیش موژده سینی وئردی. بلکه اویرنجی لر بیر داها دونیانین باخیشینی آذربایجانا یونلده بیلدیلر.

هادی یولداشلار گله جه یه دوغرو. چونکو گله جک بیزیمدیر

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



جنبش دانشجويي آذربايجان؛ افق هاي پيش رو
-------------------------------------------------------------------------------
كاظم عباسي
-------------------------------------------------------------------------------
میللی شورا- چهار شنبه23 آبان ماه: اين مقاله در ويژه نامه جنبش دانشجويي آذربايجان نشريه دانشجويي آراز دانشگاه تبريز به چاپ رسيده است.

با وجود اين كه جامعه از مجموعه انسان‌ها تشكيل شده است ولي كليت آن ويژگي‌هاي جديدي يافته است كه آن را از مجموعه افراد تشكيل دهنده اش فراتر مي‌برد. اين پديده جديد و متفاوت از اجزاي تشكيل دهنده اش قانونمندي‌هاي خاص خود را داراست كه در حوزه علوم اجتماعي مورد بحث و كنكاش قرار مي گيرند. يكي از وجوه هر جامعه انساني تداوم و ثبات و انسجام آن است كه حاصل كاركرد عوامل مختلفي همچون، نظام ارزشي حاكم بر جامعه، نظام فرهنگي، قضايي، سياسي، اقتصادي و ... محسوب مي شود. اعضاي جامعه و بخش هاي مختلف آن به دليل كاركرد بعضي از اجزاء با ساير بخش ها و با كليت جامعه هم راستا بوده و در وضعيت تفاهم و توافق قرار مي گيرند. در كنار يك چنين توافقي، صورتي متفاوت از جامعه قابل ترسيم است كه از كشمكش حكايت مي كند. جوامع، فارغ از مكان و زمان، همواره حدي از تضاد و تعارض را در دامن خود دارند. پرداختن به موضوع تضاد در جوامع انساني از چنان اهميتي برخوردار است كه بخشي از نظريه پردازان عرصه اجتماع، چارچوب نظري خود را با محوريت كشمكش‌هاي اجتماعي ساخته و پرداخته‌اند.

جامعه، به عنوان پديده اي واحد و يگانه، از ماهيتي پويا برخوردار است. جوامع با گذشت زمان تغيير كرده و كيفيت‌هاي نويني را از خود بروز مي دهند. بنابراين تغيير، ذاتي تمام جوامع انساني است و ماهيت پوياي آن را رقم مي‌زند. عوامل مختلفي، كه در عرصه هاي متفاوت علمي مورد مطالعه قرار مي گيرند، به عنوان علت استحاله جوامع مطرح شده اند. عوامل مزبور از سرچشمه هاي متعددي آب مي خورند. تغييرات تكنولوژيك، تغييرات فرهنگي، دگرگوني در چارچوب اعتقادي جامعه، تحولات محيط طبيعي، تغييرات عرصه اقتصاد، تحول نظام سياسي، دگرگوني ساختار طبقاتي و بسياري از عوامل ديگر دست به دست هم داده اند تا از جامعه انساني، صورتي منعطف و نرم ترسيم شود. يكي از عمده ترين عوامل تغيير در جوامع عبارت بوده است از جنبش هاي اجتماعي.

جنبش هاي اجتماعي زماني متجلي مي شوند كه بخشي از اعضاي سازمان يافته جامعه در صدد برمي آيند تا در يكي از عرصه هاي اجتماعي منشاء تغيير شوند يا از تغييرات در حال وقوع جلوگيري كنند. با توجه به اينكه جنبش هاي اجتماعي از پايداري بالاتري برخوردارند بنابراين از بعضي رفتارهاي جمعي همچون اعتراض هاي پراكنده، آشوب و شورش متمايز مي شوند. اگر اوضاع اجتماعي به گونه اي باشد كه افراد احساس ناامني، بي قراري، تنهايي، سرخوردگي و بيگانگي كنند و در يك كلام نسبت به بخشي از كاركردهاي جامعه انتقاد داشته باشند براي پاسخگويي به اين مسائل در جنبش هاي اجتماعي شركت مي كنند.

ايران سرزميني بوده است كه در تاريخ صد ساله اخير خود، جنبش هاي اجتماعي مختلفي را شاهد بوده، كه در حقيقت از زمان شروع حركت به سوي مدرنيسم و ايجاد نهادهاي جديد روي داده اند. بخشي از اين جنبش‌ها باتوجه به خاستگاه آن و پايگاه اجتماعي اعضايش، تحت عنوان جنبش‌هاي دانشجويي مورد مطالعه قرار مي گيرند. جنبش‌هاي دانشجويي كه عمدتا از اواخر دهه 1320 و از زمان مشاركت دانشجويان در ماجراي ملي شدن صنعت نفت آغاز شده است يك محور و هدف عمده داشته اند و آن بسط نهادهاي دمكراتيك و توسعه سياسي- اجتماعي بوده است. در كنار اين چشم انداز عمومي، بخشي از دانشجويان نيز كه از نظر خاستگاه قوميتي، غير فارس بوده اند يكي از راه‌هاي تحقق جامعه دمكراتيك و مدني را در پرداختن به موضوع قوميت‌هاي ايراني يافته‌اند و از اين دريچه به فعاليت سياسي- اجتماعي نگريسته و بخشي از جنبش دانشجويي ايران را تشكيل داده‌اند.

سياست‌هاي قومي پهلوي اول كه با هدف امحاي قوميت‌ها و تغيير ماهيت اساسا چندگون جامعه به سوي همگوني كذايي تكوين يافته بود و طي سال‌هاي متمادي از طرف ساير دولتمردان نيز تداوم پيدا كرد عامل شكل‌گيري جنبش‌هاي اجتماعي با اهداف ويژه بوده است. هرچند كه جنبش‌هاي دانشجويي قوميت‌خواه در دوران قبل از انقلاب اسلامي عموما در حاشيه ايدئولوژي‌هاي كلاني همچون ايدئولوژي‌هاي چپ نمود يافته بودند ولي بعد از انقلاب و در دوران پس از جنگ با عراق دانشگاه‌هاي كشور و ابتدا دانشگاه‌هاي پايتخت بستر شكل‌گيري جنبش نويني بودند كه قوميت‌خواهي و عدالت‌طلبي قومي محور اصلي، و نه حاشيه‌اي، در آن‌ها بوده است. بنابراين جنبش دانشجويي آذربايجان را چنين تعريف مي كنيم كه شركت كنندگان در آن، فارغ از محل تحصيل و موقعيت جغرافيايي دانشگاه، آذربايجانياني مي باشند كه موازي با جنبش دانشجويي سراسري دمكراتيك خواه، خواهان ايجاد فضايي مناسب براي تنفس قوميت‌ها هستند.

تمام جنبش‌هاي اجتماعي با دو ويژگي مورد شناسايي قرار مي گيرند: ايدئولوژي و استراتژي. ايدئولوژي جنبش عامل گردهم آمدن اعضاي جنبش است، چرا كه ايدئولوژي نه تنها وضع اجتماعي موجود را مورد انتقاد قرار مي دهد بلكه اهداف جنبش و روش‌هاي نيل به آنها را نيز روشن مي سازد. برنامه‌هايي كه جنبش‌هاي اجتماعي براي رسيدن به اهداف خود در پيش مي گيرند بسيار متنوع است و طيفي از تحصن‌هاي بدون خشونت، تظاهرات آرام يا خشونت‌آميز، ترور و انهدام اموال دولتي را دربرمي گيرد. جنبش دانشجويي آذربايجان تاكنون به صورت مدون و مشخص به چهارچوب ايدئولوژيك خود نپرداخته و استراتژي آن نيز باوجود انعطاف پذيري بالاي آن هنوز مورد بحث و مطالعه قرار نگرفته است. هم اينك جنبش دانشجويي آذربايجان در اغلب دانشگاه‌هاي ايران براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود براساس برنامه‌هاي مشخص و ثابتي عمل مي كند: تشكيل انجمن‌هاي ادبي، برپايي كلاس‌هاي زبان و ادبيات تركي آذربايجاني به صورت فوق برنامه در دانشگاه‌ها، برپايي كلاس‌هاي آموزش موسيقي، تشكيل نمايشگاه‌هاي مختلف با موضوعات متفاوت، انتشار بولتن‌ها و مجلات دانشجويي. عليرغم اهميت بسيار بالا و والاي برنامه‌هاي فوق الذكر، يك جنبش اجتماعي موفق به چيزي فراتر از يك سري برنامه‌هاي پراكنده نياز دارد.

تولد و سير تكاملي جنبش‌هاي اجتماعي مواردي بوده اند كه از طرف علماي علوم اجتماعي مورد مطالعه قرار مي گيرند. مرحله "ناآرامي" اولين مرحله در شكل‌گيري جنبش‌ها محسوب مي‌شود. در اين مرحله نسبت به كاركرد بخشي از نظام حاكم و يا كليت آن نوعي نارضايي عمومي ابراز شده و انتقادهايي طرح مي‌گردند. "برانگيختگي" دومين مرحله هر جنبش اجتماعي است كه طي آن افراد ناراضي گردهم مي‌آيند. در سومين مرحله يعني مرحله "قالب‌ريزي" افرادي كه گردهم آمده‌اند ساختارهاي نويني را ايجاد مي كنند و به شفاف سازي اهداف جنبش مي پردازند. البته همه جنبش‌هاي اجتماعي داراي الگوي پيشرفت يكساني نيستند. با اينكه تمامي جنبش‌ها در يك دوران بحراني آغاز مي شوند ولي به ميزان‌هاي مختلف رشد مي‌كنند و در نهايت يا محو مي‌شوند و يا نهادينه مي‌گردند. بنابراين اگر جنبش‌ها بعد از مرحله قالب‌ريزي محو نشوند و هنوز در عرصه اجتماع به حيات خود ادامه داده و نظام حاكم را نسبت به اهداف خويش متقاعد يا مجبور سازند جنبش به مرحله چهارم يعني "نهادينه شدن" وارد شده است. دراين مرحله جنبش نسبت به جذب طرفداران و جلب افكار عمومي و حمايت همگاني به موفقيت رسيده است. جنبش‌هاي اجتماعي موفق با ايجاد تغييراتي در قانون اساسي يا چگونگي اجراي آن به نتيجه مي رسند و بدين ترتيب زندگي جديد و پربارتري را براي ميليون‌ها انسان به ارمغان مي‌آورند.

با توجه به مراحل مورد بحث و ويژگي‌هاي عنوان شده براي هر كدام از آن‌ها مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه جنبش دانشجويي آذربايجان هم اينك به مرحله قالب‌ريزي وارد شده است. با وجود اين كه جنبش مزبور داراي بيش از يك دهه سابقه در عرصه فعاليت‌هاي اجتماعي ايران است ولي هنوز فاصله زيادي تا فتح قله‌ها پيش رو دارد. اين جنبش هنوز در جذب عموم دانشجويان آذربايجاني، تاثير در روندهاي خارج از دانشگاه، جدي گرفته شدن از سوي نظام حاكم و... دستاوردهاي چشمگيري تحصيل نكرده‌است. نهادينه كردن اين موضوع كه نظام حاكم بايد در چهارچوب قوانين جاري پاسخ‌هاي عاقلانه و مقبولي براي مطالبات قوميتي ارائه دهد و نسبت به احقاق اين حقوق حساسيت‌هاي لازم را داشته باشد افق به ظاهر دوردستي است كه در صورت اتخاذ روش‌هاي علمي و به دور از جنجال هاي روزمره و برخوردي عقلايي با آن قابل دسترس خواهد بود. در اين ميان لازم است جنبش دانشجويي آذربايجان، در كنار ديگر نيروهاي اجتماعي تاثيرگذار، براي افزايش بهره برداري از پتانسيل‌هاي موجود به انتقاد مداوم از خود و بازنگري پيوسته نسبت به روش‌هايش بپردازد.

يكي از ويژگي‌هاي مشترك تمام جنبش‌هاي اجتماعي اين است كه در واكنش نسبت به بخشي از كاركردهاي جامعه تجلي مي يابند. جنبش دانشجويي آذربايجان بايد ويژگي‌هايي از جامعه را كه مورد انتقاد قرار مي‌دهد براي عموم اعضاي ذينفع جامعه توضيح دهد. جنبش‌هاي اجتماعي معمولا زماني به موفقيت نائل مي شوند كه وضع نامطلوب جامعه موجب نزديكي مردم به يكديگر شود. بنابراين تا زماني كه وضع نامطلوب ومورد انتقاد موجود براي مردم روشن نباشد فراگير شدن جنبش، آرزويي بيش نخواهدبود. در اين راستا بايد ابزارها و روش‌هايي انديشيده شوند تا بين مردم و فلسفه وجودي جنبش پيوند ايجاد نموده و افكار عمومي را با اهداف جنبش آشنا سازند.
از اساسي‌ترين بنيان‌هاي هر جنبش اجتماعي ايدئولوژي آن جنبش است. يك چنين ايدئولوژي لازم است كه توانايي برانگيختن شور و شوق و متعهد ساختن اعضا براي مشاركت در جنبش را داشته باشد. چنان كه از شواهد و قرائن پيداست جنبش دانشجويي آذربايجان نتوانسته است در توسعه يك چهارچوب ايدئولوژيك جهت رسيدن به اهداف جنبش موفق عمل كند. البته يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي اين جنبش طرح موضوع فدراليسم بوده است كه با ويژگي تاريخي سرزمين ايران وبا ماهيت چندگون آن داراي سازگاري بالايي است. با اين همه، ناسيوناليسم قومي و فدراليسم مواردي هستند كه لازم است از طرف فعالين جنبش دانشجويي آذربايجان اخذ شده و مورد مطالعه دقيق قرار گيرند.

همچنين هر جنبش اجتماعي مي تواند براساس سمبل‌هاي مشخصي از طرف اعضاي جامعه مورد شناسايي قرار گيرد. يك چنين سمبل‌هايي مي‌توانند تعدادي شعار يا يك آرم باشند. بنابراين لازم است كه جنبش دانشجويي آذربايجان شعارهاي مناسبي را كه بيانگر بن‌مايه اهداف جنبش هستند انتخاب كرده و در حوزه ها و عرصه هاي مختلف، به عنوان تمثيل كننده جنبش، ارائه دهند. همچنين اين جنبش مي تواند آرمي مختص به خود را طراحي نمايد كه در موقعيت‌هاي متفاوت مورد استفاده قرار بگيرد. بي‌شك لازمه تمام اين‌ها ارتباط مستمر و تنگانگ بين فعالين جنبش در دانشگاه‌ها و شهرهاي متفاوت است.جهت برنامه ريزي براي ايجاد و تداوم يك چنين ارتباطات بين دانشگاهي تشكيل انجمن‌ها و گروه‌هاي متشكلي كه داراي مجوز از دانشگاه‌ها باشند ضروري است. وجود يك چنين تشكل‌هايي با موضوع رهبري جنبش‌ها ارتباط مي‌يابد.

با توجه به اين كه هيچ جنبش اجتماعي بدون وجود رهبري لايق به موفقيت نايل نخواهد شد پيشنهاد مي شود كه يك چنين رهبري براي جنبش دانشجويي آذربايجان بر دوش تشكل‌هاي دانشجويي گذاشته شود.گروه‌هاي متشكلي كه رهبري جنبش دانشجويي آذربايجان را بر عهده مي گيرند مي توانند حس همبستگي را در جنبش استحكام بخشيده و پيوسته اعضاء را از ارزشها و اهداف مشترك آگاه و به آن علاقمند سازند. تبليغات، سخنراني، برگزاري جلسات پرسش و پاسخ، تشكيل كارگاه‌ها و كلاس‌هاي آموزشي در زمينه‌هاي مختلف، ارتباط مداوم با فعالين خارج از دانشگاه، ارتباط فعالين جنبش از دانشگاه‌هاي مختلف با يكديگر در قالب اردوهاي دانشجويي، چاپ و نشر بولتن‌هاي مختلف و... از عواملي هستند كه مي‌توانند وفاداري اعضاي جنبش را تحكيم بخشيده و اعضاي جديدي را به نفع جنبش جذب نمايند.در هر حال جنبش‌هايي موفق محسوب مي شوند كه شرايط نهادينه شدن برنامه‌ها و قوانيني را فراهم آورند كه برابري و حقوق يكسان را براي بخش‌ها و گروه‌هاي مختلف اجتماعي، كه زماني مورد تبعيض و بي عدالتي واقع شده بودند، به ارمغان مي آورد. اميد است كه جنبش دانشجويي آذربايجان تواند به عنوان يك جنبش ترقي‌خواهانه و اصلاح‌طلب در حيات اجتماعي-سياسي ايران به خوبي بدرخشد.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



برآوردي از شاخصه هاي جنبش ملي آذربايجان جنوبي
-------------------------------------------------------------------------------
سيد محمدحسين حسيني
-------------------------------------------------------------------------------
حركت ملي آذربايجان جنوبي به عنوان يك جنبش اجتماعي- سياسي خاورميانه از جايگاه ويژه اي برخوردار است. اين جنبش اجتماعي-سياسي در تعاملات امنيتي و استراتژيك جغرافيايي منطقه كاملاً قابل ارزيابي است. شاخصه هاي كه وزن اين جنبش را نشان مي دهد به قرار ذيل مي باشد:

1- گستردگي و يكپارچه گي سرزميني:

توركهاي ايران اگرچه در گستره سرزميني ايران حضور عيني دارند ولي 5 استان تورك زبان(آذربايجانشرقي، آذربايجانغربي، اردبيل، زنجان، همدان و بخشهايي از تهران و قزوين) در يك گستره جغرافيايي واحد و يكپارچه قرار گفته اند كه در صورت هرگونه تحرك سياسي-امنيتي ، منطقه از توزيع قدرت مركز خارج مي شود.

2- تراكم جمعيتي:

طبق بسياري از آمارهاي معتبر بين المللي و حتي داخلي ( آمارهاي داخلي به صورت رسمي منتشر نمي شود بلكه در مقالات معتبر پژوهشكده مربوط به وزارت اطلاعات مي توان يافت) جمعيت توركهاي ايران بيش از 30 مليون نفر مي باشد. هر چند بخش عظيمي از اين جمعيت در استانهاي فارس زبان ساكن هستند، ولي در 5 استان كشور اكثريت قريب به اتفاق يكدست تورك زبان هستند. هرگونه حركت سياسي اين جمعيت معادلات سياسي – امنيتي و فرهنگي كل سرزمين ايران را با بحران مواجه مي سازد. اهميت تحركات سياسي – ملي استانهاي تورك، زماني كه با تحركات سياسي توركهاي تهران (در تهران نزديك به 7 مليون نفر تورك زندگي مي كنند) هماهنگ شود تاثير مستقيم و بدون واسطه را بر ساختارهاي نظام سياسي ايران كه در تهران متمركز است ، مي گذارد. تراكم جمعيت توركها از چند جهت ديگر هم براي حركت ملي آذربايجان مفيد است كه عبارتند از: از نظر نيروي توليد، از نظر نيروي رزمنده كه در شرايط حاضر به صورت مسالمت آميز فعالند، از نظر راي دهنده، سهولت اطلاع رساني، كاهش نفوذ رقيب در استانهاي تورك زبان و در نهايت سهولت بسيج مردم.

3- مجاورت جغرافيايي:

يكي از وجوه بارز جنبش ملي آذربايجان اين است كه با دو كشور تورك زبان يعني توركيه و جمهوري آذربايجان شمالي هم مرز است كه عمق استراتژيك آذربايجان جنوبي را بسيار تقويت مي نمايدو علاوه بر دو كشور هم مرز به طور كلي كشورهاي تورك زبان آسياي مركزي هم مي تواند به عنوان الگوهاي موفقي مطرح بشود كه بر مبناي قوميت خويش (دولت – ملت) كشور تشكيل داده اند. كشورهاي تورك همسايه به عنوان پشتيبان معنوي مي تواند در مواقع مقتضي مساله جنبش ملي آذربايجان را در دنيا مطرح كند.

4- مداومت تاريخي:

از نظر تاريخي سرزمين آذربايجان مشحون و مملو ار مبارزات قهرماناني است كه بخاطر حق و عدالت بزرگترين حماسه هاي بشري را خلق كرده اند. 23 سال مبارزه قهرمانانه بابك خرم دين در مقابل اشغالگران عرب، نمونه اي از اين حماسه هاست. آگاهي ملت آذربايجان از گذشته خويش روحيه مقاومت ملي و حماسي را در آنها تقويت مي نمايد.

5- منابع غني سرزميني:

سرزمين آذربايجان علاوه بر اينكه استعداد بالايي در كشاورزي دارد، سلسله اي از معادن غني از مواد مختلف از جمله مس، طلا،… و ميدان هاي نفتي را داراست كه دولت هاي فارس زبان حاكم در تهران به علل ملاحظات استراتژيك هيچ سرمايه گذاري در اين مناطق ننموده و حتي سعي بر اين دارند كه ملت آذربايجان را نسبت به منابع غني سرزمين خويش ناآگاه نگه دارند تا مردم همواره در جستجوي كار به مهاجرت گسترده دست بزنند.

6- پيشينه مبارزات ملي و قومي:

جنبش ملي آذربايجان در 100 سال اخير بدون انقطاع به مسير خود ادامه داده است. هرچند كه فراز و نشيب هاي مختلفي را پشت سرگذارده است ولي از مسير اصلي خود منصرف و منحرف نشده است. البته اين جنبش در هر مرحله اي بر طبق نيازهاي ملت آذربايجان مطالباتش را مطرح كرده است. به عنوان مثال در دوره قيام ستارخان ، قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي در قانون اساسي ايران گنجانده شد. اين در حالي است كه در قيام شيخ محمد خياباني بر پررنگ شدن مرزهاي آذربايجان با عنوان آزاديستان تاكيد مي شود. در قيام پيشه وري بر تشكيل دولت ملي ، به عنوان مطالبات تاريخي آذربايجانيان صحه گذاشته شد و در قيام شريعتمداري با توجه به شرايط سياسي حاكم بر ايران ، منطقه و جهان ، بر ملت آذربايجان به عنوان منبع قدرت ساز براي كل ايران تاكيد و هژموني قدرت آذربايجانيان بر ايران مي باشد. و در دوره حاضر هم جنبش ملي آذربايجان كه با عنوان “حركت ملي آذربايجان” همان مسير صد ساله را ادامه مي دهد، با استراتژي حق تعيين سرنوشت صفحه و جبهه اي ديگر از مبارزه با حاكميت شوونيزم فارس را آغاز كرده است.

7- رهبران خردمند؛

يكي از ويژگي هاي جنبش ملي آذربايجان وجود رهبران خردمند در حركت است. رهبري جنبش ملي آذربايجان در شرايط حاضر به صورت شورايي است . هرچند برخي از رهبران قدرت و نفوذ قابل توجهي دارند ولي بخاطر اينكه در حركت ملي آذربايجان (برخلاف جريان هاي قومي كردي كه بين رهبر و بدنه جريان فاصله زياد است) افراد زيادي وجود دارد كه قابليت رهبري دارند و از طرفي در بدنه جنبش نخبگان فكري و دانشگاهي كثيري فعال هستند. به همين دليل تسامح و تساهل قابل توجهي بين رهبران و بدنه جنبش وجود دارد. در بين رهبران جنبش آذربايجان برسر مسائل جزئي اختلاف سليقه هايي وجود دارد ولي در مسائل استراتژيك مربوط به آذربايجان يكدست و يكصدا هستند. به عنوان مثال هرچند شبكه تلوزيوني گوناذ تي وي از منتقدان دكتر محمودعلي چهرقانلي است ، ولي در شرايط حساس قيام خرداد ماه سال 85 ، همكاري مسئولانه اي را با چهرقانلي و ساير پيشروان جنبش نمود. به طور كلي مي توان گفت كه رهبران جنبش ملي آذربايجان به چنين درايت و عقلانييتي رسيده اند كه در صورت ضرورت مي توانند فرد يا گروهي را به عنوان رهبر فصل الخطاب جنبش معرفي نمايند(بصورت دموكراتيك).

8- همسويي مطالبات ملي جنبش آذربايجان با گفتمان مسلط بين المللي؛

جنبش ملي آذربايجان در 100 سال اخير از راههاي مسالمت آميز جهت رسيدن به اهدافش استفاده كرده است و تمام خواسته هايش را بر طبق و در چارچوب قوانين و كنوانسيونهاي بين المللي مطرح نموده است. علاوه بر آن گفتمان حاكم بر جنبش ملي آذربايجان به محوريت حقوق بشر، تاكيد بر صلح، كرامت انساني، دموكراسي و … بوده است كه با گفتمان مسلط بين المللي همخواني قوي دارد. و از طرفي “حق تعيين سرنوشت ” كه از مطالبات جدي جنبش ملي آذربايجان است از منطق حقوق بين الملل نشات گرفته است.

9- ميزان فاصله با مركز؛

جنبش ملي آذربايجان مركز جغرافيايي فعاليتش را در شهر تبريز قرار داده و استانهاي تورك نشين همجوار را پوشش مي دهد. اين جنبش مشاركت در قدرت مركزي را نه به عنوان تاكتيك و نه به عنوان استراتژي قبول ندارد. با توجه به فاصله اي كه بين شهر تبريز به عنوان كانون قدرت جنبش ملي آذربايجان و شهر تهران و اصفهان به عنوان كانون قدرت قوم فارس وجود دارد، مركز نمي تواند بر جنبش ملي آذربايجان با عناوين پوششي، مطالبات صنفي، قشري، و حاشيه نشيني سرپوش بگذارد. به همين جهت هرگونه تحرك در شهر تبريز و استانهاي مربوطه ، در رديف و حتي زيرمجموعه جنبش ملي آذربايجان ثبت مي شود.

10 – قابليت بسيج پذيري:

در مناطق تورك نشين (آذربايجان) بيش از ساير ملت هاي ساكن در ايران قابليت بسيج پذيري وجود دارد. بطوري كه در سالروز تولد بابك خرم دين با وجود فشارهاي غيرقابل تحمل دولت فارس ، هر ساله بيش از يك مليون نفر در قلعه بابك واقع در شهرستان كليبر شركت مي كردند. و در قيام خرداد ماه 1385 ، 35 شهر آذربايجان در اثر تصرف خيابانهاي شهر توسط ملت ، بطور رسمي از كنترل حكومت خارج شده بود. اين جنبش در شرايط مقتضي قدرت بسيج پذيري در هر سطحي را دارد.

البته لازم به ذكر است كه جنبش ملي آذربايجان در كنار شاخص هاي قدرت ساز، با برخي از موانع و مشكلاتي روبروست كه ضريب قدرت جنبش را كاهش مي دهد كه به جند مورد از آنها اشاره مي كنيم:

1-نظام سياسي ايران (دولت) در اختيار قوم فارس است، كه ايدئولوژي شوونيزم فارس بر آن چيره شده است. اين دولت تمام قدرت سياسي، اقتصادي، اطلاعاتي، فرهنگي و نظامي اش را براي نابودي جنبش ملي آذربايجان بسيج نموده است.

امروزه پروژه هاي قوي براي اخنلاف انداختن بين نيروهاي فعال جنبش از طرف دولت اجرا مي شود. دولت مي خواهد شاخص هايي را كه به صورت استاندارد مبين يك جنبش مي باشد را در جنبش آذربايجان از بين ببرد يا خدشه دار سازد، تا بتواند جنبش ملي آذربايجان را با اصطلاحات شورشي، تجزيه طلبان و اخلال گران همرديف سازد.

2- دولت ايران به وسيله تطميع و تهديد ، حمايت حاميان بين المللي جنبش ملي آذربايجان را خنثي ميكند.

3- با ظهور قدرت اسلامگرا در توركيه ، برخي از فرصتهايي كه جنبش مي توانست با استفاده از امكانات توركيه عملياتي سازد، ناممكن شده است. به عنوان مثال جلوگيري از پخش برنامه هاي تنها تلوزيون آذربايجان جنوبي، گوناذ، از ماهواره تورك ست و يا ديپورت چهرقانلي از اين كشور و دهها مورد ديگر كه مي توان مرتبط با ظهور اسلامگراها در توركيه دانست.

4- بن بست در حل مناقشه قره باغ و بطور كلي اشغال 20% از اراضي آذربايجان توسط ارمنستان و بهره برداري دولت تهران از اين فضاي حاكم بر آذربايجان شمالي

5- عدم وجود رسانه هاي ارتباط جمعي كافي جهت اطلاع رساني: جنبش ملي آذربايجان به علت نداشتن وسايل اطلاع رساني از نوع تلوزيون ، راديو، روزنامه و … شديداً متحمل خسارت هاي گسترده اي مي شود. امروزه اكثريت ملت آذربايجان به اينترنت دسترسي ندارند، تمامي نشريات و روزنامه هاي مربوط به جنبش آذربايجان توقيف شده اند. شبكه تلوزيوني گوناذ كه به مديريت احمد اوبالي از آمريكا پخش مي شود با محدوديت هاي مالي و فني(ماهواره اي) مواجه است.

به هر حال جنبش ملي آذربايجان مقدورات و معذورات خاص خودش را دارد. ولي آنچه واقعيت دارد منابع قدرت ساز در آذربايجان بسيار قابل توجه است و كنش گري اين جنبش را در آينده بسيار نمايان خواهد ساخت. اين كنش گري جنبش آذربايجان با تضعيف قدرت دولت تهران بر اثر فشارهاي داخلي و خارجي قدرتمندتر خواهد شد.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



حرکت ملی آذربایجان جنوبی و تهران
-------------------------------------------------------------------------------

-------------------------------------------------------------------------------
امروزه حرکت ملی آذربایجان جنوبی در یک شرایط خاص منطقه ای و بین المللی به عنوان یک بازیگر جدی مطرح است بازیگری که در هر تغییر و تحول منطقه ای می تواند نسبت به اکثر بازیگران منطقه ای نقش مؤثری را ایفا نماید. اکثر استراتژیست های جمهوری اسلامی و برخی از استراتژیست های منطقه ای و بین المللی معتقدند که قابلیت بازیگری ” حرکت ملی آذربایجان” بیشتر از آن تصوراتی است که در غرب و منطقه آن وجود دارد. حتی در داخل حرکت ملی آذربایجان افرادی هستند که درک درست از وضع استراتژیک خود ندارند. ولی مطالعه شاخصه های یک جنبش اجتماعی که به سطح بازیگری درسطح ملی و منطقه ای رسیده است، نشانگر این است که نمودار حرکت ملی آذربایجان در این شاخصه ها در حد استاندارد است. فقط مطالعه دقیق و علمی قیام خرداد ماه آذربایجان ،‌سطح بازیگری جنبش ملی آذربایجان را مشخص می کند. در این قیام با اینکه وسایل اطلاع رسانی در حد نزدیک به صفر بود ، 35 شهر آذربایجان لنگرهای امنیتی دولت تهران را به لرزه درآورده و عملاً در طول یک ماه ، توزیع قدرت را که یکی از کارویژه های هر دولت است، در شهرهای آذربایجان با اختلال جدی مواجه کرده بودند.

جمهوری اسلامی با درک سطح بازیگری حرکت ملی آذربایجان ، نگرانی و توجه بیشتری برای کاستن از سطح بازیگری این جنبش سیاسی – اجتماعی آذربایجان نشان داد و با درک شرایط آینده خاورمیانه ، که صد در صد آبستن حوادث بزرگ است، برنامه هایی در دستور کار دارد که به چند مورد اشاره می شود؛

1- جمهوری اسلامی بر این اعتقاد است که حمله به کلیت جنبش آذربایجان همیشه به نفع دولت تهران تمام نشده و باید منازعه دولت تهران با آذربایجان را به منازعه آذربایجان با آذربایجان تبدیل کرد. که شامل اختلافات استان با استان و بعد ایجاد اختلاف بین طیف های مختلف حرکت ملی آذربایجان است.(امروزه مطالعه پروژه های نهادهای امنیتی و سوالاتی که در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات از فعالین می شود بیانگر این نکته است که دولت تهران ‌برای طیف و یا گروهی که با طیف دیگر حرکت مشکل دارد، با هدف پررنگ تر شدن اختلافات فضای لازم را به وجود می آورد).

2- دولت تهران از بین المللی شدن حرکت ملی آذربایجان وحشت دارد به همین جهت تلاش می کند شاخصه ها و استاندارد هایی را که مبین یک حرکت سیاسی – اجتماعی است از حرکت ملی آذربایجان بگیرد. به عنوان نمونه دولت تهران در تلاش است قدرت بسیج پذیری ، استراتژی واحد،‌ داشتن رهبری ، … را در حرکت از بین ببرد و با بکار بردن اصطلاحاتی مانند تجزیه طلبان، شورشیان ، آشوی طلبان و … می خواهد از به وجودآمدن تصور یک جنبش سیاسی از حرکت ملی آذربایجان در دنیا ، جلوگیری کند. و از طرفی با نامیدن تجزیه طلب که در حقوق بین الملل طرفدار ندارد، دستشان برای سرکوب فعالین حرکت باز باشد.

3- دولت تهران با ساماندهی کردها در شهرهای آذربایجان ، یک بحران هدایت شده و در عین حال قابل کنترل را به اجرا گذاشته و بر این باور است که مناقشه تورک ها و کردهای مهاجر می تواند بخش عظیمی از پتانسیل حرکت ملی آذربایجان را به اضمحلال بکشاند.

4- دولت تهران ، تورکیه و جمهوری آذربایجان شمالی را عمق استراتژیک حرکت ملی آذربایجان می داند و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در تورکیه و با انعقاد قرارداد امنیتی با این کشور ،‌تا حدودی نگرانی خود را از جانب تورکیه از بین برده است. از طرفی با نفوذی که در سازمان پ. کا. کا. دارد ، هرزمان بخواهد می تواند امنیت تورکیه را با چالش مواجه سازد. اما در مورد جمهوری آذربایجان فوق العاده نگران است و وجود این کشور را به ضرر امپراطوری خود قلمداد می نماید. به همین جهت چهار سطح از سیاست را در جمهوری آذربایجان شمالی دنبال می کند که عبارتند از :

الف- ایجاد یک گروه اسلامگرا و سازمان دهی آن در کل آذربایجان با عنوان حزب اسلامی آذربایجان که در 17 شهر شعبه دارد و 600 نفر از اعضای رسمی و غیررسمی این حزب در شهر قم علوم حوزوی همراه با دروس مربوط به عملیات روانی خواندند و به آذربایجان برگشتند و 160 نفر دیگر نیز دوره های “شهادت طلبانه” را در ایران گذراندند.

ب- سازمان دهی گروههای قومی تالش، آوارها و در شرایط حاضر هم کردها در جمهوری آذربایجان. امروزه در کشورهای مختلف جهان سرویس های اطلاعاتی ایران با تالش های مهاجر آذربایجان ارتباط برقرار کرده و آنها را به سمت دشمنی با دولت جمهوری آذربایجان سوق می دهند. شبکه تلوزیونی برون مرزی “سحر” وابسته به سپاه پاسداران ایران بیشترین تلاش را در این راستا انجام می دهد.

ج- حمایت از ارامنه جهت استمرار طویل المدت اشغال آذربایجان و همچنین حمایت غیررسمی از استقلال قره باغ ؛ در شرایط کنونی 50 شرکت وابسته به نیروهای امنیتی دولت تهران با پوشش های مختلف و همچنین یک رادار نظامی دولت تهران در قره باغ فعال است( البته دولت تهران برنامه های قومی را نیز برای ایجاد گروه استقلال طلب در نخجوان در دست اجرا دارد).

د- دولت تهران تلاش می کند چند تا از لابی هایش را در دولت جمهوری آذربایجان حفظ کند و این لابی ها پیام دولت تهران را بی واسطه به الهام علی اف برسانند و در شرایط حساس مانند انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری با حمایت سیاسی از الهام علی اف و حزبش امتیازات کوتاه مدت دریافت نماید.

5- دولت تهران سعی می نماید با بزرگنمایی روابط باکو – اسرائیل ، دولت جمهوری آذربایجان را در مقابل دینداران آذربایجان جنوبی قرار دهد.

6- دولت تهران با انعقاد قرارداد با ارتش سری ارمنستان (آسالا) در نظر دارد در مواقع بحرانی ، شکار فعالین قوی حرکت ملی آذربایجان را به آنها بسپارد.

7- دولت تهران هر روز حدود 120 نفر از سرویس های اطلاعاتی خود را از استانداری تبریز و اردبیل ، با پوشش های مختلف از جمله تاجر و ‌ روزنامه نگار به باکو می فرستد، تا نبض تحولات این جمهوری را به روز داشته باشد. البته چندین نهاد رسمی دولت تهران از جمله کمیته امداد ، دفتر فرهنگی ایران در باکو، انتشارات الهدی، … علاوه بر جمع آوری اطلاعات ، نفوذ قابل توجهی در برخی از لایه های جامعه آذربایجان دارند. آقای اجاق نژاد نماینده فرهنگی ایران که یکی از نیروهای امنیتی ایران می باشد، در بین دینداران باکو به عنوان ریش سفید شناخته می شود و کتابهای دینی به نفع جمهوری اسلامی را به نویسندگان باکو سفارش می دهد.

8- دولت تهران با شناسایی افراد نویسنده در سراسر جهان ، از آنها می خواهد که علیه کشور آذربایجان و تورکها مطلب بنویسند. البته نزدیک 220 سایت و وئبلاگهای اینترنتی هم با اسامی مختلف بر علیه آذربایجان فعال نموده است.

9- دولت تهران تلاش دارد بازی را در زمین آذربایجان انجام دهد تا حرکت ملی آذربایجان را در زمین خود درگیر نماید. به عنوان نمونه 80 سال است که حرکت ملی آذربایجان تلاش می کند افترایی را که کسروی خائن با عنوان “آذری شاخه زبان فارسی است” مطرح کرده است را برطرف نماید. و اکنون نیز با به وجودآوردن کلماتی مانند آران، ایران شمالی، … سعی میکنند حرکت ملی آذربایجان اکثر وقتش را صرف افترازدایی بکند تا ابتکار.

ملاحظات راهبردی حرکت ملی آذربایجان:

- اختلافات در درون حرکت به حداقل سطح اش برسد. فعالینی که صاحب رسانه هستند سعی کنند حرکت را به خودخوری نکشانند، امروزه بیشتر تنش ها در فضای مجازی اینترنت است و در داخل آذربایجان اختلافات جدی وجود ندارد. صاحبان رسانه ها فضا را بیشتر درک نمایند.

- فعالین و نخبگان حرکت ملی آذربایجان ادبیاتی را به وجود آورند که وزن حقوقی و سیاسی داشته باشد و این ادبیات بیانگر واقعی یک جنبش سیاسی- اجتماعی و ملی باشد. به عنوان نمونه اصطلاح “فدرالیسم” نمی تواند مبنای یک جنبش سیاسی – اجتماعی منطقه ای باشد، بلکه تفویض بخشی از قدرت دولت مرکزی به استانهاو ایالتهاست. ولی جنبش “حق تعیین سرنوشت ” (در چارچوب استقلال طلبی) می تواند مبنای یک جنبش سیاسی منطقه ای باشد. البته فدرالیسم می تواند به عنوان یک فاکتور در هنگام مذاکره با دولت تهران مورد استفاده قرار گیرد.
- در مذاکره با سران کردها بایستی آنها را متوجه کرد که ابزار بازی های کثیف دولت تهران هستند و از این کار سودی عایدشان نمی شود. لازم به ذکر است که بایستی مردم آذربایجان غربی را متوجه اقدامات شوم تروریست های کرد بنماییم.

- حزب عدالت و توسعه و دولت اردوغان کل تورکیه نیست و فرصت های مختلفی در لایه های مختلف اجتماعی تورکیه وجود دارد که می توان از آنها به نفع حرکت ملی آذربایجان سود برد. در جمهوری آذربایجان نیز با در نظر گرفتن منافع ملی این جمهوری ، می توان از دیپلمات های آنها جهت شناساندن حرکت ملی در جهان بهره برد.

- در مورد سازمان های تروریستی ارمنی که با دولت تهران قراردادهای همکاری دارند ، اطلاع رسانی لازم صورت گیرد.

- فعالین خارج تلاش نمایند کمیته های حقوق بشر و کمیته های دفاع از زندانیان سیاسی را ایجاد نمایند و بخش عظیمی از فعالیتشان اطلاع رسانی در خصوص اوضاع وخیم آذربایجان به نهادهای بین المللی باشد.

- نسل کشی تورکهای آذربایجان توسط دولت تهران در زمان پهلوی را به صورت جدی در جهان مطرح و حوزه رسانه ای دنیای تورک و برخی NGO های بین المللی را در این خصوص آگاه سازند.

- حرکت ملی آذربایجان بایستی تغییر و تحولات منطقه ای را تجزیه و تحلیل عمیق نموده و سناریو خود را از امروز تهیه کرده ، برای هر سطحی از تحولات سناریوی خاصی را تعریف نماید.

- در درون حرکت ملی آذربایجان احزاب مختلف به وجود آید تا تمام قشرهای ملت آذربایجان پوشش داده شوند. و در موارد حساس رؤسای احزاب بتوانند از طریق تشکیل شورای رهبری از طرف ملت برنامه ریزی کنند.

- از اکنون دایرةالمعارف آذربایجان جنوبی تهیه شود و دوستان، دشمنان ، امکانات ، مقدورات، محذورات، مناطق استراتژیک ، شعارها، … را مشخص نمایند تا در مواقع بحرانی با خلاء اطلاعاتی مواجه نشوند. (البته این مجموعه بایستی نزد رهبران حرکت حفظ شود). از طرفی بدین طریق کلیدواژه های حرکت ملی آذربایجان تنظیم می گردد. برای نمونه از اصطلاح های ؛ ملت آذربایجان، قیام خرداد 85 آذربایجان، مرزهای تحمیلی آذربایجان، دولت شبه مدرن فارس، حق تعیین سرنوشت، امپراطوری ایران، نسل کشی 1325 آذربایجان، دولت ملی آذربایجان در سال 1324،… می توان نام برد.

- مراکز مطالعاتی در حرکت ملی باید فعال باشند و از نخبگان دنیای تورک می توان در این مراکز بهره برد.

- حرکت بایستی از حالت مکانیکی به حالت ارگانیکی درآید و گروههای مختلف در حوزه های حقوقی، سیاسی، استراتژیک، اقتصادی، … فعال باشند.

- فعالین خارج از کشور تلاش نمایند رسانه های مختلفی را برای اطلاع رسانی حرکت ایجاد نمایند.

- خاطرات زندانیان سیاسی و سوالاتی که از آنها پرسیده می شود جمع آوری گردد تا سوالات فنی وزارت اطلاعات ایران نسبت به حرکت ملی مشخص گردد.



Read more- Ardı- بقيه- آردي



تغییر در گروهها و افراد مرجع در حرکت ملی آذربایجان
-------------------------------------------------------------------------------
ائلخان تورک اوغلو
-------------------------------------------------------------------------------
گروههای مرجع و افراد مرجع بیش از نیم قرن است که توسط جامعه شناسان در جوامع مختلف مورد بررسی قرار می گیرند و از سوی جامعه شناسان مختلف تعاریف تقریبا مشابهی در مورد این ترم صورت گرفته است چارلز سینگر گروههای مرجع را این گونه تعریف می کند”به نظر چارلز سینگر گروه مرجع به گروهی معطوف است که فرد تلاش می کند آن را راهنمای خود قرار دهد علیرغم عضویت یا عدم عضویت در آن گروه (Singer 1981).در یک جمع بندي از تعاریف می‏توان گروه مرجع را به عنوان گروه یا فردی تلقی نمود که شخص به هنگام ارزیابی، جهت‏گیری و رفتار، تصوری را که از انتظارات و معیارهای وی یا آنها دارد به عنوان راهنما و الگو در نظر می‏گیرد” (1)

هر جامعه پویا در طول حیات خویش با جابجائی گروهها و افراد مرجع روبر می شود و در طول یک دوره زمانی می توان به راحتی تغییر گروههای مرجع را در جوامع مختلف مشاهده کرد و مورد مطالعه و بررسی قرار داد مثلا در انقلابهای مهم افراد و گروههای انقلابی به عنوان گروه مرجع در جامعه مطرح می شوند و مردم از آنها پیروی می کنند یا در حال حاظر در اروپا گروههای سبز و طرفداران دولت رفاه مورد توجه مردم قرار گرفته اند همچنین در ایران هم می توان با مطالعه یک قرن گذشته جابجائی گروههای مرجع را می توان مشاهده کرد در بعد از شهریور 1320 گروههای چپ و حزب توده در جامعه ایران به عنوان گروههای مرجع حوزه ادبیات، فرهنگ، هنر، شعر و سیاست را در اختیار گرفته بودند ولی بعد از انقلاب 1357 گروههای حزب اللهی(اکثر روحانیون، پاسداران، گروههای مذهبی سنتی…) چه به صورت خشونت آمیز چه به صورت داوطلبانه از سوی مردم به عنوان گروه مرجع پذیرفته شدند و بعد از مدتی که تغییر در نسلها صورت گرفت امروزه دیگر این افراد و گروهها به عنوان مرجع در جامعه پذیرفته نمی شوند بلکه طرفداران حقوق بشر و دموکراسی، طرفدران لیبرالیزم، پلورالیزم، سکولاریزم، گروههای رپ،طرفدران غرب …و در مناطق ملی از جمله در آذربایجان افراد و گرو ملی به عنوان گروههای مرجع مورد پذیرش مردم قرار گرفته اند.

با این اوصاف می توان گفت جامعه آذربایجان مثل جوامع مدرن و امروزی، در حال تغییر و دگرگونی است و این دگرگونی و تغییرات مثبت در حرکت ملی آذربایجان هم هر روز مشاهده می شود و افراد و گروههای جدیدی پا به عرصه مبارزه در حرکت ملی می گذارند و فعالان ملی با دیدن عملکرد مثبت افراد و گروههای جدید در برهه جدید جذب این گروهها وافراد می شوند و این گروهها و افراد مرجع جای افراد و گروههای قبلی را تقریبا می گیرند این به این معنی نیست که افراد جدید و گروههای جدید، افراد و گروههای قبلی را حذف می کنند نه، بلکه جامعه و فعالان ملی با دیدن فعالیتهای مثبت افراد جدید و گروههای حرفه ای کارها و عملکرد خویش را با گروههای جدید می سنجند و ارزیابی می کنند و با آنها همراه می شوند و گروههای و افراد قبلی را کمتر مورد توجه قرار می دهند این را در جامعه شناسی جابجائی در گروههای مرجع می نامند که در حرکت ملی آذربایجان هم در طول یک دهه به تناوب اتفاق افتاده است و در شکل فعلی آن خیلی قابل لمس می باشد.

حرکت ملی آذربایجان در فاز نوین خویش با پوست اندازی و ظهور افراد جدید در قامت رهبران جوان در داخل و همچنین پابه عرصه گذاشتن احزاب ملی از جمله”شورای ملی” در خارج از کشور تغییر در گروههای مرجع را تجربه می کند و افراد و گروههای قبلی با اینکه در حرکت ملی حضور دارند ولی توجه فعالان حرکت ملی معطوف به افراد و گروههای ملی جدیدی شده است که در طول مبارزات خویش عملکرد مثبتی از خود به جای گذاشته اند امروزه در داخل آذربایجان عباس لسانی، سعید متین پور، معلم مبارز هدایت ذاکر، ابراهیم جعفرزاده، ابراهیم ساوالان … افرادی هستند که بسیاری از فعالان ملی عملکرد خود را با آنها تطبیق می دهند آنها را الگوی مبارزاتی خویش قرار داده اند و این گونه است که عباس لسانی و سعید متین پور به افراد مرجعی تبدیل شده اند که بسیار از فعالان ملی کارهای خویش را با کارهای آنها ارزیابی می کنند و عملکرد آنها را راهنمای عمل خویش قرار داده اند.

در خارج کشورهم فعالان حقوق بشر آذربایجان از جمله کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان(آسمک) در داخل و خارج از کشور به یک گروه مرجع با کارکرد مثبت در حرکت ملی تبدیل شده است و حزب “شورای ملی” هم با عملکرد مثبت در خارج از کشور از دیگر گروههای مرجع در خارج از آذربایجان می باشد و می تواند با عملکرد حرفه ای خویش در خارج از کشور منافع ملی آذربایجان را تامین کند و الگوئی برای احزاب ملی در خارج از کشور شود.

ائلخان تورک اوغلو

1.سايت جامعه شناسي ايران

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



فرهنگ دزدي دولتي، افسانه سازي تاريخي و هويت تراشي بزه كارانه براي خلق فارس
-------------------------------------------------------------------------------
م.ر.گرديزي
-------------------------------------------------------------------------------

نامگذاري و ذكر مشاهير منسوب به ملل ايراني غير فارس و مخصوصا تركهاي آزربايجاني با صفت فارس (پرشين) و حتي تنها ايراني (بدون اشاره به منسوبيت و تعلق ملي ترك-آزربايجاني آنها) در راستاي سياست فرهنگ كشي-فرهنگ دزدي، افسانه سازي تاريخي و هويت تراشي بزه كارانه براي خلق فارس است كه در طول قرن بيستم در ايران اعمال شده و هدف آن نابودي تمام ميراث فرهنگي، داده هاي شعوري، حافظه تاريخي، هويت ملي و مظاهراحساسي گروههاي ملي غيرفارس اين كشور است.

اينگونه مفاخر سازي هاي غير اخلاقي كه شبهه فقر فرهنگي خلق فارس و كوششي نادرست به جبران آن از سوي دولت و نخبگان فارس را القا ميكند، در وحله نخست بي احترامي به خود "خلق فارس" و فرهنگ غني "فارسستان" است. "پرشيا" ويا "فارسستان" تنها يكي از مناطق ملي ايران، و فارس ها ويا پرشين ها تنها يكي از ملل ساكن ايران بشمار مي روند. فارسستان (پرشين) و فارس (پرشيا) غير از آزربايجان و ترك است.

خلط اين واحدهاي ملي و قومي مجاور اما مجزا و متشخص علاوه بر اشكالات اپيستومولوژيك، گمراه نمودن اذهان و تجاوز به حق دستيابي به اطلاعات درست، و ايجاد تصويري غير واقعي از خلقها و فرهنگهاي ايشان و سهم هر كدام در فرهنگ و تمدن ايراني، اسلامي و جهاني، متاسفانه جوهر سياست و پروژه فارس سازي دولتي است (كه مشابه آن در كشورهاي همسايه تركيه، ارمنستان، عراق و افغانستان نيز بر عليه گروههاي قومي غير حاكم اجرا ميشود).

مجريان اين ايدئولوژي از فرهنگ و زبان، لغات و تاريخ، خاندانها و سلسله ها و مشاهير تاريخي و علمي و ديني و ورزشي و هنري، فلسفه، عرفان، تصوف و افسانه ها و فولكلور، آداب و رسوم و نامها، آشپزي، قاليبافي و عشاير و موسيقي و رقص و آواز و سماع و تئاتر و باله و سينما، خطاطي، معماري و ديگر هنرها....ي تركي آنچه كه مغاير با پروژه خويش مييابند ناديده ميگيرند و يا نابود ميكنند و آنچه را كه مفيد ميانگارند با تحريف و دگرگونه ساختن تحت نام فرهنگ "فارسي-پرشين" و "فارسستان-پرشيا" به مردم ايران و جهان عرضه مينمايند. اين سياست و گرايشها كه جدا از تاثير متقابل و اندركنش فرهنگها و اختلاط مدنيتها در شرايط آزاد و مساوي است چيزي جز فرهنگ دزدي دولتي و نابود ساختن گروههاي قومي-ملي و فارس سازي تدريجي گروههاي ملي غيرفارس ايران نيست.

بسياري از نامداران معاصر و تاريخي ترك، اما فارس نشان داده شده به ايرانيان و جهانيان مانند فارابي، مولوي، نظامي گنجوي، خاقاني شيرواني، صفي الدين اورموي، عبدالقادر مراغي، شمس تبريزي، صائب تبريزي، شهاب الدين سهرودي، عين القضات، محمود شبستري، طاهره قره العين، سيد جمال الدين اسدآبادي، آخوندزاده، مهدي بازرگان، دكتر مصدق، تهمينه ميلاني، پروين اعتصامي، ايرج ميرزا، علامه طباطبايي، كلنل پسيان، تقي اراني، خليل ملكي، بهروز وثوقي، گوگوش، محمد حنيف نژاد، فريدون توللي، اقبال آذر، ستارخان، محسن هشترودي، علي دايي، صمد بهرنگي، براهني، غلامحسين ساعدي، حاج قربان سليماني و سلاطين هزار سال اخير ايران از نادرشاه و شاه اسماعيل و شاه عباس و آغامحمد خان و احمدشاه قاجار و هزاران نمونه ديگر از اين زمره اند.

در اجراي اين فرهنگ كشي تدريجي با تاسف، بسياري از انديشمندان، هنرمندان، صاحبان قلم و سياسيون ترك ايراني حتي داوطلبانه نقش عمده اي بازي نموده اند. از سوي ديگر حركت دموكراتيك ملي گروههاي ملي غيرفارس ايران و بويژه خلق ترك هرگز اولويت كافي به تاريخ نگاري، چهره سازي در عرصه هاي فرهنگ و هنر و اجتماع و مقاومت در برابر غضب آنها نداده است.

حساس بودن، افشا و جلب توجه افكار عمومي، واكنش در مقابل اين روشهاي ستمگرانه و غير اخلاقي از طريق تاكيد بر هويت و تعلق ملي غير فارسي داده ها و شخصيت هاي مذكور و اعاده آنها به صاحبان اصلي خويش يعني گروههاي ملي غيرفارس ايران گامي اساسي در جهت نهادينه ساختن اخلاق و متدولوژي علمي، تقويت روند ديالوق و تفاهم حقيقي، رفع تبعيض، شناخت و احترام متقابل ملل ايران به يكديگر و دموكراتيزاسيون واقعي در جامعه ايراني است.

م.ر.گرديزي

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي

Tuesday, November 20, 2007



گروههای تروریستی پ.ک.ک و پ.ژ.ا.ک آلت دست جمهوری اسلامی ایران
-------------------------------------------------------------------------------
آلپر بیجارلي
-------------------------------------------------------------------------------
بازیگری گروههای تروریستی در منطقه خاورمیانه به یک امر بدیهی تبدیل شده است از جمله این گروهها می توان به گروه تروریستی پ.ک.ک. اشاره کرد که با تبدیل شدن به آلت دست سازمانهای امنیتی کشورهای مخالف ترکیه در منطقه با اوامر آنها هر از گاهی منافع ترکیه را تحت پوشش حمایت از کردها مورد حمله قرار می دهد چنانکه در طور بیش از ۲۰ سال حملات تروریستی این گروه در ترکیه بیش از ۳۰ هزار انسان بی گناه به خاک و خون کشیده شده و بسیاری از روستاها به خاطر حملات این گروه وحشی خالی از سکنه شده است.

پ.ک.ک از بدو تاسیس رابطه تنگاتنگی با دشمنان ترکها در منطقه بر قرار کرده و با استفاده از خاک، کمکهای لجستیکی و آموزشی دشمنان ملت ترک حملات ناجوانمردانه ای را بر علیه ملت ترک تدارک دیده است در اوایل تاسیس سوریه با آلت دست قرار دادن پروه تروریستی پ.ک.ک. و باحمایتهای بی دریغ ایران، یونان، ارمنستان، شوروی و بعضی از کشورهای اروپائی تجهیز شدند و باپگاهای خود را در دره بقاع لبنان پایه گذاری کردند و سرویس امنیتی سوریه با یونان، ارمنستان، شوروی این گروه را آموزش و تجهیز کردند و بعد از قدرت گیری سپاه پاسداران در ایران و همچنین تداخل منافع ایران و ترکیه در منطقه مقامات امنیتی ایران این گروه را بیشترین حمایت مالی و لجستیکی کرده اند و از این گروه به عنوان حربه ای بر علیه ترکیه مورد استفاده قرار داده است

جمهوری اسلامی ایران حتی از این گروه به عنوان یک حربه برای خارج کردن تلویزیون “گوناز”از ترک ست استفاده کرد همانگونه که آگاهان می دانند این گروه در سالروز دستگیری اوجالان در سال ۱۳۸۴ در شهر ترک نشین ماکو دست به یک تظاهرات زد و این تظاهرات با حمایت ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران به سوی بازارچه مرزی شهر بازرگان هدایت شد و تا این گروه وارد بازارچه طرف ترکیه شود و آنجا را آتش زند ولی ماموران امنیتی با کنترل اوضاع نگذاشتند این گروه کاری انجام دهد و با این کار جمهوری اسلامی یک پیام به ترکیه فرستاد که اگر تلویزیون “گوناز تی.وی” را از ترک ست خارج نکند دست این گروه تروریستی را بیشتر باز خواهد گذاست در آن حادثه بیش از ۵۰ نفر ازحامیان پ.ک.ک از ترکیه با هماهنگی ایران وارد شهر ماکو شده بودند که تعدادی از آنها دستگیر و بعدا به ترکیه برای امضاء توافق امنیتی بین ایران و ترکیه به ترکیه تحویل داده شدند.

همکاری آشکار این گروه با ایران برای ضربه زدن به منافع ترکیه چیز پنهانی نیست ولی تحلیل گران ترکیه با دیدن این همه همکاری این گروه باز در تحلیل های خویش فریب ایران را می خورند و فکر می کنند با تحویل چند تروریست از طرف ایران به ترکیه ایران دوستی و برادری خویش را ثابت کرده است و نمی دانند که این فتنه های همه زیر سر ایران و ماموران امنیتی ایران است که این گروه تروریستی را شیر می کند و به جان ترکها می اندازد و بعدا چند نفر از اینها را دستگیر کرده و تحویل ترکیه می دهند و روزنامه نگاران و تحلیل گران ترکیه را با این بازیهای سیاسی فریب می دهند و به اشتباه می اندازند.

ایران در حالی که بزرگترین گروه مخالف خود را در عراق زمین گیر کرده است چگونه است که از پس یک گروه گروریستی بر نمی آید؟ اینها همه بازی است برای فریب ترکیه و سیاستمداران ترکیه که کاری با جمهوری اسلامی نداشته باشند با یکی از سربازان ترک آذربایجان که در منطقه قندیل ایران خدمت کرده است صحبت می کردم و ایشان گفت ما یک بار متوجه شدیم که یک هلی کوپتر ایرانی در حال انتقال اسلحه و آذوقه به گروه پ.ک.ک. است و تا فرمانده ما فهمید که ما از این قضیه خبردار شدیم فردای آنروز ما به جنوب کشور انتقال دادند و نگذاشتند ما در آن منظقه بمانیم این یک نمونه از هزاران بار کمک جمهوری اسلامی به این گروه تروریستی می باشد.

جمهوری اسلامی حتی بسیاری از زخمی های این گروه را در بیمارستانی در ارومیه مداوا می کرد و حتی اگر در کوه بعضی از این افراد را هم دستگیر می کردند شرط آزادی این افراد را حمله به ترکیه قرار می دادند که باید بعد از آزادی باید به منافع و سربازان ترکیه حمله کنی و الا به شما کمک نخواهیم کرد این بازی کثیف جمهوری اسلامی با ملت ترک نباید از یادها برود.

ماموران امنیتی ایران از این گروه تروریستی حتی برای نابودی گروه های کرد مخالف ایران هم استفاده کرده است و با گرفتن آتو از این گروه بیشتر این گروه را آلت دست خویش کرده است یکی از کردهای ایرانی تعریف می کرد که این گروه یک بار یک گروه مبارز کرد ایرانی به نام “آتش سرخ” را که در کردستان عراق پایگاه داشتند با دستور ایران با حیله و نیرنگ به دام انداختند و تحویل جمهوری اسلامی ایران کردند و تمامی کادرهای ارشد این گروه کرد ایرانی (از جمله چمچمال و پنجوینی) توسط جمهوری اسلامی اعدام شدند و بقیه هم به ابد و زندانهای طویل المدت محکوم شدند.

حیله و نیرنگ گروه تروریستی پ.ک.ک اینگونه بوده است که آنها گروه “آتش سرخ” را به کمپ خویش دعوت می کنند و می گویند که بیایید با هم همکاری کنیم گروه کرد ایرانی هم فریب آنها را می خورند به صورت دسته جمعی به کمپ گروه تروریستی پ.ک.ک می روند و در حالی که گروه کرد ایرانی استراحت می کردند آنها را خلع سلاح می کنند و دستهای آنها را می بندند و به جمهوری اسلامی تحویل می دهند و جمهوری اسلامی هم با روبه صفتی از صحنه تحویل گرفتن این گروه فیلم برداری و عکس برداری می کنند و به عنوان یک سند بر علیه پ.ک.ک. استفاده می کنند و در آن زمان جمهوری اسلامی به پ.ک.ک گفته بود که اگر با ما همکاری نکنی این فیلم را به عنوان سند جنایات شما علنی خواهد کرد و حتی در اتحادیه اروپا مطرح خواهد کرد و این گروه تروریستی حتی به کردها هم رحم نکرده است و دست این گروه تروریستی به خون کردها هم آلوده است.

حتی بسیاری از گروههای سیاسی کرد از جمله “کومله” گروه تروریستی پ.ژ.ا.ک را عامل جمهوری اسلامی می دانند و این گروه را دست ساز ایران می دانند.

بعضی از تحلیگران حتی حملات اخیر پ.ک.ک به ترکیه را با ایران مرتبط می دانند چرا جمهوری اسلامی همیشه می خواهد منطقه در بحران باشد تا او بتواند خود را حفظ کند با حملات ارتش آمریکا به ماموران سپاه قدس در مرکز عراق و دستگیر آنها جمهوری اسلامی خواست منطقه بحران را عوض کند و ترکیه را مشغول کند و باز از پ.ک.ک به عنوان یک گروه مزدور کمک گرفت و به منافع ترکیه ضربه زد.

متاسفانه جمهوری اسلامی با بازی های سیاسی خویش سیاستمداران و روزنامه نگاران ترکیه را فریب داده است و آنها فکر می کنند که جمهوری اسلامی ایران در جنگ با ترور در کنار آنها هستند در حالی که ایران از پشت به ملت ترک خنجر می زند و پ.ک.ک را حمایت می کند.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



درونگرائی در حرکت ملی آذربایجان برای گذر از یک مرحله سخت
-------------------------------------------------------------------------------
آلپر بیجارلي
-------------------------------------------------------------------------------
سرکوب خشونت آمیز قیام ملی خرداد و دستگیریهای بی رویه و زندان های طویل المدت بعد از این قیام موجب شده است که فعالان حرکت ملی برای گذر از این مرحله سخت به لاک دفاعی روند و بعد از قدرت گیر و تجیمع قدرت خویش دوباره به صحنه برگردند فعالان ملی اگرچه بعد از قیام ملی خرداد تجمعی بزرگ به جزء مراسم سالگرد ستارخان در سال 85 و روز زبان مادری تجمع تاثیر گذار دیگر نداشته اند ولی این بدان معنا نیست که حرکت ملی در جامعه ایزوله شده و از صحنه مبارزه عقب کشیده است چیزی که حاکمیت می خواست انجام دهد و قصدش از سرکوب خشونت آمیز قیام ملی خرداد و بعد از آن تا حالا همان ایزوله کردن حرکت ملی از جامعه آذربایجان بوده که موفق نشده است

حرکت ملی آذربایجان اگر چه به خاطر زندانی شدن رهبران جوان حرکت و همچنین جو شدید امنیتی آذربایجان نتوانسته در ظاهر مثل سالهای گذشته با شور خاصی در صحنه حضور یابد و مراسمات ملی را برگزار کند ولی در فضای عمومی آذربایجان حضوری فعال داشته است و “گفتمان ملی” را در جامعه آذربایجان نهادینه کرده است اگرچه این حضور نامحسوس شاید از طرف بعضی ها به درونگرا شدن حرکت ملی تعبیر شود ولی در عمل حرکت ملی در این مرحله سخت به فکر محکم کردن جای پای خویش در آذربایجان بوده است که دراین راه هم موفق شده است چرا که به خانه های ملت آذربایجان راه یافته است.

درونگرائی به چه معناست؟

بعد از قیام ملی خرداد حرکت ملی آذربایجان وارد یک مرحله تکوینی شد و به طور اصولی شروع به ارزیابی گذشته خویش کرد و فعالان ملی در این مرحله با سکوت و مطالعه همراه با تفکر و تعقل به ارزیابی عملکرد منفی و مثبت حرکت ملی در طول بیش از یک دهه گذشته پرداختند و ترفند های حاکمیت برای انحراف و سرکوب حرکت ملی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند و نقاط ضعف و قدرت تشکلات ملی را هم همین طور، فعالان ملی به طور گسترده مود بحث و بررسی قرار دادند این فضای تفکر و مطالعه موجب دورنگرائی مثبت در حرکت ملی شد و این درونگرائی مثبت باعث شد که فعالان ملی بهتر فضای موجود را تحلیل کنند و قدم های بعدی را با آرامش و طمانیه بردارند چرا که حرکت ملی در این مرحله سخت و سنگین، نیاز به آرامش و عقلانیت دارد و فعالان ملی تاکنون توانسته اند با آرامش در این فضای سخت و سنگین حرکت ملی را هدایت کنند

مرحله سخت

درتمام جنبشهای سیاسی و اجتماعی با سرکوب خشونت آمیز دولت تعدادی از طرفداران و حامیان حرکت به علت سختی راه از جنبش کناره گیری می کنند و به تاکتیک”صبر و انتظار” روی می آورند و به علت سرکوب خشونت آمیز برای مدتی محافظه کاری و کمی هم یاس و ناامید و خستگی به حرکت مستولی می شود و گذر از این مرحله یکی از سختترین مراحل هر جنبش سیاسی و اجتماعی است هر حرکتی بتواند در این مرحله موفق شود دیگر حکومتی یارای مقابله با آن نخواهد بود حرکت ملی آذربایجان هم بعد از قیام ملی خرداد به طور طبیعی وارد این مرحله شد بسیاری از فعالان ملی با زندان های طویل المدت روبرو شدند بعضی از فعالان از کشور خارج شدند و بسیاری به علت خشونت دولت به محافظه کاری روی آوردند و درونگرائی را پیشه کردند در این مرحله بود که مقاومت رهبران جوان و پیشروان حرکت ملی از جمله عباس لسانی، سعید متین پور، ابراهیم رشیدی(ساوالان)، معلم مبارز هدایت ذاکر، ابراهیم جعفرزاده… توانست نقطه اتکائی برای فعالان ملی باشند و نور امید و شوق مبارزه را به فعالان ملی تزریق کنند حضور این افراد در زندان و بیرون از زندان همیشه موجب قوت قلب فعالان ملی در این مرحله تا حالا بوده است و این افراد و بسیاری دیگر با تلاش و فداکاری خویش نگذاشتند حرکت ملی به رکود مزمن دچار شود در این مرحله حرکت ملی اگرچه در ظاهر فعال نیست ولی در دورن خویش به تمرین مبارزه، مطالعه، ارزیابی خویش می پردازد تا برای آینده قدرت خویش را نشان دهد. این مرحله سخت هنوز هم به طور کامل تمام نشده است و ادامه دارد.

الزامات این مرحله

حضور فعالان ملی در این مرحله تابع شرایط خاصی است و باید برای خویش فعالیت در شرایط سخت را تعریف و تبیین کنند نباید بدون مطالعه و بررسی اقدامی را انجام دهند و هر کاری که می کنند باید با تصمیم جمعی و به صورت جمعی گرفته شود در این مرحله رابطه ها باید تعریف درستی شود و از امکانات الکترونیکی به صورت اصولی استفاده شود و تمامی جوانب امنیتی برای استفاده از موبایل، تلفن، اینترنت باید رعایت شود.

چون ماموران امنیتی معمولا در مراسمات ملی فعالان ملی را شناسائی می کردند در این مرحله که مراسمات ملی کم شده است به این خاطر ماموران امنیتی به دنبال روابط فعالان ملی با همدیگر هستند تا از این طریق فعالان ملی را شناسائی کنند یکی از راهها شنود تلفنها و موبایل ها است که از این طریق می توانند به اطلاعاتی دست پیدا کنند

فعالان ملی در مرحله باید تا می توانند گفتمان ملی را به درون خانه ها ببرند علاوه بر اینکه در فضای عمومی آذربایجان هم حضور دارند باید پلهای ارتباطی سنتی را بین خود و ملت بیشتر کنند به صورت حضوری ملت را توجیه کنند.

حرکت ملی در درون خانه های ملت آذربایجان

برای گذر از این مرحله سخت فعالان ملی باید بیشتر رو به سوی ملت خویش کنند و از ملت خویش یاری بطلبند و انسجام ملی را تقویت کنند بدون رودربایستی باید اذعان کرد که یکی از نقاط قوت حرکت ملی آذربایجان راهیابی اهداف و آماج حرکت ملی به درون خانه های ملت آذربایجان بوده است که این مساله باعث شده است که حاکمیت فارسگرا نتواند به طور دلخواه خویش حرکت ملی را سرکوب کند حالا به هرخانه ای که میروی یک نفر پیدا می شود که مساله ملی و ملت آذربایجان را خودش مطرح می کند و از ماها سئوال می کند از عقب ماندگی های اقتصادی از غارت معادن آذربایجان و عدم حمایت از تولید کنندگان آذربایجان همه سئوال دارند این برای حرکت ملی و فعالان ملی باید غرور انگیر باشد که ملت آذربایجان بعد از این با جان و دل به حرفهای آنها گوش می دهند و این برای ما یک فرصت استثنائی است که با معلومات خویش باید در هر خانه و محفلی که هستیم مساله ملی را طرح کنیم و غارت اقتصاد و فرهنگ آذربایجان را توضیح دهیم چرا که همه آماده شنیدن هستند حضور حرکت ملی در درون خانه های ملت نشان می دهد که حرکت ملی در ظاهر درونگرا شده است ولی در باطن به عمق جامعه در حال نفوذ می باشد چرا که این نوع درونگرائی مثبت، نیاز حرکت بود.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



تعریف پروژه دموکراتیزاسیون ایران توسط حرکت ملی آذربایجان
-------------------------------------------------------------------------------
آلپر بیجارلي
-------------------------------------------------------------------------------
حرکت ملی آذربایجان قدم به قدم به اهداف ملی خود نزدیک می شود و در این مسیر هر خار و خاشاکی را از جلو راه خویش با آرامش و طمانینه خاصی کنار می زند و راه خویش را و اهداف ملی خویش را پی میگیرد و سنگ اندازان و آنهائی که چوب لای چرخ حرکت ملی آذربایجان می گذارند تا حالا نتوانستند راه حرکت ملی را کاملا سد کنند اگر چه بعضی وقتها با بد جنسی خاصی توانسته اند سرعت حرکت ملی را کند کنند ولی تابحال نتوانسته اند به صورت کامل جلو حرکت مدنی ما را بگیرند.

حرکت ملی آذربایجان با اینکه از روزی که در فاز نوین خویش به حرکت درآمده دارای ابعاد متعددی بوده است ولی بعد از قدرت گیری خویش از اوایل دهه ۸۰ شمسی متاسفانه در تعریف پروژه برای دموکراتیزاسیون ممالک محروسه کمی بی توجهی نشان داده است و این مساله افتاده به دست افراد پان فارس و پان آریانسیت که با همکاری دشمنان آذربایجان در خارج از ایران خصوصا در اروپا و آمریکا بر اساس منافع خویش پروژه دموکراسی برای ایران طراحی کرده اند که پروژه اینها کاملا در تضاد با منافع ملی آذربایجان و کلا ترکها در ایران بوده است و همه چیر را بر اساس منافع پان فارسیسم تعریف و تئوریزه کرده اند. در این نوع پروژه ها قشقایستان و دیگر ترکهای ساکن ممالک محروسه با بی توجهی خاصی روبرو شده و و ملت آذربایجان هم فقط به عنوان ابزار و آلت این نوع پروژه ها نگریسته شده است.

حرکت ملی آذربایجان که حالا توان تعریف و تئوریزه کردن هر نوه گفتمانی را دارا می باشد باید در این مساله هم پیش قدم شود و پروژه هائی برای دموکراتیزاسون ایران بر اساس منافع ملی آذربایجان و ترکهای ساکن در خارج از آذربایجان وبر اساس منافع ملل غیر فارس با محوریت”حق تعیین سرنوشت ملی” برای ملل غیر فارس طراحی و تئوریزه کند و به افکار عمومی دنیا اعلام کند

امروزه در دنیا دیدارهای شفاهی همه به صورت شفاهی می ماند فقط پروژه هائی که به صورت متنی و آماده هستند مورد بحث و بررسی سیاستمداران، استراتژیستها، محققیین قرار می گیرند اگر به نظر آنها خوب تشخیص داده شد برای اجرا، به امور اجرائی کشورها ارجاع داده می شود پس حرکت ملی باید برای تمامی دیدارهای خویش با سیاستمداران و مراکز تحقیقی پروپزال و پروژه های آماده ای داشته باشد تا به آنها ارائه دهد برای اجرائی کردن آنها از آنها توضیح بخواهد

به نظر می رسد فعالین ملی آذربایجان در سالهای پیشین که در آمریکا با بعضی از مقامات دیدارهائی داشته اند فاقد پروژه و پروپزال خاصی بوده اند و به این خاطر نتوانسته اند لابی گری آذربایجان جنوبی را به نحو احسن در آمریکا و دیگر کشور انجام دهند و کار فعالین بعدی را هم با مشکل مواجه کرده اند امروزه سیاست یک فن و هنر است و لابی گری هم همین طور اینگونه نیست که هرکس بدون داشتن پروژه و پروپزال پیش مقامات یک کشوری برود و انتظار داشته باشد که آنها هم به حرف ایشان گوش کنند امروزه همه مراکز تحقیقی و سیاستمداران یک پروژه تعریف شده و قابل دفاع می خواهند نه لیدر یک حزب یا گروهی که با الفبای مدرن سیاست و لابی گری آشنائی ندارد و مشاوران بی سواد در مسائل دیپلماتیک و دیپلماسی دارد قابل قبول و دفاع نیست حرفهای شفاهی اینگونه افراد بعد از خارج شدن از اتاق ملاقات پودر می شود وبه هوا می رود و هیچگونه ارزشی هم برای پیگری آنها طرفهای مقابل قائل نیستند.

بعضی از احزاب و گروه ها در خارج از کشور تمام توان خویش را فقط برای تحت تاثیر قرار دادن فعالین و حرکت ملی در داخل قرار داده اند و فقط می خواهند طرفداران خویش را در داخل اقناع کنند و راضی نگهدارند که ببینید ما داریم کارهای بزرگی انجام میدهیم و با تبلیغات سطحی کارهای کوچک را می خواهند فقط در چشم حامیان خویش در داخل بزرگ نشان دهند و هیچ وقت نتوانستند به خارج از کشور و سیاستمداران کشورهای خارجی تاثیری داشته باشند چرا؟ برای اینکه سواد و فهم درستی از مبارزه در خارج از کشور نداشته اند و فکر می کردند که آنجا هم مثل داخل است که با یک عده طرفدار، دهن همه را بست و حق سئوال و انتقاد را از آنها گرفت و با سیاهی لشکر به جنگ سئوال رفتن نشانه عقل نیست باید جوابی قانع کننده و با استدلال برای سئوال کننده داشت نه با تهدید و شانتاژ که هیچ کس نتواند سئوال بپرسد و اساس همه کارهای به علت ندانم کاری بعضی ها بد گذاشته شود.

گزارش های ضربی و رزمی از سرباز صفر به ملت بزرگ آذربایجان هیچ گاه نمی تواند پایه یک کار اساسی برای آینده باشد این کارهای فقط برای اقناع حامیان این افراد در داخل بیان می شود و اگر این پیامها را برای یک سیاستمدار خارجی ترجمه کنی از خنده روده بر می شود وبه حال ملت آذربایجان گریه می کند که چنین افرادی را برای پیگری کارهای خود به پیش سیاستمداران کهنه کار فرستاده است و همچنین سیاستمداران رقیب هم با سوء استفاده از موقعیتی که نصیبش شده همه چیز را بر اساس منافع خویش به خورد دیگران میدهد و علی می ماند و حوضش.

در حال حاظر افرادی برای ملت آذربایجان و ممالک محروسه پروژه تعریف می کنند که دشمن درجه یک ترک و زیان ترکی هستند و با استفاده از فرصتی که نصیبشان شده است نظرات خود را به دیگران غالب می کنند از جمله گروه اکبر گنجی، عباس میلانی، گروه محسن سازگارا… که برای آینده ایران بدون در نظر گرفتن منافع ملی آذربایجان پروزه دموکراسی تعریف می کنند و چون تا حدودی با فنون دیپلماسی و سیاست آشنائی دارند وزبان انگلیسی را هم خوب می دانند و سالها در مراکز تحقیقاتی آمریکا با پول آمریکائی ها برای منافع پان فارسیسم کار کرده اند امروزه شده اند تئوریسین دموکراتیزاسیون ایران که در دموکراسی این افراد حقی برای ملت آذربایجان و ملل غیر فارس وجود ندارد در این حالت است که احزاب ملی آذربایجان باید با جدیت با همکاری فعالان ملل غیر فارس این مساله را با جدیت پیگری کنند و پروژه ای بر اساس منافع ملی ملل غیر فارس و با محوریت “حق تعیین سرنوشت ملی” برای ملل غیر فارس ایران تعریف کنند و دست دروغگویان و مدافعان دورغین دموکراسی را باز کنند تا دیگران بدانند که در چنته اینها دموکراسی و حقوق بشر وجود ندارد

احزاب ملی باید از فعالان حقوق بشر آذربایجان جنوبی الگو بگیرند که همه چیز را با آمار، جدول، عکس، بیوگرافی و با جزئیات کامل به اطلاع مراکز حقوق بشری می رسانند و اینگونه است که حرف فعالان حقوق بشر آذربایجان جنوبی در خارج از کشور خریدار دارد. خانم فاخته زمانی، بیوک رسول اوغلو، علیرضا جوانبخت کارهای بزرگی را دارند انجام می دهند و باید قدر این عزیران را دانست و تشویقشان کرد چرا که همه چیز را مستند و بدون تبلیغات برای این گروه و آن گروه با وسواس خاصی انجام می دهند. آفرین بر اینها که نگذاشتند مساله حقوق بشر آذربایجان جنوبی به دست افراد سطحی نگر بیافتد که از هرچیزی می خواهند برای تبلیغات خویش استفاده کنند و ارزش همه چیز را با کارهای سطحی و تبلیغی پایین می آورند و مساله را لوث می کنند.

احزاب ملی آذربایجان از جمله “میللی شورا” که دارای کادرهای متخصص در مسائل سیاسی و دیپلوماسی هستند بدون توجه به کارهای دیگر گروه ها باید برای آینده ممالک محروسه یک پروزه دموکراتیزاسون با محوریت” حق تعیین سرنوشت ملی” برای ملل غیر فارس تعریف و تبیین کنند و در دیدارهای خویش با محققین دیگر کشورها این پروپزال را به آنها ارائه دهند حتی این پروژه را در یک سمینار و کنفرانسی به بحث بگذارند و به سیاستمداران و مراکز تحقیقی که درباره ایران کار می کنند بفرستند در این مورد باید دقت کنند که اول به دست پان فارسهائی که در این مراکز کار می کنند نرسد چرا که آنها جلو آن را می گیرند باید به دست خارجی ها رساند خصوصا در آمریکا باید این مساله با جدیت دنبال شود. این پروژه حد اقل باید در ۵۰ صفحه با آمار، جداول، دیاگرام، تصاویر… همراه باشد و قابل دفاع در مراکز بین المللی باشد چرا که امروزه سیاستمداران دیگر کشورها مساله کلی ایران را می خواهند حل کنند و مساله ملی را در داخل پروژه دموکراسی نگاه می کنند پس باید ما به این مساله دقت کنیم، حرکت ملی باید هم برای “جنگ” هم برای “صلح” برنامه مدونی داشته باشد و هر کدام از اینها اتفاق افتاد باید منافع ملی آذربایجان حفظ شود.

همچینین در این پروژه می توان اینگونه تعریع کرد که باید رادیو و تلویزیون های فارسی زبان که با پول دیگر دولتها برنامه پخش می کنند باید مجبور شوند که نصف برنامه خویش را در اختیار ملل غیر فارس قرار دهند و آنها به زبان فارسی برنامه هائی برای دموکراتیزاسیون ایران پخش کنند. این کار باید صورت بگیرد چرا که رادیو صدای آمریکا، فردا و بی.بی.سی به مراکز تجمع گروه های پان فارس تبدیل شده است و باید در این مراکز دوگانگی و تشتت به وجود آورد و حالا که بی.بی.سی می خواهد تلویزیون فارسی زبان هم دایر کند این مساله باید از سوی فعالان ملی دنبال شود. درست است رادیو به زبان ترکی خوب است ولی رادیو های فارسی زبان حالا در ایران جا افتاده اند و اگر ملل غیر فارس در این رادیو ها ظاهر شوند یک گفتمان عمومی درباره مساله ملی و دموکراسی و حقوق بشر در جامعه به نحو احسن پا می گیرد.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



مدیریت اختلافات و بحرانها
-------------------------------------------------------------------------------
آلپر بیجارلي
-------------------------------------------------------------------------------
جهانی که ما در آن قرار داریم بر اساس تفاوتها و تمایزات آفریده شده است و تفاوتها و تمایزات در حالی که اگر خوب مدیریت شوند موجب فرصت برای زندگی بهتر هستند ولی گاها دیده شده که به علت زیاده خواهی بعضی ها موجب اختلافات مزمن و طولانی شده است و در بسیاری از مواقع اختلافات کوچک موجب جنگهای طولانی شده است و هزازان نفر بر اثر این جنگها جان خود را از دست داده اند و جزء ویرانی نفعی به ملل جهان نداشته است.

اختلافات همیشه به خاطر برداشت ها مختلف از ارزشها و یا به علت داشتن منافع، گوناگونی دیدگاه و نظرات، زبان، فرهنگ، وجود طبقات مختلف، مناطق جغرافیائی متعدد… موجود بوده اند و تا وقتی که این اختلافات به حالت بحران و درگیری نرسیده اند مشکلی را ایجاد نمی کنند ولی وقتی که به حالت بحرانی می رسند تبعات سنگینی بر همه بوجود می آورند

بشر از روزی که توانسته یک اجتماع و حکومتی را تشکیل دهد و پادشاهان و حاکمان بر این جوامع مسلط شوند به وسیله ریش سفیدان و افراد سیاستمدار کوشش کرده است که هر گونه اختلافی حدالامکان به صورت آرام و بدون جنگ و بحران رفع و رجوع شود ولی در خیلی از وقتها زیاده طلبی و حس خودبینی بعضی از حاکمان جوامع و طوایف یا گروه ها باعث شده است که فرصت رفع اختلاف از بین برود و مساله وارد حالت بحرانی و درگیری شود که در آخر هم یا یک گروه بر گروه دیگر غالب شده تا این مساله پایان بیابد یا به علت ضعف دو طرف مجبور به امضاء پیمان آتش بس یا صلح شده اند.

به خاطر وجود مناطق بحران خیز و مورد اختلاف یا اختلافات دولتها با همدیگر امروزه مراکز پیش بینی بحران در اکثر کشورها بوجود آمده اند و این گروه ها با مطالعه مراکز بحرانی یا بحران بین دولتها و گروه ها، راه های خروج از بحران را هم مطالعه می کنند و گزارش می دهند. مثلا در مورد کرکوک، کشمیر، قاراباغ یا در مورد گروه های درگیر مثل حماس و فتح مطالعات موردی انجام می دهند و طرفهای درگیر را برای خروج از این بحران و اختلافات آگاه می کنند.

وجود اختلاف در بین احزاب سیاسی و حتی در فراکسیونهای یک حزب و طرفداران یک جنبش و حرکت امری طبیعی است اگر به خوبی مدیریت شود می تواند به جای تهدید این اختلافات تبدیل به فرصت شوند ولی در صورت ادامه بی جهت و بی حاصل اختلافات کم کم از درگیریهای لفظی خارج می شوند با اصطکاک بیشتر در موقع مناسب موجب درگیری فیزیکی و خیابانی بین گروه و احزاب می شود.

به عنوان مثال می توان مورد حماس و فتح را بیان کرد یا اختلافات دو حزب کورد عراق که موجب درگیری و جنگ بین آنها شد را می توان ذکر کرد که بیشترین مهاجران کورد از شمال عراق در زمان حاکمیت این دو حزب بر کردستان عراق قبل از حمله آمریکا خانه و زندگی خود را رها کردند و مهاجرت کردند یا حالا در فلسطین اختلافات دو حزب سیاسی به علت عدم مدیریت اختلافات به صورت صحیح موجب درگیری خیابانی بین طرفداران دو حزب شد و هر کدام قسمتی از فلسطین را تصاحب کرده اند و هر کدام برای خویش حکومتی تشکیل داده اند و به خاطراشتباهات رهبران حماس و فتح مردم فلسطین خصوصا اهالی غزه تاوان سختی را پس می دهند جنگ بین فلسطینیان و اسرائیل به جنگ بین فلسطینی با فلسطینی تبدیل شده است و این کار رهبران فلسطینی تبدیل به طنز تاریخ شده است.

حرکت ملی آذربایجان از روزی که نطفه آن در مرحله کنونی بسته شده به علت قرائتهای متعدد از مبارزه ، ارزشها، عقاید، منافع گروه ها، انحصار طلبی بعضی ها، منیتها، دعوای رهبری، بایراق، تاکتیکهای مبارزه… همیشه دارای اختلافاتی بین فعالین و گروه ها بوده است و این اختلافات به علت عدم مدیریت صحیح موجب هدر رفتن انرژی حرکت ملی شده است و اتحاد بین فعالین و گروه ها به معنی عملی بوجود نیامده است با اینکه چندین بار افراد و احزاب ملی خواستار اتحاد به صورت عملی شده اند ولی این اتحاد به خاطر وجود اختلافات به منصه ظهور نرسیده است و موارد اختلاف برانگیز بر طرف نشده است چه باید کرد؟

موارد اختلاف باید یکی یکی شناسائی شده و با گروه های طرف اختلاف به صورت روشن بحث و بررسی شود که آنها چه می گویند و یا چه می خواهند آیا آذربایجان مهم است یا منافع آنها؟ بعد از مذاکره با آنها باید موارد مذاکره و خواستهای طرفهای مذاکره به فعالین ملی گزارش شود تا همه بدانند که طرفها مذاکره چه گفته اند و چه درخواستی داشته اند اگر یک گروهی بعد ازچند دوره مذاکره از خواستهای نامعقولانه خویش کوتاه نیامد آن وقت باید گروه های دیگر که اختلافات کمی دارند با هم متحد شده و یک جبهه تشکیل دهند و آن گروهی که منافع آذربایجان را زیر پا می گذارد باید به صورت جدی از طرف احزاب و فعالین ملی بایکوت شود و در منگنه قرار گیرد فشارها باید همه جانبه باشد تا آن گروه در جامعه ایزوله شود و مجبور شود که به خواست اکثریت و به منافع ملی آذربایجان گردن بگذارد یا خود به خود با از دست دادن نیروهای خویش آنقدر تحلیل رود که دیگر جزء نامی از آن باقی نماند.

نظام بین الملل از این روش برای برخورد با کشورهای یاغی از جمله برای برخورد با کشورهای “محور شرارت” به صورت عملی استفاده کرده است و تقریبا می توان گفت که جواب مثبتی گرفته است به عنوان مثال لیبی با این روش به جامعه بین المللی بازگشت با کره شمالی که نظام بین الملل با بایکوت و تحریم و با فشا رهمه جانبه آنها را مجبور به قبول خواستهای بین المللی کردند و بعضی کشورها را هم با برخورد نظامی حاکمیت آنها را تغییر دادند مثل افغانستان و عراق و یوگسلاوی.

فعالان حرکت ملی که عمر خود را در راه آذربایجان گذاشته اند٫ اگر امروز نتوانند از منافع ملی آذربایجان دفاع کنند و اختلافات موجود را به نحو احسن بر طرف نکنند باید به حالشان گریست. باید همه گروه های دموکرات و فعالان دموکرات متحد شوند و گروهی که اعمال غیر دموکراتیک انجام می دهد و به اتحاد عملی گروه های آذربایجانی ضربه می زند باید هم در داخل و هم در خارج به صورت عملی بعد از مذاکره و هشدار با آن گروه وفرد برخورد جدی شود ملت آذربایجان نمی خواهد مثل فسطین قربانی جنگ احزاب و گروه ها شود آن گروه و هواداران آن گروه از بین بروند بهتر است یا ملت آذربایجان و منافع ملی آذربایجان؟

فعالان دموکرات باید به این سئوال به صورت روشن جواب دهند. دیگر تمنا و خواهش فایده ندارد باید به صورت عملی برخورد شود گروهی که آذربایجان را قربانی قدرت طلبی بچه گانه خویش می کند باید هر طور شده کنترل شود مدیریت اختلافات و بحرانها گاهی ناگزیر از برخورد است حتی با افراد خودی یا کسانی که مانع اتحاد احزاب آذربایجانی هستند این برخورد لازم می شود.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي



شهدا حرکت ملی را فراموش نکنیم
-------------------------------------------------------------------------------
آلپر بیجارلي
-------------------------------------------------------------------------------
تاریخ معاصر آذربایجان در یک قرن اخیر پر است از رشادت دلیرمردان و زنانی است که برای رسیدن به آزادی و حقوق خویش جان شیرین خویش را فدای آذربایجان کرده اند و رود خروشان استقلال خواهی ملت آذربایجان را همیشه پر آب نگه داشته اند از سردار غریب آذربایجان ستارخان کبیر گرفته تا شهید خیابانی، شهید بزرگ پیشه وری و شهید محمد تقی زهتابی رهبر معنوی حرکت ملی آذربایجان در فاز جدید بعد از انقلاب ۱۳۵۷، شهدا خرداد ۱۳۸۵ همه و همه برای آزادی ملت بزرگ آذربایجان پنجه در پنجه دژخیمان انداختند و درخت تنومند حرکت ملی را با خون خویش آبیاری کردند تا این درخت تناور همیشه در آذربایجان سبز و بلند قامت بماند.

همه ممالک و کشورها خصوصا ملت ترک از ترکستان شرقی گرفته تا بالکان رسم و رسومات خاصی برای ادای احترام و ماندگاری نام شهدا دارند در ترکیه احترام به شهدا و بزرگ نگه داشتن نام آنها یک وظیفه ملی است و همه باید به نام شهدا احترام بگذارند مزار شهداء در ترکیه با سنگ قبر سفید و با پرچم سرخ و سفید ترکیه در میان گل و گیاه همیشه عزیر نگه داشته می شود و رسم خاکسپاری آنها هم بسیار با شکوه برگزار می شود.چ

حرکت ملی به عنوان یک حرکت ظلم ستیزانه و آگاهی بخش آیا تابحال توانسته است نام و یاد شهدا حرکت ملی را به نحو احسن گرامی بدارد؟ چرا احزاب ملی آذرابایجان عکس شهدا بلند مقام حرکت ملی را از جمله شهید ستارخان، خیابانی، پیشه وری، زهتابی را به عنوان سمبلهای شهدا حرکت ملی بر بالا سن تالارهائی که کنفرانس دارند و یا سیمناری هست نمی زنند؟ تا به دنیا شناخته شوند و به همراه نام آنها هم حرکت ملی هم شناخته شود

علاوه بر این چرا برای ترویج افکار بزرگ آنها احزاب ملی کم کاری می کنند افکار دموکراتیک و آزاد منشانه شهید پیشه وری و دکتر زهتابی هنوز به صورت درست بر جوانان حرکت ملی شناسانده نشده است تلاشهای بزرگ مردی که با نوشتن تاریخ ترکها و همچنین با پایه گذاری حرکت ملی در فاز بعد از انقلاب ۱۳۵۷ توانست شاگردان بزرگی را به حرکت ملی آذربایجان تحویل دهد امروزه تفکرات ملی گرایانه ایشان در گرد و غبار تاریخ گم می شود چرا شاگردان شهید زهتابی تلاش نمی کنند تفکرات ایشان رابه نسل جدید بیاموزند؟ جزوه یا کتابی درباه یادبود او و افکار آذربایجانگرایانه و ملی گرایانه اش منتشر نمی کنند؟ نباید گذاشت نام این بزرگ مردان حرکت ملی از ذهن جوانان حذف شود آنها جان خویش را برای ما زنده نگه داشتن آذربایجان فدا کردند

برای شهدا خرداد هم کاری انجام نداده ایم آثار و زندگی نامه آنها را به نگارش در نیاورده ایم دوستان و فعالان ملی باید خاطراتی که از این شهدا دارند مکتوب کنند و به همراه عکس آنها و بیوگرافی آنها در یک سایت یا وئبلاگی گنجانده شود نام این شهدا عزیز باید برای همیشه جاوید بمانند

همچنین روزی را برای گرامیداشت این عزیران باید از طرف فعالان ملی مقرر شود به عنوان”روز گرامیداشت شهدا حرکت ملی” و برنامه های خاصی برای شناساندن نام و افکار این عزیران برگزار شود روز شهادت شهید بزرگ پیشه وری برای این روز مناسب می باشد یا در خارج از کشور احزاب ملی تلاش کنند سیمناری برای گرامی داشت این عزیزان برگزار کنند.

امروزه در تمام شهر های ترکیه در کنار شعار نفرت از ترور با گفتن جمله ای عشق خود به وطن و شهدا را نشان می دهند”شهید لر اولمز وطن بولونمز” این جمله در تمامی تجمعات و تشیع پیکره شهدا بر زبان پیر و جوان، زن ومرد، دانشجو و استاد… جاری است فعالان ملی هم باید در تجمعات خویش شعارهائی با مضامین احترام به شهدا حرکت ملی سر دهند تا دشمنان آذربایجان ببینند که ما چقدر به شهدا حرکت ملی احترام می گذاریم.

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي

Tuesday, November 13, 2007



گرگ در اساطیر ترک
-------------------------------------------------------------------------------
ماشااله رزمی
-------------------------------------------------------------------------------

زبان ، تاریخ و اسطوره در شکل گیری هویت ملی نقش اساسی را بازی می کنند بهمین خاطر جنبش های ملی ارزش زیادی برای هر یک از آنها قائل می شوند . بعضی از پرسوناژ های اسطوره ای در بحران های ملی بصورت نجات دهنده در روانشناسی اجتماعی ظاهرمی شوند و گرگ در اسطوره های ترک چنین نقش وجایگاه مخصوص را دارد . گرگ در اسطوره های ملل ترک همان نقشی را بازی می کند که سیمرغ در اسطوره های فارس بازی کرده است . دردوران آنیمیسم گرگ توتم اقوام ترک بوده است . اجداد اولیه ترک ها اعتقاد داشتند که ترک ها از بچه ای که از یک ماده گرگ خاکستری زاده شده بود بوجود آمده اند . در قرن هشتم میلادی که ترک ها با اسلام آشنا شدند این اسطوره نیز اسلامی شد و گفته شد قبایل ترک از پشت پسران حضرت نوح بوجود آمده اند. حضرت نوح نیز برای ترک هااز آن جهت در میان پیامبران برجسته تر است که قبل از پیدایش ادیان توحیدی نوح خدای نور و خورشید بوده است و در بعضی از اسطوره ها هم عمر نوح سیصد و شصت و پنج سال ذکر شده که برابر سیصد و شصت و پنج روز یک سال است و نوروز همان روز تولد خورشید است .

جالب توجه است که گرگ و مخصوصا گرگ سفید در میان قبایل سرخپوست آمریکای شمالی هم حیوان مقدسی محسوب می شود و چون طبق نظر مردم شناسان ، در دوره یخبندان که شمال آسیا به آلاسکا در شمال آمریکا وصل شده بوده ، بومیان شمال شرق آسیا ازین طریق به آمریکا رفته اند و بعد از دوران یخبندان ارتباط آنان با ساکنان سایر قاره ها قطع شده است لذا احتمالا اعتقاد به مقدس بودن گرگ از ریشه ترکی سرخپوستان آمریکای شمالی مانده است . سرخپوستان لقب گرگ سفید را برای روسای قبایل انتخاب می کنند.

در میان تمام طوایف شکارچی و دامدار گرگ دارای ابهت ویژه است زیرا گرگ همواره بدنبال گله گوسفند و گله حیوانات وحشی گیاهخوار می رود و در فرصت مناسب به گله می زند و سهم خود را می برد . قبل از اینکه ساکنان آسیای مرکزی سگ را اهلی بکنند توان مقابله با گرگ را نداشته اند مخصوصا که گرگ شکارچی ماهری است و با پنهانکاری تمام به گله نزدیک می شود و اگر حمله گروهی باشد کاری از دست چوپان بر نمی آید بدینجهت گله داران اولیه گرگ را می پرستیدند و فکر می کردند اگر احترام و التماس بکنند گرگ کمتر به آنها خسارت خواهد زد . انواع اوراد جادوئی نیز برای جلوگیری از حمله گرگ وجود داشته و حتی بعد از اسلام هم این اوراد جادوئی بشکل دیگری حفظ شدند مثلا دعای بستن دهان گرگ که در کتابهای دینی وجود دارد تغییر شکل یافته همین اوراد جادوئی است . گرگ در تمام نقاط جهان وجود دارد اما در نقاط سرد سیر شمال آسیا و شمال آمریکا بیشتر از جاهای دیگر است و بهمین خاطر گرگ در زندگی روزمره بومیان شمال آسیا و آمریکا حضور عینی دارد و با فرهنگ مردمان شمالی عجین شده است .

گرگ خاکستری در اسطوره های پیدایش گوگ ترک ها (ترک های آسمانی)عنصر میتولوژیک برجسته ای است . طبق نوشته قدیمی ترین منابع چینی ، اولین خاقان گوگ ترک ها که « آسینا» یا آچینه نام داشت از یک ماده گرگ خاکستری زاده شده بود . این خاقان دارای نیروی ماوراء طبیعی بود و بر روزقارها و یاغموت ها حکمرانی می کرد . توضیح اسطوره فوق این است که گوگ ترک ها در سواحل غربی دریای غرب زندگی می کردند ، یکی از ملل همسایه که دشمن آنان بود با حمله ای آنان را قتل عام کرد ، از این کشتار تنها یک پسربچه زنده ماند . سرباز دشمن که او را دیده بود نخواست او را بکشد ولی دستها و پاهای وی را برید و او را در باطلاقی انداخت . این بچه را گرگ ماده ای پیدا نموده و بزرگ کرد و از وی حامله شد . خان دشمن وقتی از زنده ماندن او با خبر گشت ماموران خود را برای کشتن آن شاهزاده فرستاد و گرگ خاکستری قبل از رسیدن ماموران دشمن شاهزاده را برداشت و به شرق آمد و در غاری پناه گرفت و در همانجا پسری بدنیا آورد . بعد ها خاقان های ترک هر سال در ماه مخصوصی آدمهای خودشان را به این غار مقدس میفرستادند و در آنجا قربانی کرده و به ارواح اجدادشان هدیه می کردند . این غار را ترک ها «بودون اینلی» یعنی خدای نگهدارنده ملت می نامیدند .

خان های گوگ ترک ها در مقابل فرارگاهها و اقامتگاههایشان علمی نصب می کردند که شکل کله گرگ را داشت . سایر تیره های ترک نیز که در آسیای مرکزی حکومت کرده اند در باره منشاء پیدایش خودشان همواره روی عنصر گرگ تاکید می کردند .

از قرن چهارم میلادی به بعد در منابع چینی در باره ترک های اویغور اطلاعات با ارزشی وجود دارد و هنگام ذکر نام اویغورها منشاء آنان را به اسطوره گرگ خاکستری نسبت می دهند . طبق یکی از این روایات چینی یکی از خاقانهای هون ها دو دختر بسیار زیبارو داشت ، اطرافیان خاقان اعتقاد داشتند که این دختران شایسته خدا هستند. خاقان تصمیم می گیرد این دختران را به خدا هدیه کند و بدینجهت آنان را در قلعه بزرگی در نقطه ای که کسی را بدان دسترسی نبود پنهان می سازد . روزی در مقابل این قلعه گرگی ظاهر می شود و یکی از دختران خیال می کند که این گرگ فرستاده خداست و با آن گرگ هماغوش می شود و اویغورها از پیوند گرگ با آن شاهزاده خانم زیبا بوجود می آیند . طبق این اسطوره خان های اویغور نیز که خود را از نوادگان گوگ ترک ها می دانستند همواره علم فلزی (سنجاق) با خود حمل می کردند که بشکل کله گرگ بود . گردیزی می نویسد که « مویون – چور»، خان بزرگ اویغور ها یکی از ژنرال های چینی را وادار کرده بود که در مقابل پرچم گرگ خاکستری به خاک بیافتد .

بعد از تشکیل امپراطوری مغول اسطوره هائی که در باره منشاء ترک ها موجود بود به سلاله چنگیزخان نیز نسبت داده شد و آن عده از سلاله های ترک که در تشکیل امپراطوری مغول شرکت کرده بودند ، اصل و نسب خود را با چنگیز خان یکی می دانستند . حکومت های ترک که در اتحادیه (فدراسیون) قبچاق وارد شده بودند خود را با چنگیزخان هم منشاء می دانستند و در اثری بنام «چنگیزنامه» دو اسطوره در باره سلاله چنگیزخان قید شده است یکی از این اسطوره ها خیلی شبیه روایت چینی ها در باره منشاء اویغورها است. طبق این اسطوره خان «آق دنیز» (دریای سفید) دختری بسیار زیبا بنام «اولاملیک» داشت که در زبان مغولی بمعنی غزال (مارال) می باشد. این دختر بقدری زیبا بود که وقتی می خندید درختان خشکیده گل می دادند و وقتی قدم در زمین خشگ می گذاشت زمین پر از سبزه می شد. پدر دختر برای اینکه ماه و خورشید او را نبینند وی را در قصر بزرگی مخفی کرده بود. روزی هنگامی که دختر از پنجره قصر به بیرون نگاه می کرد آفتاب به صورتش خورد و از نور خورشید حامله شد و بعد از سپری شدن دوران حاملگی پسری بدنیا آورد که او را « دوبون – بایان» نام نهادند . می دانیم که « دوبون – بایان» یکی از اجداد چنگیزخان است و باین ترتیب منشاء چنگیزخان را به نور نسبت می دادند . در این اسطوره نامی از گرگ خاکستری بمیان نیامده است . اسطوره دوم درباره افسانه «آلان – قوآ» مادر چنگیزخان است . آلان قوآ بعد از مرگ شوهر و بیوه شدنش از روحی که بصورت نور وارد می شود و بشکل گرگ خاکستری خارج می گردد حامله شده و چنگیزخان را بدنیا می آورد. در این اسطوره گرگ خاکستری با نور یکی شده است .

مورخین مسلمان که تاریخ مغولان را نوشته اند هیچکدامشان از گرگ خاکستری سخنی بمیان نمی آورند. ابوالقاضی خان و رشیدالدین که اعلام میکنند « چنگیز نامه» های زیادی دیده‌اند و در باره منشاء مغول ها اظهار نظر کرده اند از «بورت – چینه» که در زبان مغولی بمعنی گرگ خاکستری است تنها بعنوان یک شخصیت نامدار یاد می کنند . طبق نوشته همین مورخین «آلان‌قوآ» از انسانی که در میان نور از آسمان نازل شده بود حامله شده و چنگیزخان را زائیده است .

خان های مغول که بعدها تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفته بودند در باره منشاء خودشان اسطوره گرگ را نمی‌پسندیدند بهمین ترتیب خانهای اویغورها نیز بعد از آنکه دین مانوی را قبول کردند گرگ خاکستری را فراموش نمودند. در این مورد می توان به اسطوره بوغوخان اشاره کرد . در روایت «توکوز – اوغوز» (اویغور) پسر بچه ای که دستها و پاهایش بریده شده بود بوسیله یک راهب مانی پرورش داده می شود و نه توسط گرگ خاکستری .

در بعضی از داستان های قدیمی گرگ به ترک ها راه نشان می دهد و سمبل خرد و کیاست است . در کتیبه اوغوز خاقان که بخط اویغور نوشته شده گرگ راهنمای ترک هاست. عین همین مضمون در تاریخ «علی حال الدین» نیز قید شده است و در هر دو مورد گرگ راهنما « باش قورت» یعنی رئیس و سرکرده گرگها نامیده شده است .

از دورانهای بسیار قدیم منشاء سلاله های ترک به گرگ نسبت داده می شده و هیچ فرقی بین گرگ اسطوره ای با جانور معمولی که گرگ است قائل نمی شدند و فقط بعد از زیاد شدن جماعات ترک این اینگونه فهمیده شد که گرگ خاکستری یک جانور معمولی نبوده بلکه موجود خدائی بوده که بصورت نور از آسمان به زمین آمده است و بعدها نیز نقش رهبر و مربی به وی نسبت داده شد .

گرگ در میان مغول ها سمبل خشم و قهر نيز هست ، در تاریخ‌ها آمده است که وقتی چنگیزخان خبر کشته شدن ایلچی های خود را بدست خوارزمشاهیان شنید غضبناک شده بالای کوهی رفت و مانند گرگ زوزه کشید و بدینسان همه فهمیدند که باید آرایش جنگی بگیرند و انتقام سختی از خوارزم و خوارزمشاهیان گرفته خواهد شد.

در کتاب ده ده قورقود در یکی از حکایات، دو بار از گرگ با احترام یاد می شود یکی: « قوردون اوزو موبارک» یعنی روی گرگ مبارک و دیگری « قاراباشیم قوربان اولسون قوردوم سانا» یعنی سر سیاهم قربان تو باد ای گرگ من، است. همچنین در اوراد و دعاهای شامان های ترک نیز با فرهنگ گرگ خاکستری برخورد می کنیم .

هم اکنون در بعضی از روستاهای آذربایجان وقتی ظلم بزرگی به کسی می شود و یا عزیزترین آدم یک نفر بناحق کشته می شود و یا در اثر سانحه ای می میرد، زن یا مادر کسی که مرده در بیرون از آبادی زوزه گرگ می کشد و این باقی مانده نوعی از اعتقادات شامانیستی است و بمعنی اعتراض به خالق می باشد. کسی که زوزه گرگ می کشد می خواهد بگوید که دیگر انسان نیست و خدا را بندگی نخواهد کرد و همه تکالیف دینی را از دوش خود انداخته است و هیچ چیزی را گناه نخواهد شمرد حتی قتل نفس و حرام خواری را.

طی قرن های گذشته ساکنان شمال آسیا در زمستان که درجه حرارت تا چهل درجه زیر صفر می رسد از پوست گرگ پوستین درست می کردند تاخود را از سرما حفظ بکنند و مخصوصا هنگام شکار پوستین گرگ می پوشیدند که هم سبک است و هم گرم و در اثر برف و باران نیز خیس نمی شود . شامان های ترک نیز که «تویون» نامیده می شدند همواره پوستین گرگ می پوشیدند . دندان گرگ بعنوان دگمه لباس و نیز گردنبد برای جلوگیری از چشم زخم ، دم گرگ بعنوان زینت کلاه ، پوست گرگ برای پوستین و دست خشگ شده گرگ برای معالجات جادوئی استفاده عمومی در میان ساکنان شمال آسیا داشته است .

اکنون نیز در روستاهای قره داغ دست گرگ را در خانه ها نگهمیدارند و هنگامیکه گلوی بچه‌اي درد می کند، دست گرگ را بر محل درد می زنند و اعتقاد دارند که بیماری برطرف می شود ونیز علیرغم حرام بودن گوشت گرگ برای مسلمانان می دانیم که شکارچی ها دل و جگر گرگ را می خورند و مخصوصا در آذربایجان این اعتقاد وجود دارد که خوردن جگر خام گرگ، دل و جرئت آدم را زیاد می کند. همين امروز حتي در شهرهاي آذربايجان «قورد اوره‌ يي يئميش» (کسي که دل گرگ را خورده است) معادل آدم فوق العاده بيباک و شجاع بکار ميرود. بعضی از روستائیان هم دل و جگر گرگ را بعنوان داروی معجزه گر می خورند و آدمهای تک رو و تیزبین را هم به گرگ تشبیه می کنند و نسبت به گرگ ترسی توام با احترام دارند .

تعداد زیادی از شاهکارهای ادبی جهان با الهام از افسانه ها و اسطوره هائی که در باره گرگ وجود دارد ساخته شده اند و به هر جا که پای ترکان و اقوام شمالی رسیده است اسطوره گرگ نیز با آنها به اقصی نقاط جهان رفته است که از آنجمله می توان از گرگی یاد کرد که سمبل شهر رم در ایتالیاست و طبق اسطوره ها آن گرگ روملوس را با شیر خود بزرگ کرده و وی نیز شهر رم را بنیانگذاری کرده است .

اثر جاودانه استاد رضا براهنی بنام «رازهای سرزمین من» هم با الهام از اسطوره گرگ در فرهنگ ملل ترک نوشته شده است و در آن ماده گرگی که بچه هایش توسط ماموران شاه کشته شده اند از کوه سبلان پائین می آید و بصورت زنی جنگجو قهرمانانه در انقلاب ضد سلطنتی شرکت می کند و می جنگد و بعد از آنکه رژیم شاه را سرنگون می‌سازد دوباره به موطن اصلی خود در دامنه سبلان بر می گردد و از انظار پنهان می شود .

گرگ در فرهنگ مردم آذربایجان به اشکال مختلف ظاهر می شود و چون فرهنگ اسلامی با فرهنگ اساطیری مخلوط شده است بدینجهت گاهی با تعاریف متضاد در باره گرگ روبرو می شویم . برای آشنائی با ضرب المثل هائی که به گرگ نسبت داده شده اند در زیر تعدادی از مثال های متداول امروزی را با ترجمه فارسي و برخي توضیحات می آورم :

1– قورت دومانلیق سئوه ر – گرگ هوای ابری را دوست دارد .
2 – قورت گئچینین بیر شئیین یئمه ییب – گرگ چیزی از بز نخورده.
3 – قورت کیمی گوزلری پاریلداییر – چشمانش مانند گرگ برق می زند – معادل مثل چشم طمع دوخته است .
4 – قورت کیمی دیشلریوی قیجیتما – مانند گرگ دندانهایت را بهم نساب.
5 – آج قورت کیمی باخما – مانند گرگ گرسنه نگاه نکن – معادل مثل دهانت آب نیفتد .
6 – قوجا قوردا بنزه ییر – شبیه گرگ پیر است – معادل مثل گرگ باران دیده است .
7-- قورتدور، قویون دونو گئییب – گرگی است که لباس گوسفد پوشیده است – معادل مثل پیراهن عوض کرده .
8 – قوردونان قیيامته گئده جک – با گرگ به قیامت خواهد رفت .
9 – قویونو (يا قوزونو) قوردا تاپیشیریر – گوسفند را (يا بره را) به گرگ سپرده است .
10 – قورتدان قورخان قویون ساخلاماز – کسی که از گرگ بترسد گوسفند نگهداری نمی کند .
11 – قوردا گئده ن آدامدیر . قورتدان دٶنمه جاناواردیر – گرگ افکن است .
12 -- قورت قولاغینا قورقوشون – سرب در گوش گرگ (گوش گرگ کر).
13 – قورت کیمی بیرین یئییب اونون یارالاما – مانند گرگ یکی را خورده و ده تا را زخمی نکن .
14 – قوردون آغزیني باغلادیق – دهان گرگ را بستیم – در میان تمام مسلمانان همین مثل ترجمه می شود .
15 – قورت آغزیندان سالدیردیق – از دهان گرگ انداختیم – بمعنی بزحمت نجات دادیم می باشد .
16- آیی گلدی، قورت گتدی – خرس آمد و گرگ رفت – در مورد آدمهائی گفته می شود که سخنان بی ربط می گویند .
17 – ایت، قوردونان طرف اولموشوق – با سگ وگرگ طرف شده ایم – معادل همنشین نا اهل شدن .
18 – ایتلر ، قورتلار شهه ریدیر – شهر سگان و گرگان است – در جائی که بلبشو باشد می گویند .
19 – سئوينه ن قوردون آغزی باغلی اولار – گرگ خوشحال دهانش بسته می ماند .
20 – قوردونان قوزونون حيکایه سیدیر – حکایت گرگ و بره است – اشاره به شعر لافونتن که از ترکها یاد گرفته.
21 – قورت کیمی اؤزوندن سونرا هئچ کسی سئومير – مثل گرگ غیر از خودش کسی را دوست ندارد .
22 – مئشه ده قورت آزيیدی، بیری ده گمی ایله گلدی – در جنگل گرگ کم بود یکی هم با کشتی آمد .
23 – آدادا قورت آزيیدی، بیری ده گمی ایله گلدی- در جزیره گرگ کم بود یکی هم با کشتی آمد .
24 – قورت قویونو دالدالایان کیمی او دا منی گودور – همچون گرگی که گوسفند را بپاید مرا می پاید.
25 – قویونو قوردا وئردی – گوسفند را به گرگ داد - معادل ضرب المثل بند را آب داد .
26 - قوردون گؤزو قارا. قوزونو، قارا گئجه، قارا زمیده سئچه ر – گرگ بره سیاه را در شخم سیاه می بیند .
27 – قورت ایته دئدی بورنووون اییسین وئر منه، گوزومون ایشیقین وئریم سنه. ایت دئدی اوندا گلیب قویونو طٶوله ده یئیه رسه ن- گرگ به سگ گفت بوی دماغت را بمن بده من نور چشمم را بتو می دهم . سگ گفت آنوقت تو می‌آيي و گوسفند را در طویله می خوری .
28 – ایته دئدیلر نیيه هورورسه ن، نيیه دالی دالی گئدیرسه ن؟ دئدی هم قورخودورام همی ده قورتدان قورخورام – به سگ گفتند چرا پارس می کنی و چرا عقب عقب می روی ؟ جواب داد که گرگ را می ترسانم و خودم نیز می ترسم .
29­ ايته آتديم، قوردا ده يدي.­ خواستم سگ را بزنم، خورد به گرگ: وقتي که حسب تصادف نتيجه بيش‌ از انتظاري از يک عمل بست آمده باشد.
30­ قوردا دئديلر گئت قوزولاري اوتار، آغلادي، دئدي آخي سيز دئييرسيز آمما من اينانميرام: به گرگ گفتند برو بره‌ها را بچران، زد زير گريه، گفت اخي شما مي‌گين اما من باورم نمي‌شه.
31­ قوردو اولويوبدور. گرگش زوزه کشيده است: در مورد کسي که موفقيت بزرگي کسب کرده است، کنايه از روکردن خوشبختي به کسي است.

یقینا ازین مثال ها که هر یک از حکایتی گرفته شده اند باز هم می توان نمونه آورد اما در اینجا هدف اشاره به چند نمونه بود. در زبان ترکی گرگ سمبل شجاعت و نترسی و هوشیاری و در عین حال مثال قهر و خشونت است. شاعر همه دان بابا طاهر عریان در دوبیتی زیبائی می گوید :

هر آن کو عاشقه از جون نترسه
نه از بند و نه از زندون نترسه
دل عاشق بوه گرگ بیابون
که گرگ از هی هی چوپون نترسه .

Labels:


Read more- Ardı- بقيه- آردي